آموزش نحوه خواندن و یادگیری درس ها در بار اول به طور کامل
بسیاری از مدت زمان مطالعه مان به یک دلیل خاص هدر می رود: شما قادر به یادگیری مطالب در اولین بار نیستید.
بارها و بارها خواندن اطلاعات مشابه، مانند چسب زخم زدن روی یک آبکش است. ممکن است ریختن آب را تا حدی کاهش دهد، اما مشکل اصلی را حل نمیکند: تعداد سوراخ ها بیش از اندازه زیاد هستند.
شما یادداشت های خود را مرور میکنید. آنها را دوباره یا برای بار سوم میخوانید. سپس به آزمون می روید و می فهمید که چقدر از مطالب را از دست داده اید. با وجود اینکه همه چیز را سه بار خوانده اید.
راه حل کاهش زمان مطالعه ساده است: به جای ده ها بار تکرار، همه چیز را بار اول که می بینید یاد بگیرید.
گفتنش آسان تر از انجامش است. مطمئنم اگر ذهن شما مثل آبکش سوراخ نبود به راحتی می توانستید هر گونه اطلاعاتی را ثبت کنید. پرسش واقعی این است که چگونه می توان این کار را انجام داد؟ موضوع نابغه بودن و یا شانس داشتن نیست، بلکه چگونگی مطالعه شماست.
گام اول: سوراخ ها را پیدا کنید
اگر میخواهید یک مغز سوراخ دار را تعمیر کنید، باید سوراخ ها را کشف کنید. اطلاعاتی را که در یادگیری شان مشکل دارید را شناسایی کنید. ببینید در چه مواقعی اطلاعاتی را که خوانده اید درک نکردید. حال برای پیدا کردن حفره ها چند سوال از خودتان بپرسید:
من چه مطالبی از این بخش را بیشتر ممکن است فراموش کنم؟
چه مفاهیمی برای من جدید هستند؟ ( به جای پیدا کردن مفاهیم آشنا)
در یادگیری چه مفاهیمی از همه بیشتر مشکل دارم؟
هنگامی که نقاط ضعف را شناسایی کنید, می توانید زمان بیشتری را در از بین بردن آنها در نظر بگیرید به جای آنکه وقتتان را با خواندن تمام اطلاعات اتلاف کنید.
گام دوم: نقاط ضعف را بازسازی کنید
هنگامی که نقاط ضعف را شناسایی کردید، باید فورا به دنبال بازسازی آنها باشید. هر کاری که انجام می دهید را رها کرده و به دنبال راه حل برای این مشکل بگردید. برنامه نویسان می دانند که یک اشکال باقی مانده در سیستم می تواند بعدا چند صد برابر هزینه برای برطرف شدن ایجاد کند. به عنوان یک یادگیرنده، شما نیز باید به سرعت برای حل مشکل اقدام کنید.
صدها کتاب درباره ی استراتژی های مختلف برای رفع نقاط ضعف نوشته شده است که از حوزه این مقاله کوتاه خارج است. اما چند نکته برای شروع بیان می شود:
حفظ کردن؟ اگر لازم است اطلاعات خاصی را بخاطر بسپارید، سعی کنید با استفاده از روش ارتباطی این کار را انجام دهید. یک تصویر اغراق آمیز شبیه آن چیزی که میخواهید حفظ کنید را تجسم کنید. می توانید فرمول ها را از این راه به وسیله ی ایجاد ارتباط میان تصاویر واضح و کاراکتر های مختلف حفظ کنید. یک فرمول مانند F = C / A، می تواند به تعداد زیادی فانوسF= در کنارC= جاده ای طولانی به یک آبادیA= دور افتاده تبدیل شود.
مفهومی کردن؟ اگر لازم است مطلبی را درک کنید؛ برای ترکیب ایده ها یک تصویر یا نمودار رسم کنید.
