مزایای دو زبانه بودن
• کودکان دو زبانه بهتر میتوانند توجه خود را به اطلاعات مربوطه معطوف کنند و کمتر حواسشان پرت می شود.
• افراد دو زبانه خلاقیت بیشتری دارند و در حل مسائل پیچیده بهتر از افراد تک زبانه هستند.
• اثرات پیری بر مغز در میان بزرگسالان دو زبانه کمتر است.
• در یک تحقیق ثابت شد که شروع جنون در افراد دو زبانه ۴ سال دیرتر از افراد تک زبانه است.
• افراد دو زبانه دسترسی بیشتری به افراد و منابع دارند.
• در کانادا، نرخ اشتغال برای افراد مسلط به انگلیسی/فرانسه بالاتر از افراد تک زبانه است.
• کانادایی هایی که به هر دو زبان رسمی انگلیسی و فرانسه صحبت میکنند، درآمد متوسطی در حدود ۱۰ درصد بالاتر از افراد انگلیسی زبان و ۴۰ درصد بالاتر از افراد فرانسه زبان دارند.
مزایای ادراکی دو زبانه بودن (مثل توجه، حل مسئله و غیره) به میزان دانش زبانی فرد ربط دارد.
کودکان چگونه زبانی غیر از زبان اول یاد می گیرند؟
کسب دو زبان به یکی از این دو روش صورت می گیرد:
۱٫ اکتساب همزمان زمانی رخ می دهد که کودکی از زمان تولد با دو زبان بزرگ می شود یا زمانی که زبان دوم قبل از سه سالگی معرفی می شود. کودکانی که دو زبان را بطور همزمان یاد می گیرند، همان مراحل رشدی را می گذرانند که کودکان تک زبانه می گذرانند. با اینکه کودکان دو زبانه ممکن است کمی دیرتر از کودکان تک زبانه شروع به حرف زدن کنند، ولی با این حال در همان محدوده سنی شروع به حرف زدن میکنند. از همان ابتدای یادگیری زبان، دو زبانه های همزمان دو زبان جداگانه کسب میکنند. در اوایل یادگیری میتوانند بین دو زبان تمایز قائل شوند و مطابق با طرف مکالمه زبان مکالمه خود را تغییر دهند (مثلاً با یکی از والدین که به زبان فرانسه حرف می زند فرانسه حرف بزنند و با دیگری که به انگلیسی حرف میزنند انگلیسی حرف بزنند).
۲٫ اکتساب متوالی زمانی رخ می دهد که زبان پس از یادگیری کامل زبان اول معرفی می شود (عموماً بعد از سه سالگی). کودکانی که به کشوری با زبانی متفاوت مهاجرت میکنند، این نوع اکتساب را تجربه میکنند. یادگیری متوالی همچنین زمانی رخ می دهد که کودک تا وقتیکه مدرسه نرفته است در خانه انحصاراً به زبان موروثی اش صحبت میکند، در حالیکه در مدرسه باید به زبان متفاوتی که در آن مدرسه صحبت می شود آموزش ببیند.
کودکی که بدین نحو زبان دوم کسب میکند عموماً موارد زیر را تجربه میکند:
• در ابتدا ممکن است برای مدت کوتاهی از زبان خانه شان استفاده کند.
• وقتی که برای اولین بار در معرض زبان دوم قرار می گیرد ممکن است وارد فاز “خاموشی” یا “غیرشفاهی” شود. این فاز از چند هفته تا چند ماه طول می کشد و در این مدت کودک درک خود از زبان را می سازد. کودکان کم سن تر معمولاً بیشتر از کودکان بزرگتر در این فاز می مانند. کودک می تواند در این مدت از ایما و اشاره استفاده کند و از چند کلمه به زبان دوم استفاده کند.
• او شروع به استفاده از جملات کوتاه یا تقلیدی میکند. او از برچسب های تک کلمه ای یا جملات حفظی مانند “نمیدونم” یا “این چیه؟” استفاده میکند. این جملات از واژگان یا دانش زبانی خود کودک ساخته نشده اند. بلکه جملاتی هستند که او جائی شنیده و حفظ کرده است.
