برخی از افراد دچار مشکلی به نام بدبینی هستند و نسبت به اخلاق و رفتار دیگران حتی نزدیکانشان هم شک و تردید دارند.این معضل میتواند بهسادگی یک زندگی را به تباهی بکشاند، زیرا شخصی که این مشکل را دارد احساس میکند چیزی را که میبیند یا میشنود واقعیت ندارد و با چیزی که در پشت صحنه وجود دارد متفاوت است. درواقع در ایجاد بیماری بدبینی، همخانواده و هم الگوهای اجتماعی و زیستشناختی هر کدام به سهم خود در این بیماری نقش دارند که متأسفانه هیچ چیز مثل بدبینی در خراب کردن یک رابطه مخصوصاً در زندگی مشترک قدرتمند نیست.
رد بدبین به خود و شریک زندگیاش صدمه میزند و جایی برای محبت و علاقه باقی نمیگذارد که ناخودآگاه این رابطه به سمت سردی روی میآورد.شخصی که دچار بدبینی است، نمیتواند حقیقت را قبول کند، البته ما با دو گروه افراد بدبین مواجه هستیم؛ یکی افرادی که ممکن است در طول زندگیشان دچار بدبینی شوند و در حالت طبیعی دانستن و ندانستن قرار گیرند که فرد با آگاهی میتواند به قطعیت برسد، اما گروه دوم شامل همان افرادی میشود که رگه شخصیتی بدبینیشان غیرقابلکنترل است و فرد در حالت ترس به سر میبرد و به دلیل ترس و اضطراب دچار حالت توهم یا همان پارانویید میشود.فرد بدبین به نکات منفی بسیار توجه دارد و نکات ریز و کوچک را خوب میبیند. همیشه دارای عدم اطمینان است و خودش را از همه مسائل مبرا میداند و حق بهجانب است که گاهی ممکن است همراه با خودشیفتگی باشد و همچنین از مکانیسمهای روانی بسیاری استفاده میکند و بهشدت پرخاشگر است. وجود موارد ژنتیکی باعث آمادگی اختلال در فرد میشود و محیط محرک آن به شمار میرود. متأسفانه در زندگی مشترک امروزی، بدبینی بسیار دیده میشود که از طرف زن یا مرد نمایان است. فرد در اول نسبت به خودآگاهی داشته باشد و سپس وارد رابطه جدی شود و آن هنگام است که میتواند از یک رابطه مطمئن برخوردار باشد، زن یا شوهر ممکن است نسبت به یک امری شک کنند. در این صورت در درجه اول سؤالشان را میپرسند و با توجه به خودآگاهی آن را هضم میکنند و به واقعیت میرسند.ما بهعنوان همسر در زندگی مشترک حق داریم که بدانیم در زندگیمان چه میگذرد. وقتی با مسئلهای مواجه میشویم که برایمان سوءظن یا بدبینی پیش بیاید، باید با شریک زندگیمان در میان بگذاریم که بتوانیم به قطعیت برسیم و نسبت به دانستن امری ناخوشایند خود را آماده کنیم. تعصب در روانشناسی به معنای فکر غیرمنطقی است که با موقعیت متناسب نیست، اما بدبینی به معنای آن است که من میترسم آن اتفاقی را که دوست ندارم، بیفتد و دلیل واقعی و منطقی برای آن ندارم، البته فرد بدبین هیچوقت خودش را با تعصب توجیه نمیکند، بلکه همسر یا طرف مقابلش است که طرف بدبین را متعصب مینامد.آن کسی که باید مشاوره و تحت رواندرمانی قرار گیرد، شریک فرد بدبین است.
یک سری الگوهای رفتاری وجود دارد که همسر فرد بدبین باید آنها را رعایت کند که عبارتند از
▪ رفتارشان با همسرشان باثبات و بااقتدار باشد.
▪ بحث کلامی نداشته باشند.
۳ – وارد بازیهای طرف مقابله نشود و حساسیتهای خود را نشان ندهند.
▪ اگر این افراد با رعایت الگوهای رفتاری فوق به نتیجه نرسیدند، باید از مشاوره کمک بگیرند.
▪ اگر در زندگی مشترک، یکی از دو نفر نسبت به هم بدبینی شدید داشته باشند، دیگر رابطهای باقی نمیماند و فقط انگار این دو نفر همدیگر را دارند اذیت میکنند.
▪ رابطه زناشویی به هنجار رابطهای است که دو طرف نسبت به هم اطمینان و اعتماد دارند.
۷ – بدبینی در زندگی مشترک یک آفت است که باعث خشم طرف مقابل میشود. در زندگی زناشویی، اصل بر صداقت، تعهد و صمیمیت است و اگر این موارد وجود نداشته باشد اسم این رابطه، زندگی نیست.
۸ – ایجاد ابهام و پاسخ ندادن به آن، توجه نکردن به علایق و مسائلی که برای فرد مقابل مهم است.
۹ – اگر هر کدام از زوجین نسبت به امری در زندگی شک دارند و باعث ابهام برایشان شده از طرف مقابلشان سؤال بپرسند و سعی کنند برای این کار از سؤالات انعکاسی و بدون تهدید استفاده کنند.