۱. آنها تصمیمهای هوشمندانه میگیرند
افراد زرنگ میدانند که اعمالشان، عواقبی در پی دارد. آنها میدانند که در مسیر کسبوکارشان، هر بار فقط یک تصمیم خوب میتوانند بگیرند. به عبارت دیگر، چند تصمیم هوشمندانهی مختصر، شما را به قادر مطلق تبدیل نخواهد کرد. گرفتن تصمیمات خوب به طور مداوم، نیازمند نظم و تمرکز است.
۲. آنها از اشتباهاتشان درس میگیرند
ما از روز اول تا آخرین نفس، هر چیزی را در زندگی با آزمونوخطا یاد میگیریم. همهی ما اشتباهاتی میکنیم، زیرا از طریق اشتباه است که میآموزیم. آدمهای زرنگ از اشتباهاتشان درس میگیرند. اگر با واقعیت روبرو نشوید و خودتان را صادقانه قضاوت نکنید، دفعهی بعدی، عملکرد بهتری هم نخواهید داشت.
۳. آنها همهی پاسخها را در آستین ندارند
یک گفتهی قدیمی هست که میگوید: آن دسته از شما که فکر میکنید همه چیز را میدانید، آن دسته از ما که واقعا همه چیز را میدانیم، آزار میدهید. عبارت جالبی است، اما اگر به دیدِ جدی به آن نگاه کنید، واقعاً توهینآمیز است. آدمهای زرنگ ، نیازی ندارند که مدام حقیقتِ زرنگ بودنشان را در چشم دیگران فرو کنند. آنها به اندازهی کافی زرنگ هستند که بدانند هنوز خیلی چیزها را نمیدانند.
۴. آنها خودشان را با آدمهای زرنگ احاطه میکنند
نقاشی مکتب آتن، شاهکار رافائل
هیچ آدمی، یک جزیرهی دورافتاده نیست. آدمها شاید زرنگ باشند، اما این گروههای کوچک هستند که کارهای بزرگ میکنند. شاید استیو جابز فقید به طور دیوانهواری زیرمجموعهاش را کنترل میکرد، اما هشت، نُه نفر در گروه رهبریاش داشت که تواناترین افرادی بودند که پیدا میشدند و به آنها آموزش میداد که با گروههای خودشان هم چنین کاری کنند. این یعنی هوشمندانه.
۵. آنها کاردان هستند
از آنجایی که هوش انسان مزیتی تکاملیافته است، اغلب، افراد زرنگ با محیط پیرامونشان سازگارترند و از این محیط برای دستیابی به نتایج مدنظرشان، خلاقانه استفاده میکنند؛ بالاخره ما حجم عظیمی از نئوکورتکس (neocortexx) را بدون دلیل تکامل ندادیم که.
میتوانید به جای خواندن ادامه مقاله ویدیوی زیر را نیز ببینید.
۶. آنها میتوانند استدلال کنند
من تا زمانی که زندهام، با این مسئله نمیتوانم کنار بیایم: بسیاری افراد، حتی زمانی که با شواهد غیرقابل انکاری مبنی بر اینکه اشتباه میکنند روبرو میشوند، همچنان روی نظر خود پافشاری میکنند، طوری که انگار زندگیشان به آن وابسته است. بدون تفکر انتقادی، استدلال منطقی، علیت و روشهای علمی، ما همچنان در قرون وسطی، به سر میبردیم.
۷. آنها از موجهای زودگذر پیروی نمیکنند
ما در عصر طلاییِ فَدها (چیزهایی که موقتی همهگیر میشوند) و شبهعلم زندگی میکنیم. صادقانه بگویم هیچ چیز واضحتر از آنچه در فیلم آیندهنگرانهی Idiocracy از مایک جاج (Mike Judgee) به درستی تصویر شده، در مورد حماقتی که جامعه را به انحطاط میکشاند، پیدا نمیکنید. اربن دیکشنری این فیلم را اینگونه تعریف میکند: فیلمی که در اصل کمدی بود، اما تبدیل به مستند شد. حقیقت دارد.
۸. آنها بیشتر از داشتههایشان خرج نمیکنند
اشتباه برداشت نکنید، همهی ما در دورهی جوانی، بلندپروازیهایی کردهایم، اما به محض اینکه به آنچه میخواهید میرسید، عاقلانه نیست که با ولخرجی در زندگی، آن را بیهوده به هدر بدهید.
۹. آنها اغلب بدترین دشمن خودشان هستند
هر قدر هم که لوب پیشانی ما توسعه یافته باشد، هر کسی حداقل یک نقطهی کور حسی دارد که گرفتارش میکند. اغلب اوقات، این نقطهی کور، روی دیگر همان سکهای است که آنها را به فردی زرنگ تبدیل کرده است. مثل یین (yin) و یانگ (yang) که برای هموجودی به یکدیگر نیاز دارند.
۱۰. در جایگاه یک کارآفرین، همیشه هم موفق نیستند
به عقیدهی من، وقتی در مورد موفقیت در کسبوکار صحبت میکنیم، هوشمندی لازم است، اما کافی نیست. منظورم افرادی نیست که مردم را سَرکیسه میکنند یا کسانی که از یک ایدهی تجاریِ هوشمندانه، ثروتی به هم میزنند. برای راهاندازی و ادارهی کسبوکاری موفق در مدت طولانی، باید زرنگ باشید. تمام.