اشتباه من چیست که همیشه دچار استرس هستم و نگرانم
تکرار موقعیتهای استرسآور
تکرار دوباره یک اتفاق استرسزا در ذهنتان هیچ فایدهای برایتان ندارد و فقط باعث میشود دوباره گرفتار استرسی شوید که تجربه کرده بودید.
مغز نمیتواند تفاوت بین چیزی که به آن فکر میکنید و اتفاقی که واقعاً در حال افتادن است را بفهمد. به همین دلیل اگر فکرتان درگیر یک اتفاق منفی شود که در گذشته روی داده است، دوباره آن واکنش استرس در بدنتان تکرار خواهد شد.
برای غلبه بر این عادت بد، توصیه میکنیم طرز فکرتان درمورد آن اتفاقها را تغییر دهید.
با فکر کردن به چیزهایی مثل «الان سالم هستم و حالم خوب است»، «سیستم ایمنی بدن من قوی است»، «به راحتی در زندگی جلو میروم» و امثال آن خودتان را از چرخه تکراری فکرهای منفی بیرون بیاورید.
برای مدیتیشن وقت بگذارید. تمرکز بر روی تنفستان موقع فکر کردن هم میتواند به از بین بردن واکنشهای استرس در بدنتان کمک کند.
فکر کردن به بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد
تمرکز روی بدترین نتیجه ممکن یک موقعیت فقط افکار منفی وارد آیندهتان میکند. همین.
وقتی نمیدانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد، نگران این پیشامدها میشویم. اما چرا باید دو بار به خودمان عذاب بدهیم؟
یک راه برای مقابله با فکر کردن به بدترین نتیجه ممکن این است که ببینید این عامل استرسزا واقعبینانه است یا خیر و از خودتان سوال کنید یک یا دو ماه دیگر در آینده اذیتتان خواهد کرد یا نه.
گاهیاوقات وقتی از خودتان این سوالها را بپرسید، میفهمید که واقعاً هم اتفاق وحشتناکی نیست که نتوانید با آن کنار بیایید.
یک راه دیگر هم برای دوری از این طرزفکر این است که در زمان حال زندگی کنید. مثلاً وقتی میخواهید کارهای روزانهتان مثل شستن ظرفها را انجام دهید، برای حس کردن بوی صابون، حس کردن طراوت آب یا نوری که روی حبابهای کف میافتد وقت بگذارید.
هرچه بیشتر بتوانید خودتان را در این چیزها گم کنید، کمتر فکرتان را درگیر گذشته و آینده خواهید کرد.
به تعویق انداختن کارها
همه آدمها به دلایل مختلف کارهای خود را به تعویق میاندازند اما در بیشتر موارد علت آن این است که کارهایی که باید انجام دهند آنها را میترساند. این میتواند باعث ایجاد استرس و دلزدگی شود.
توصیه ما این است که برای انجام پروژههای سخت برنامه مرحله به مرحله داشته باشید، نه اینکه بخواهید همه آن را یکدفعه انجام دهید.
یک هدف درازمدت برای خودتان طرحریزی کنید و بعد هدفهای کوچکتری برای رسیدن به آن داشته باشید. وقتی کاری را مرحله به مرحله و به اصطلاح در لقمههای کوچک جلو میبرید، انگیزه مثبت برای ادامه راه میگیرید.
یادتان نرود برای هر دستاورد کوچک به خودتان افتخار کنید.
دیر رسیدن
دلایل زیادی برای دیر رسیدن وجود دارد که بعضی از آنها واقعاً در کنترل شما نیست. اما دلایل دیگری هم برای آن وجود دارد مثل ترسیدن از رفتن به جایی یا جواب مثبت دادن به درخواستهایی که برای آن وقت ندارید. این حس عصبانیت و استرس در شما ایجاد میکند که با استرسی که برای دیر انجام دادن آن کار دارید هم ادغام میشود.
اگر کمبود وقت یکی از دلایلی است که معمولاً دیر میرسید، مدام از خودتان سوال کنید که آیا آن کار یا مراسم واقعاً در برنامهتان جا دارد یا نه.
