▪ از این خانه خسته ام
نظارتها و سختگیریهای پدر و مادرتان یا اختلافی که با یکی از اعضای خانواده دارید آزارتان می دهد؟ گمان میکنید اگر ازدواج کنید، از شر این حرف و حدیثها راحت می شوید و خودتان برای زندگیتان تصمیم می گیرید؟ دعواهای همیشگی پدر و مادرتان شما را کلافه کرده و دوست دارید از این خانه پر از آشوب بیرون بیایید؟ فشار مالی ای که خانواده را درگیر کرده نمیگذارد به آرزوهایتان برسید و میخواهید از زیر این فشار فرار کنید و فرد دیگری را مسئول زندگی خود کنید؟ اگر چنین دلایلی باعث شده به ازدواج فکر کنید دست نگه دارید. ازدواجی که انگیزه اش بیرون آمدن از خانه پدری باشد، بیشتر از هر شکل دیگری از ازدواج احتمال دارد به شکست ختم شود. روانشناسان می گویند، اگر میخواهید یک ازدواج موفق داشته باشید، باید بدون چنین محرک هایی برای تشکیل زندگی قدم بردارید و در واقع هدف شما از این شروع تازه، تنها عشق تان به همسر آینده تان باشد وگرنه از چاله به چاه می افتید.
▪ می ترسید بهتر از او پیدا نکنید
بعد از مدتها یک موقعیت خوب ازدواج پیدا شده و گمان میکنید اگر به او نه بگویید، دیگر نمی توانید با فرد بهتری آشنا شوید؟ هیچ حسی نسبت به او در دل تان نیست اما وقتی دو دو تا چهارتا میکنید، می بینید که او بهترین گزینه برای ازدواج است؟ اگر با چنین دلایلی به سمت ازدواج می روید، دست نگه دارید؛ شاید حق با شما باشد و نتوانید دیگر به چنین موقعیتی برسید اما آیا ارزش دارد که یک عمر بدون عشق زندگی کنید؟ گمان نکنید خواستگار امروز تان، آخرین فردی است که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد. شاید بخت بهتری برای شما وجود داشته باشد و از آن بی خبر باشید.
▪ شناسنامه آزارتان می دهد؟
به سنی رسیده اید که دوستانتان سر خانه و زندگی شان رفته اند و گمان میکنید اگر مجرد بمانید، از قافله آنها عقب می مانید و دیگر جایی در جمع شان ندارید؟ از قضاوت دیگران می ترسید و اینکه در این سن هم به چشم یک فرد مجرد دیده شوید آزارتان می دهد؟ اگر پایان دادن به مجردی تنها انگیزه شما برای ازدواج است، باید بگوییم که در اشتباهید. ترس از تنهایی و نگرانی نسبت به نگاهی که جامعه به شما دارد، دلیلی منطقی برای ازدواج نیست. شاید شما با این انتخاب، به جمع متاهل ها وارد شوید اما ازدواجی که پشت آن انگیزه احساسی دیگری وجود نداشته باشد یا انتخاب فردی که با معیار های تان همخوانی ندارد و تنها قرار است نقش همسری را برایتان ایفا کند، نمی تواند به خوشبختی شما بینجامد.
▪ باید این ارتباط را به جایی برسانم
شاید در دوره نامزدی به سر می برید اما هنوز ذهنتان پر از شک و تردید است؟ یک دنیا اختلاف کوچک و بزرگ دارید که هنوز نتوانسته اید حل شان کنید اما از طرف دیگر، گمان میکنید حالا که حرفتان همه جا پیچیده و همه انتظار دارند شما را زیر یک سقف ببینند، باید به ازدواج تن بدهید؟ احساس میکنید مدت طولانی ای نامزد بوده اید و دیگر نمی توانید بدون او زندگی کنید اما از طرف دیگر تصمیمی که برای ازدواج گرفته اید شما را هیجان زده و خوشحال نمیکند؟ اگر شما با چنین بهانه هایی برای برگزار کردن جشن عروسیتان تدارک می بینید، صبر کنید. دوره نامزدی دوره شناخت است و تنها مقدمه ای برای ازدواج نیست. حالا که این دوره را پشت سر گذاشته اید، باید بتوانید به این سؤال ها پاسخ بدهید: آیا شناختی که از او به دست آورده اید، به شما می گوید که همسر ایده آلی برای تان نخواهد بود؟ آیا هنوز به زمان بیشتری برای شناختنش نیاز دارید و فکر میکنید این دوره برای نامزدیتان کوتاه بوده است؟ اگر پاسخ شما به این دو سؤال مثبت است، قبل از آنکه فاجعه ای بیافرینید، در تصمیم تان تجدید نظر کنید.