• بالاخره کودک شروع به ساختن جملات خودش میکند. این جملات کاملاً حفظی نیستند و از بعضی از واژگانی که کودک تازه یاد گرفته ساخته شده اند. کودک در ابتدا به هنگام ساختن جمله از یک “فرمول” استفاده میکند و کلمه خودش را در یک جمله معمولی میگذارد مانند “من … می خواهم”. بالاخره کودک به تدریج در زبان روان و سلیس می شود و دائماً خطاهای گرامری انجام می دهد یا جملاتی می سازد که مخفف به نظر می آیند زیرا او بعضی از قواعد گرامر را نمی داند. بعضی از این خطاها به خاطر تأثیر زبان اول او هستند. ولی بیشتر خطاهای او مانند همان خطاهایی هستند که کودکان تک زبانه به هنگام یادگیری آن زبان انجام می دهند.
خرافات مربوط به دو زبانگی
۱٫ دو زبانه بودن موجب تأخیر زبانی می شود
نادرست
با اینکه واژگان یک کودک دو زبانه در هر یک از زبان ها ممکن است کمتر از متوسط باشند، کل واژگان او (از هر دو زبان) حداقل برابر با یک کودک تک زبانه است. کودکان دو زبانه شاید اولین کلمات خود را کمتر دیرتر از کودکان تک زبانه به زبان آورند، ولی با این حال در همان محدوده سنی نرمال (بین ۸ تا ۱۵ ماهگی) به زبان می آیند. وقتی کودکان دو زبانه شروع به ساختن جملات کوتاه میکنند، در کنار همان الگوها و در همان بازه زمانی گرامر یاد می گیرند که کودکان تک زبانه یاد می گیرند. دو زبانه بودن موجب تأخیر زبانی نمی شود. کودک دو زبانه ای که تأخیر زیادی در مقیاس زبان نشان می دهد ممکن است اختلال زبان داشته باشد و باید آسیب شناس زبان گفتاری او را معاینه کند.
۲٫ وقتی کودکان از دو زبان بطور آمیخته استفاده میکنند، بدان معناست که گیج شده اند و در دو زبانگی مشکل دارند
نادرست
وقتی کودکان در یک جمله یا مکالمه از هر دو زبان خود استفاده میکنند، به این حالت “مخلوط شدن نشانه” یا “تغییر نشانه” می گویند. گاهی والدین نگران می شوند که این مخلوط شدن نشانه ای از تأخیر زبانی یا گیج شدن کودک است. ولی مخلوط شدن نشانه بخشی طبیعی از دو زبانگی است. بزرگسالان دو زبانه هم که به هر دو زبان اشراف دارند گاهی در مکالمه با دیگران نشانه ها را بهم می آمیزند و باید انتظار داشت که کودکان دو زبانه وقتی با دو زبانه های دیگر حرف می زنن نشانه ها را در هم بیامیزند.
بسیاری از پژوهشگران مخلوط کردن نشانه را جزو علائم تسلط زبانی می دانند. همچنین گفته می شود که مخلوط کردن نشانه ها به معنای ندانستن کلمه ای در زبانی دیگر نیست، بلکه برای تأکید بر چیزی، بیان احساسی یا تأکید بر چیزی است که کسی در زبان دیگری گفته است.
۳٫ تا وقتی که کسی بر هر دو زبان تسلط نیافته نمی توان او را دو زبانه کامل نامید
نادرست
افرادی که بر هر دو زبان به یک اندازه تسلط داشته باشند بسیار نادرند. اغلب دو زبانه ها یک “زبان غالب” دارند که بر آن تسلط بیشتری دارند. زبان غالب اغلب تحت تأثیر زبان اکثریت جامعه ای است که فرد در آن زندگی میکند. زبان غالب یک فرد با بالا رفتن سن، شرایط، تحصیلات، شبکه اجتماعی، شغل و فاکتورهای دیگر می تواند تغییر کند.
