سردرد را میتوان درد ناشی از سر یا گردن و قسمت فوقانی بدن تعریف کرد. دردی که در سردرد به سراغ انسان میآید، از بافتها و ساختارهایی نشأت میگیرد که جمجمه یا مغز را احاطه کردهاند. این موضوع به این دلیل است که خود مغز هیچ اعصابی ندارد که به احساس درد (فیبرهای درد) منجر شود.
سردرد علتهای متفاوتی دارد. برای مثال لایهی نازک بافت (پوشش استخوان) که استخوانها، ماهیچهها، چشمها و گوشها را احاطه میکند و مننژها که بافت نازکی هستند که سطح مغز و نخاع را پوشش میدهند، میتوان شروعکنندهی سردرد باشند. همچنین شریانها، رگها و اعصاب نیز همگی میتوانند به شروع التهاب و آغاز سردرد کمک کنند. دردی که در دورههای سردرد متحمل میشویم، ممکن است یک درد خفیف، تیز، لرزان، ثابت، آرام، ملایم، یا شدید باشد.
سردرد را میتوان به دو دستهی اولیه و ثانویه تقسیم کرد. سردردهای اولیه عبارتاند از: میگرن، سردرد خوشهای و سردرد مزمن روزانه. سردردهای ثانویه علل و پاتولوژیهای متعددی دارند. میتوان اینطور گفت که بخش بزرگی از سردردها عصبیاند، حدود ۹۸ درصد سردردها خوشخیم و قابل بهبودند و یک تا دو درصد از سردردها نیز به دلیل تومور مغزی یا ضایعههای مغزی اتفاق میافتند.
تمام سردردها یکسان به نظر میرسند؛ اما محل آنها میتواند ما را از نوع سردرد مطلع کند
تمام انواع سردردها با درد همراه هستند و یکسان به نظر میرسند؛ اما نقطهای از سر که در آن درد را احساس میکنیم، میتواند ما را از نوع سردردی که تجربه میکنیم، مطلع کند. درد در صورت و پیشانی، نشانگر سردرد مربوط به سینوس و احساس فرو شدن مته در جایی از جمجمه، اغلب میگرن است؛ اما در نهایت، تمام سردردها به دلیل گشاد شدن عروق در سر یا گشاد شدن رگهای خونی نزدیک مغز ایجاد میشوند. این موارد باعث کشش گیرندههای حسی در دیوارهی رگ میشوند که ما این را بهعنوان احساس درد میشناسیم.
برای درک اینکه چرا باید درباره محدودیتهایی که محتوای سر ما تحت آن کار میکنند فکر کنیم، لازم است نکاتی را بدانیم. خون برای بافت مغز سمی است؛ بنابراین از طریق سد خونی مغزی جدا نگه داشته میشود. اگر رگ خونی نشت کند یا پاره شود، منجر به خونریزی و مرگ بافت مغزی خون میشود؛ بنابراین اگر رگهای خونی ما فراتر از حد راحتی خود گشاد شوند، گیرندههای حسی سیگنالهایی را به مغز میفرستند که آنها را بهعنوان درد میشناسیم. سردرد یک سیستم هشدار سریع است. بهترین راه برای مقابله با آنها این است که بفهمیم درباره چه چیزی به ما هشدار میدهند.
فراتر از سر خود فکر کنید
این به معنای تفکر فراتر از ذهن شما است. بله درد ناشی از سردرد در جایی از سر ما ایجاد میشود و ما آن را در سر خود احساس میکنیم و به همین دلیل به آن سردرد میگویند؛ اما سردرد بسیار بیشتر از این است. به همین دلیل بسیاری از نویسندگان مجذوب آن هستند و طی سالهای اخیر دربارهی آنها مطالعه کرده و کتابهایی در این زمینه منتشر کردهاند. سردرد، یک خیابان دوطرفه است؛ علت سردرد ما بعضی اوقات میتواند از بدن یا رفتار ما ناشی شود و البته سردرد هم روی بدن و هم بر رفتار ما تأثیر میگذارد. اگر سردرد را چیزی جدا از جمجمه خود نبینیم، هرگز علت آن، تجربهی خود از آن یا اینکه چگونه میتوانیم آن را به بهترین وجه ممکن کاهش دهیم را درک نخواهیم کرد.
