از ابتدای زندگی تا ۲ سالگی
نوزادان و نوپایان به طور طبیعی کنجکاو هستند و انتظار منظم بودن از آن ها در این سن، کمی آرمان گرایانه به نظر می رسد. با این حال، عاقلانه این است که فقط چیزهای خطرناکی که او را به استفاده کردن وسوسه میکند، از جلوی چشم او دور کنید و تلاش کنید در این زمینه الگوی خوبی برای او باشید. فراموش نکنید که کودکان با تماشا کردن بزرگسالان به خصوص والدین شان، رفتارهای درست را یاد می گیرند. سعی کنید که رفتار خودتان به سرمشقی برای کودک تبدیل شود. منظم و مرتب بودن وسایل خودتان در خانه بسیار بیشتر از دستور دادن به کودک به جمع کردن اسباب بازی هایش، او را تشویق میکند تا اسباب بازی هایش را در اتاق پخش نکند و به نظم اهمیت بدهد.
از ۳ تا ۵ سالگی
هنگامی که کودک شما بزرگ تر می شود و می تواند ارتباط میان رفتارهایش و پیامدهای آن ها را درک کند، آموزش دادن قواعد خانه و تمرین منظم شدن را به او شروع کنید. پیش از اینکه کودک را برای انجام رفتارهای اشتباه تنبیه کنید، به او توضیح دهید که از او چه انتظاری دارید.
اگر چه در برخی موارد برای والدین راحت تر است که رفتارهای نامناسب گاه گاهی کودک را نادیده بگیرند، اما چنین برخوردی آموزش انضباط به کودک را مختل میکند. در این سن می توانید از روش تنها گذاشتن به عنوان یک روش تنبیهی استفاده کنید؛ برای مثال به کودکی که اتاقش را بههم میریزد، باید بگویید رفتارش غیرقابل قبول است و او را به محلی مخصوص برای تنها گذاشتن ببرید. او را برای یک یا دو دقیقه به حال خود رها کنید و توجه داشته باشید که تنها گذاشتن کودک بیشتر از این مدت بی اثر است.
نکته مهم این است که از هر نوع تنبیه جسمی کودک در هر سنی خودداری کنید؛ به خصوص نوزادان و نوپایان نمیتوانند رابطه ای میان رفتارشان و تنبیه جسمی برقرار کنند. آن ها تنها درد تنبیه جسمی را احساس خواهند کرد. حفظ تداوم و ثبات در آموزش انضباط به کودک بسیار مهم است و والدین باید با اتفاق نظر تصمیم بگیرند که چه قواعدی را در خانه به اجرا بگذارند. والدین در عین حال که برای کودک روشن میکنند که چه رفتارهایی به تنبیه خواهد انجامید، نباید پاداش دادن را نیز فراموش کنند.
انضباط فقط با تنبیه کردن به دست نمی آید بلکه تقدیر از رفتار خوب کودک هم در ایجاد آن موثر است، برای مثال گفتن این جمله به کودک «آفرین که اسباب بازی هایت را خودت جمع کردی» موثرتر از تنبیه کردن او خواهد بود.
از ۶ تا ۸ سالگی
تنها گذاشتن و تعیین کردن تنبیه های منطقی و غیر جسمی برای مثال محروم کردن فرزند از یک وسیله مورد علاقه اش، برای این گروه سنی موثر است.
فرزندتان باید باور داشته باشد که شما به حرفی که می زنید، عمل میکنید. البته می توانید گاهی به فرزندتان فرصت دیگری برای اصلاح رفتارش بدهید یا تا حد معینی خطاهای او را بپذیرید، اما در بیشتر موارد باید به آن چه می گویید، عمل کنید.
از ۹ تا ۱۲ سالگی
فرزندان در این گروه سنی را می توان با واکنش دادن در برابر رفتارهای شان، منضبط کرد. با بزرگ تر شدن فرزند و تقاضای او برای مستقل تر شدن و مسئولیت پذیری، آموزش دادن به فرزند درباره پیامدهای رفتارهایش روشی موثر و مناسب برای منضبط کردن او است؛ برای مثال اگر فرزند کلاس پنجمی شما، تکلیف های مدرسه اش را پیش از خواب انجام نداده است، به نظر شما آیا باید او را مجبور کرد تا بیدار بماند و تکالیفش را انجام دهد؟
پاسخ شما بهتر است منفی باشد چرا که به این ترتیب فرصت آموختن یک درس مهم زندگی به فرزندتان را از دست خواهید داد. اگر بچه تان تکلیف مدرسه اش را انجام نداده است، بهتر است روز بعد به مدرسه برود و پیامد این کار را که نوعی بی انضباطی است، خودش تحمل کند. طبیعی است که والدین بخواهند بچه شان را از اشتباهی که مرتکب شده است، نجات دهند، اما برای آینده فرزند بهتر است که گاهی بگذارید او شکست بخورد.
به این ترتیب فرزندتان متوجه خواهد شد که رفتار نامناسبش چه پیامدهایی برای او خواهد داشت و احتمالا دوباره این اشتباهات را مرتکب نخواهد شد. البته اگر می بینید فرزندتان از پیامدهای منفی رفتارهایش درس نمی گیرد، باید به او برای اصلاح رفتارهایش کمک کنید.
از ۱۳ سالگی و بالاتر
تا این سن باید پایه های تربیتی فرزندتان را پی ریزی کرده باشید. در این سن نوجوان تان می داند که از او چه انتظاری دارید و وقتی از مجازات رفتار بد صحبت میکنید، منظورتان چیست. تلاش تان را برای رعایت نظم توسط نوجوان تان کم کنید چرا که اهمیت انضباط برای نوجوانان به اندازه کودکان کم سن تر مهم است. همان طور که برای یک کودک ۴ ساله، باید زمان خواب را معین و آن را اعمال کرد، برای نوجوان تان نیز باید حدودی را معین کنید. برای نوجوان تان قواعدی را درباره تکالیف مدرسه، دیدار دوستان و ساعتی که باید به خانه بازگردد تعیین کنید و با او از پیش درباره آن ها صحبت کنید تا مطمئن شوید که سوءتفاهمی وجود ندارد.
نوجوان تان ممکن است گاهی از این قواعد شکایت کند، اما در عین حال درخواهد یافت که شما کنترل اوضاع را به دست دارید. هنگامی که نوجوان تان قاعده ای را زیر پا میگذارد، ممکن است بهترین مقابله محروم کردن نوجوان از امتیازات باشد، اما در عین حال باید با او صحبت کنید تا دریابید چرا او این قاعده را رعایت نکرده است.
توجه داشته باشید که باید تا حدی کنترل کارها را به نوجوان تان بسپارید. با این کار نه تنها درگیر مبارزه با او نخواهید شد، بلکه باعث خواهید شد که نوجوان به تصمیماتی که شما باید بگیرید، احترام بگذارد.
برای مثال به نوجوان در سنین پایین تر می توانید اجازه دهید درباره دکوراسیون اتاقش تصمیم بگیرد. در نوجوانان و در سنین بالاتر می توانید حوزه استقلال فرزندتان را گسترده تر کنید و برای مثال درباره زمان خوابیدن او انعطاف پذیرتر باشید.