اما زمانهایی که دلیل دیر رسیدن زنگ نزدن ساعت، ترافیک سنگین یا گم کردن کلیدهایتان باشد، خیلی مهم است که بدانید این اتفاقات در کنترل شما نیست و فقط باید بدانید چطور به آنها واکنش دهید.
به جای اینکه خودتان را به خاطر دیر رسیدن سرزنش کنید، یاد بگیرید که فراموش کنید و روی نقاط مثبت تمرکز کنید نه نقاط منفی. براساس نکات مربوط به مدیریت استرس کتابخانه ملی پزشکی امریکا، «رفتار یک فرد است که تعیین میکند موقعیتی برای او استرسزا باشد یا نباشد.»
استفاده بیش از اندازه از رسانههای اجتماعی
وقتی بیش از اندازه در رسانههای اجتماعی وقت بگذرانید، مدام خودتان را با دیگران مقایسه میکنید که این باعث استرس میشود. با این کار به ارزش خودتان و اعتمادبهنفستان براساس چیزی که از دیگران میبینید امتیاز میدهید نه معیارهای خودتان برای موفقیت و خوشبختی.
بیان کردن حرفهایتان در این رسانهها هم شما را آسیبپذیرتر میکند و باعث میشود زودتر ناراحت شوید. قبل از اینکه بخواهید حرفهایتان را با کسی در میان بگذارید باید ابتدا اعتماد و احترام او را جلب کنید.
با ایجاد مرزهای شخصی برای خودتان در این رسانهها و اختصاص دادن زمانی محدود و مشخص برای وقت گذاشتن برای آن، این استرس را از خودتان دور کنید.
ریخت و پاش در محلکار یا خانه
ریخت و پاش نمودی از احساس شماست و اتفاقاتی که در زندگیتان میافتد. بنابراین جای تعجب نیست که یک اتاق به هم ریخته و ریخت و پاش باعث استرسمان شود.
توصیه ما این است که قدم به قدم این ریخت و پاشها را از بین ببرید – رویکردی که شبیه به روش برخورد با به تعویق انداختن کارهاست.
مثلاً ۲۰ تا ۳۰ دقیقه روی فقط یک کشو یا کمد کار کنید و بعد به خودتان استراحت دهید. بعد دوباره سر کار برگردید تا احساس نکنید فشار زیادی برای تمیز کردن به شما وارد میشود.
یک دلیل دیگر که باعث میشود بعضیها بگذارند محیط اطرافشان و ریخت و پاش شود این است که نمیدانند با فضایشان چه باید بکنند. تجسم کنید که دوست دارید فضای زندگیتان چطور باشد. این باعث میشود انگیزه داشته باشید که آن را تبدیل به چیزی کنید که در ذهنتان است.
اگر برای دور ریختن چیزها مشکل دارید، کافی است دو سوال از خودتان بپرسید: «این رو دوست دارم؟» و «ازش استفاده میکنم؟»
اگر حداقل یک سال است که از چیزی استفاده نکردهاید، احتمالاً وقت آن رسیده که آن را دور بیندازید.
نگرانی درمورد پولی که خرج کردهاید
فکر کردن درمورد پولی که خرج کردهاید ماندن در گذشته است. اینکه عادتهای پول خرجکردنتان را مدام در ذهنتان بررسی کنید فقط استرس بیشتری در آن لحظه برایتان ایجاد میکند.
«هیچوقت نمیتوانید پولی که خرج کردهاید را برگردانید.» – گروور
برای دوری از این عامل استرسزا خیلی مهم است که روی زمان حال و چیزهایی که روی آن کنترل دارید تمرکز کنید، مثل تصمیمات مالی که در آینده میخواهید بگیرید.
میتوانید به خودتان کمک کنید که پولتان را با مسئولیتپذیری بیشتری خرج کنید، بفهمید که با پول نمیتوان خوشبختی خرید، با دوستانتان رفتوآمد کنید تااینکه بیرون بروید و پولی که ندارید را خرج کنید یا کارتهای اعتباری و بانکیتان را با خودتان بعضی جاها نبرید تا برای خرید کردن وسوسه نشوید.