۴٫ برای اینکه فرد زبان دومی بیآموزد باید از کودکی شروع به یادگیری کند
نادرست
نظریه “مدت زمان بحرانی” ثابت میکند که یک پنجره زمانی (در کودکی) وجود دارد که در طی آن زبان دوم به راحتی آموخته می شود. این نظریه بسیاری از مردم را بدین باور رسانده است که بهتر است زبان دوم از کودکی یاد گرفته شود. ثابت شده است که کودکان کم سن تر بهتر از کودکان بزرگتر یا بزرگسالان زبان آموز، تلفظ شبیه بومی زبانان پیدا میکنند و مهارت های گرامری بلندمدت تری نسبت به بزرگترهای خود پیدا میکنند. ولی یافته های دیگری هم وجود دارد که ایده مدت زمان بحرانی را زیر سوال می برند.
۵٫ وقتی کودکی در فضای دو زبانه قرار می گیرد، والدین باید از رویکرد “هر یک از والدین یک زبان” استفاده کنند
نادرست
بعضی از والدین ممکن است این رویکرد را اتخاذ کنند که هر کدام از والدین به یک زبان متفاوت با کودک صحبت کند. با اینکه این یک گزینه برای پرورش کودک دو زبانه محسوب می شود، هیچ مدرکی وجود ندارد مبنی بر اینکه این تنها راه یا بهترین راه برای پرورش کودک دو زبانه باشد. والدین نباید نگران این مطلب باشند که هر دو به زبان مادری خود با فرزندشان صحبت میکنند یا اینکه زبان های خود را با فرزندشان در هم می آمیزند. زیرا ثابت شده است که کودکان بدون توجه به رویکرد والدینشان زبان های خود را در هم می آمیزند. رویکردهای بسیاری منجر به دو زبانگی می شوند. والدین باید به نحوی با فرزندشان صحبت کنند که برای آنها آسان و طبیعی باشد.
۶٫ اگر میخواهید فرزندتان به زبان اکثریت صحبت کند، دیگر نباید به زبان خانه با فرزندتان حرف بزنید
نادرست
بعضی از والدین سعی میکنند به زبان اکثریت با فرزندشان حرف بزنند زیرا می خواهند فرزندشان آن زبان را یاد بگیرد، حتی اگر خودشان به آن زبان تسلط نداشته باشند. این می تواند بدان معنا باشد که مکالمات و تعامل ها بین والدین و فرزند حس طبیعی یا راحتی ندارند. هیچ مدرکی وجود ندارد دال بر اینکه استفاده مکرر از زبان دوم در خانه برای یاد گرفتن زبان دوم در کودک ضروری است. به علاوه بدون دانش درباره زبان خانه خانواده، کودک ممکن است از اعضای خانواده که فقط به زبان خانه حرف میزنند، منزوی شود. پژوهش نشان می دهد که کودکانی که شالوده نیرومندی در زبان خانه دارند راحتتر میتوانند زبان دوم را یاد بگیرند. کودکان در معرض ریسک بزرگ از دست دادن زبان خانه خود خواهند بود اگر در خانه بطور مداوم حمایت نشوند.
چگونه از کودک دو زبانه خود حمایت کنیم
راه های زیادی برای حمایت از فرزند دو زبانه وجود دارد:
• کاری را انجام دهید که برای شما و خانواده شما راحت است. اگر در زبانی روان و سلیس نیستید، سعی نکنید با فرزندتان به آن زبان حرف بزنید.
• اگر فرزندتان دو زبان را در هم می آمیزد نگران نشوید. این یک بخش نرمال از دو زبانه شدن است. فرصت های زیادی به فرزندتان بدهید تا به زبان خانه بشنود، حرف بزند، بازی کند و تعامل داشته باشد.
• اگر فکر میکنید که فرزندتان تأخیر زبانی دارد، از یک آسیب شناس زبان گفتاری در مورد بهترین روش های کمک به فرزند در یادگیری بیش از یک زبان مشاوره بخواهید.