مبتلایان به میگرن مکرراً سردرد را از نزدیک درک میکنند و معمولا با استفاده از میزان مصرف غذا، فعالیتهای خود و همچنین آبوهوا آن را ردیابی میکنند تا بفهمند چه عواملی باعث تحریک آن میشود؛ اما فرد مبتلا به سردرد عادی، معمولا کمتر به دلایل درد خود میپردازد. سردرد تنشی مثال خوبی در مورد نحوهی عملکرد آن است. سردرد تنشی یا هیجانی، شایعترین نوع سردرد است. به عبارتی این نوع سردرد خطرناک نیست؛ اما مکرراً رخ میدهد. سردرد تنشی اغلب در اثر استرس و فشارهای عاطفی و عصبی ایجاد میشود. بیشتر بالغین این نوع سردرد را تجربه کردهاند. علت آن انقباض عضلات کاسهی سر، گردن، شانه و صورت است و مهمترین دلیل هم هیجانات عصبی است.
سردرد، یک خیابان دو طرفه است؛ از بدن یا رفتار ما ناشی میشود و بر بدن و رفتار ما تأثیر میگذارد
در این نوع سردرد، درد معمولا در شقیقهها، پیشانی و مواردی پشت سر وجود دارد. این نوع درد اغلب به گونهای است که بیمار احساس میکند فشاری از بیرون سر به آن وارد میشود؛ درست مانند آنکه سر در میان گیرهای قرار گرفته باشد. بیمار ممکن است تهوع پیدا کند؛ اما به استفراغ دچار نمیشود. این احساس در سردرد تنشی مانند یک باند محکم است که در اطراف سر شما فشار میآورد و یک تن وزن در بالای آن نشسته است. این درد میتواند ۳۰ دقیقه تا ۷ روز ادامه داشته باشد. سردردهای تنشی اگر با استفراغ و تب، تاری دید، اختلال در تکلم، سستی دست و پا، کاهش هوشیاری، حملات شدید و ضعف عمومی همراه باشند، باید جدی گرفته شود و حتماً به پزشک مراجعه شود.
همهی ما از وقوع آنها در مواقع عاطفی بزرگ و استرسزا آگاه هستیم؛ اما میتوانند به همان اندازه ناشی از استرسی باشند که به بدن وارد میکنیم. بهعنوان مثال وضعیت بد بدن یا بهبودی دوباره پس از آسیب. هر دو باعث فعالیت بیش از حد در اطراف سر و گردن میشوند یک پاسخ التهابی شامل پروستاگلاندینها و اکسید نیتریک است. هر دوی اینها موادی شیمیایی هستند که برای گسترش عروق خونی عمل میکنند.
مواد شیمیایی التهابی نیز بهطور مستقیم عصب سهقلو را فعال میکنند؛ پیچیدهترین اعصاب جمجمه که برای نشان دادن احساسات و حرکت در صورت کاربردی هستند. به دست آوردن خیلی چیزها، عجله کردن در تلاش برای انجام کارها در زمان منفی آن و تلاش برای دادن همهچیز به مردم، نشانههای رفتاری متداولی هستند که سردرد تنشی را بهدنبال خواهند داشت.
به درد گوش بدهید
اگر از ناحیهی پا دچار درد شوید، ممکن است شما را از بازی تنیس یا فوتبال پنجنفره محروم کند. شما میدانید که اگر روی آن پا بازی کنید، ممکن است آسیب بیشتری به آن وارد کنید و بهبودی شما طولانیتر شود؛ اما ما تمایل نداریم این کار را در مواقعی که به سردرد مبتلا میشویم، انجام دهیم. ما یک داروی مسکن یا ضدالتهاب مصرف میکنیم و حتی اگر گیرندههای درد ما فریاد بزنند که مشکلی وجود دارد، به همان حالت طبیعی ادامه میدهیم.