▪ می خواهم انتقام بگیرم
یک نامزدی شکست خورده را پشت سر گذاشته اید یا از مردی که چند سال با او زیر یک سقف زندگی کرده اید طلاق گرفته اید؟ یعنی جدایی تلخ و آزاردهنده ای را پشت سر گذاشته اید و میخواهید با ازدواج با فرد دیگری، به این شریک قدیمی نشان دهید که هیچ نیازی به او ندارید و کسی هست که در زندگی شما را شاد کند؟ اگر دلایل شما برای بله گفتن به خواستگار جدید تان اینهاست، بیشتر فکر کنید. لجبازی با فردی دیگر یا انتخاب یک شریک تازه برای فرار از تنهایی، هرگز نمی تواند به خوشبختی شما منجر شود.
▪ چشم دیگران را خیره می کنم
خواستگاری با ویژگیهای ظاهری خوب، شرایط مالی مناسب برایتان پیدا شده و احساس میکنید اگر با او ازدواج کرده و در جمع ها حاضر شوید، حسادت همه آدمهای جمع را متوجه خود میکنید و چشمشان را با این انتخاب شایسته خیره میکنید؟ شما دوست دارید دیگران با دیدن همسرتان یک آه بکشند و به توانایی هایتان در انتخاب چنین همسری احسنت بگویند؟ میخواهید دیگران را شگفت زده کنید اما هنوز آن حسی که باید را به این خواستگار جدید ندارید و در شخصیتش ویژگیهایی می بینید که شما را آزار می دهد؟ اگر شما به خاطر شرایط اجتماعی، ظاهری، خانوادگی و شغلی یک فرد میخواهید با او ازدواج کنید و برای خودتان در کنارش اعتباری بخرید، باید بیشتر حواستان را جمع کنید. درست است که دیگران همسرتان را با این شرایط می بینند اما آنچه در زندگی مشترک شما را راضی نگه می دارد، خود این فرد است که فارغ از شغل،خانواده و پولش در کنار شما می نشیند.
▪ باید جای خالی او را پر کنم
کسی که برایتان بسیار عزیز بوده را از دست داده اید و احساس میکنید دنیا شما را تنها گذاشته؟ از اینکه هر روز به یک خانه بدون او وارد شوید عذاب می کشید و هیچ کس شما را آنطور که میخواهید تسلی نمی دهد؟ فردی پیدا شده که می خواهد در این غم از دست دادن با شما شریک باشد و اجازه دهد که غصه هایتان را با او قسمت کنید؟ شاید شما این احساسات را با عشق اشتباه گرفته باشید و فکر کنید هرکه می تواند شریک خوبی برای غم هایتان باشد، شریک خوبی هم برای زندگیتان خواهد شد؟ اشتباه میکنید. شما در زندگی تنها به کسی احتیاج ندارید که این درد از دست دادن را برایتان تسلی دهد. اگر این احساسات دلیل شما برای انتخاب یک فرد است، باید کمی بیشتر به موقعیتی که دارید فکر کنید و نگذارید که غم هایتان شما را به زندگی ای وارد کنند که تضمینی برای دوامش وجود ندارد.
▪ فکر میکنید بعدا درست می شود؟
نامزد یا خواستگار شما ویژگیهایی دارد که نمی توانید با آنها کنار بیایید؟ برایتان تصمیم می گیرد و شما را به اجرایشان مجبور میکند؟ عقایدتان را نادیده می گیرد و می خواهد مثل او فکر و زندگی کنید؟ شما را از آرزوهایی که دارید محروم میکند و برایتان خط و نشان می کشد؟ بددهن است و حرمتها را نگه نمی دارد؟ خسیس است یا باتنبلی فرصتهایش را از دست می دهد؟ اگر نامزد شما این ویژگیها را دارد و گمان میکنید که بعد از ازدواج می تواند آنها را تغییر دهد اشتباه میکنید. شما باید همسر آینده تان را همانطور که هست ببینید و احساس کنید با همین ویژگیها و شرایطی که دارد برایتان قابل پذیرش است. باور کنید بعد از ازدواج معجزه نمی شود و همسر بدخلق شما، یک شبه به یک فرشته تبدیل نمی شود.