بازیابی؟ اگر لازم است توده پیچیده ای از اطلاعات را حفظ کنید، سعی کنید با استفاده از استعاره ها و مثال های واضح این کار را انجام دهید تا مفاهیم انتزاعی را به مطالبی ملموس تبدیل کنید.
تعمیر نقاط ضعف در درک شما کار دشواری نیست-اگر شما بدانید که ضعفتان در چیست. نگران نباشید، با تمرکز بر روی اطلاعات می توانید آن ها را درک کنید. اما اگر نمی دانید که چه مطالبی را از دست داده اید، به آسانی می توانید مطالب را مرور کنید تا چیزی از قلم نیفتد.
گام سوم: درک خود را چک کنید
آیا مطلب را می گیرید؟ آیا اطلاعات برای شما مفهوم هستند، و یا قراردادی، بی معنی و مشکل به نظر می رسند؟ بیشتر آزمون های مدرسه و تقریبا تمام آزمون های زندگی در واقع برای پاسخ به یک سوال طراحی شده اند: آیا شما آنچه مطالعه میکنید را درک میکنید؟
اگر مطمئن نیستید، زمان آن است که عمیق تر کار کنید. مدام از خودتان بپرسید “چرا”؛ تا زمانی که به جایی برسید که موضوع را درک کنید. در اینجا چند راهنمایی برای بهبود درک شما مطرح می شود:
به دنبال توصیفات حسی باشید. مغز شما کامپیوتر نیست، بلکه طوری طراحی شده است که اطلاعات عاطفی، واضح و حسی را بهتر از جزئیات انتزاعی یا خشک درک کند. برای جزئیات انتزاعی پیوند احساسی ایجاد کنید، عکس بکشید یا داستان تعریف کنید. هنگام یادگیری حل مسائل ریاضی مثل ماتریس ها، من دستانم روی قطرحرکت می دادم، یکی اضافه می کرد و دیگری حذف.
پس زمینه را دریافت کنید. بسیاری از اطلاعاتی که بی معنی به نظر می رسند، زمانی که در یک چهار چوب خاص قرار می گیرند مفهوم بیشتری پیدا میکنند. اگر درگیر درک مطلب خاصی هستید، تحقیق کنید و ریشه ی آن مطلب را بیابید. این کار ممکن است در ابتدا زمان زیادی بگیرد، اما می تواند در آینده از اتلاف وقت جلوگیری کند از آنجایی که مفاهیم بعدی نیز بر اساس آن تعریف شده اند.
گام چهارم: خود را بیازمایید
هر زمان که روش یادگیری جدیدی را به کار می برید، لازم است نتایج را نیز اندازه گیری کنید. ببینید که آیا سیستم جدید شما در واقع کمکی به شما به یاد آوری مطالب کرده است یا نه. هنگامی که با یک سیستم آشنا می شوید، با دقت بیشتری می توانید درباره ی وسعت دانش خود قضاوت کنید. اما تا آن زمان، به طور منظم خودتان را بیازمایید، تا نقاط ضعف سیستم را در بیاورید و آن ها را برطرف کنید.
بهترین آزمون ها، آزمون های هدفمند هستند. اگر در مدرسه هستید, به امتحانات گذشته، آزمایشات یا سوالات کتاب نگاهی بیندازید. اگر خودتان درس میخوانید، تمرینات کوتاهی برای خود طراحی کنید که به شما اثبات کند که شما از آنچه انجام می دهید درک کامل دارید.
مهم ترین توصیه ای که من میتوانم بکنم این است: زمان مطالعه را مقدس بدانید. با این انتظار شروع کنید که یا بار اول همه چیز را یاد بگیرید، یا اینکه مواردی که نیاز به توضیح بیشتر دارند را مشخص کنید. تمرکز کنید و از نقاط ضعف احتمالی آگاه شوید تا بتوانید همه چیز را در دفعه اول یاد بگیرید.