مصرف پاراستامول یا ایبوپروفن برای جلوگیری از خطر، التهاب، اتساع و درک، درد را کاهش میدهد اما سردرد دوباره ظاهر میشود؛ مگر اینکه بتوانیم علت را برطرف کنیم. گاهی اوقات واضح است. اگر سردرد سینوسی دارید، باید منتظر پاک شدن سینوسهای خود باشید، بنابراین استفاده از داروی مسکن یا ضد درد ممکن است رویکرد خوبی باشد؛ اما گاهی اوقات استراتژی مقابلهی ما میتواند اوضاع را بدتر کند.
ما ممکن است تصمیم بگیریم که از روشهایی استفاده کنیم که منجر به کمآبی بدن که یکی دیگر از علل فراگیر سردرد است، شوند. کلیههای شما از ۷۰ درصد آب تشکیل شده است و استفاده از غذاهای آماده، نمکها و ادویه باعث از بین رفتن درصد عظیمی از این آب میشود. زمانیکه مغز آب خود را از دست میدهد، به معنای واقعی کلمه حجم خود را کم میکند، غشاهای پوشاننده مغز را میکشد و درد ایجاد خواهد شد.
سردرد ناشی از کمآبی (Dehydration) از انواع شایع سردردهای ثانویه است که در اثر از دست دادن مایعات بدن (آب و الکترولیت) اتفاق میافتد. مغز انسان درون مایعی شفاف و بیرنگ به نام مایع مغزی نخاعی (CSF) شناور است. این مایع از یک سو بهعنوان یک محافظ و ضربهگیر از مغز محافظت میکند و از سوی دیگر بهطور عجیبی باعث کاهش فشار وزن مغز روی نخاع میشود.
درحالیکه مغز انسان بهطور متوسط ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ گرم وزن دارد، فشار واردشده بر نخاع از طرف مغز پس از شناور شدن در مایع مغزی نخاعی به حدود ۵۰ گرم کاهش پیدا میکند. اگر به علت کمآبی بدن، تولید مایع مغزی نخاعی کاهش پیدا کند، این سیستم دچار اختلال میشود. در این شرایط، خاصیت ضربهگیری و کاهش وزن مغز توسط مایع مغزی نخاعی کم شده و پردههای پوشانندهی مغز (meninges) دچار کشش و استرس میشوند؛ چرخهای که در نهایت باعث ایجاد سردرد میشود.
از مسکن طبیعی مغز استفاده کنید
چه کار دیگری میتوانیم انجام بدهیم؟ یک راه این است که سیستم مسکن طبیعی مغز متمایل شوید و مواد شیمیایی عصبی مرتبط با شادی (مانند سروتونین و اکسی توسین) و پاداش (دوپامین) را تقویت کنید. خندیدن به یک کمدی، لذت بردن از همراهی یک دوست خوب یا سرگرمی در برخی صمیمیتها با شریک زندگی، تمام این هورمونها را به درجات مختلف تقویت میکند.
هر بلوک سیگنال درد که از بدن میآید، نهتنها به شما کمک میکند سردرد خود را کنترل کنید، بلکه به ترمیم تعادل مواد شیمیایی عصبی که مکانیسم وضعیت عاطفی ناراحت شما هستند، کمک میکند. این دانش که ما میتوانیم از رفتار و بدن خود استفاده کنیم تا مواد شیمیایی عصبی مغز را متعادل نگه داریم، راهی برای شکستن چرخهی سردرد به ما میدهد؛ بنابراین دفعه بعدی که سردردی پیدا میکنید که علل آن بهوضوح مشخص نیست، میتوان اینطور تصور کرد که بیمار نیستید و صرفا به بیآبی دچار شدهاید. در این شرایط نگاهی به زندگی خود بیندازید و ببینید چه چیزهایی را میتوانید در خود تغییر بدهید. درد بالاخره سعی دارد چیزی به شما بگوید.