راهکارهایی جالب برای به کنترل درآوردن ذهن خودمان
۱. از نشخوار کردن افکارتان بپرهیزید.
ممکن است مدام یک فکر را در ذهن تان مرور کنید بدون اینکه واقعا بخواهید یا تمایل داشته باشید و یا حتی لازم باشد به آن موضوع فکر کنید. گاهی در خصوص موضوعی نگران هستید و مدام بدترین حالتی که ممکن است اتفاق بیفتد را در ذهن تان مرور میکنید و با این کار تنها خودتان را آزار داده و تحت فشار می گذارید. گاهی لازم است با کنار گذاشتن این افکار بیهوده تنها با این امید که نیازی به توجه بیش از حد به موضوع مذکور ندارید افکارتان را متوقف کنید. به خودتان این قوت قلب را بدهید که افکار تکراری و بی دلیل شما هیچ مشکلی از شما حل نخواهند کرد و تنها اذیت تان میکنند. می توانید به جای فکر کردن قدم بزنید و در فضای آزاد تمرکزتان را روی مسائل دیگر مثل بوها، رنگها و صداهای خوب محیط اطراف بگذارید.
۲. برای کنترل ذهن باید باور کنید که می توانید ذهن تان را تغییر دهید
اگر به خود ایمان ندارید و فکر میکنید که این کار موفقیت آمیز نخواهد بود اگر موفقیت برای تان غیرممکن نباشد حداقل خیلی سخت خواهد بود. بنابراین سعی کنید که روی خود یک تفکر مثبت داشته باشید و به خود ایمان داشته باشید که می توانید در کنترل ذهن تان موفق عمل کنید. مطالعات نشان می دهد که کسانی که برای بهبودی خود احتمال بیشتری قائل هستند درصد موفقیت بیشتری خواهند داشت تا کسانی که امیدی به این امر ندارند.
۳. در خصوص توانایی های خود خوش بین باشید
باور داشتن به خودتان و توانایی های تان می تواند یک گام بسیار موثر برای کنترل ذهن تان باشد. مطالعات نشان می دهد که حتی اطمینان بیش از اندازه به مهارت ها و توانایی های تان به شما این اعتماد به نفس را می دهد که هر کاری را بتوانید انجام دهید. برای این امر سعی کنید بارها و بارها موفقیت را پیش خود تصور کرده و با خود مرور کنید. به علاوه باور کنید که کنترل ذهن می تواند شما را برای موفقیت بیشتر پیش ببرد.
۴. ارزیابی آنچه قصد دارید کنترلش کنید
سعی کنید چیزی را که میخواهید تغییر دهید و کنترل کنید مدام زیر ذره بین برده و به آن توجه کنید. برای مثال اگر بخشی از ذهن شما مدام شما را به نوشیدن سوق می دهد اما شما میخواهید که آن را متوقف کنید باید سعی کنید که شراب را به عنوان سم تصور کرده و در ابتدا تمام اندام ها و حتی تک تک سلول های بدن خود را آلوده تصور کنید. مطالعات نشان می دهد که افرادی که ذهن شان را ارزیابی میکنند و این روال را پیش خود تصور میکنند درصد موفقیت بیشتری دارند. باید دقیقا آلودگی سلول های بدن تان را تصور کنید و هر بار که از نوشیدن پرهیز میکنید ببینید که بخشی از این سلول ها به سختی خود را از سم پام میکنند و در نهایت بخشی از اندام های شما پا می شوند. تصور کرده این روال سخت درونی در ذهن تان به شما کمک میکند که تمایلی به بازگشت نداشته باشید.
۵. تجربه های بد را در زندگی تان تعمیم ندهید
اگر در زندگی خود اتفاق ناگواری را تجربه کرده اید یا دوران سختی را پشت سر گذاشته اید به جای اینکه باور کنید این اتفاق بارها و بارها برای شما رخ خواهد داد و حق و تقدیر شماست به این باور برسید که می توانید آن را پشت سر بگذارید و حتی از درس عبرت های آن دوره برای آینده ای بهتر سود ببرید. مثلا اگر کودکی سختی داشته اید به جای اینکه باور کنید این روال در کل زندگی شما اتفاق خواهد افتاد به این باور برسید که به اندازه کافی سختی کشیده اید و دیگر نمیخواهید آن را تکرار کنید. به این ترتیب دیگر برای این امر تسلیم نخواهید. بود. می توانید به دنبال یک کار بهتر و یا یادگیری مهارت های بیشتر باشید.
۶. جهت کنترل ذهن خود سعی کنید همه چیز را شخصی نکنید
مسئولیت اتفاق هایی که کنترلی بر آن ها ندارید بر گردن شما نیست. برای مثال اگر فرزندتان در مدرسه از بلندی سقوط کرده ممکن است خودتان را مقصر بدانید در حالی که شما اصلا در کنار او نبودید و هیچ کنترلی بر اوضاع نداشته اید. کمی منطقی باشید و اتفاقاتی که مسئولیت آن با شما نیست را به دوش نکشید. مثلا از خود بپرسید که در خصوص آن اتفاق من می توانستم چه کار مفیدی انجام دهم که اتفاق نیفتد و وقتی پاسخ منطقی پیدا نکردید دیگر آن را به خود ربط ندهید.
۷. قضاوت و نتیجه گیری زود ممنوع
ممکن است به بعضی چیزها فکر کنید و بدون هیچ شواهد و دلایل موجهی برای خود یک نتیجه گیری اشتباه داشته باشید. قضاوت زود و نتیجه گیری زودتر از موعد تنها اوضاع را پیچیده تر میکند. مثلا اگر اتفاق بدی برای تان افتاده ممکن است از روی عصبانیت یا از روی چند اتفاق که کنار هم می چینید همکارتان را مقصر بدانید. در حالی که هیچ دلیل منطقی برای این موضوع وجود ندارد. برای جلوگیری از قضاوت زودهنگام کمی مکث کرده و به خود فکر کنید. آیا نتیجه گیری و قضاوت تان از روی احساسات است؟ آیا منطقی و درست فکر میکنید؟ به این ترتیب می توانید از نتیجه گیری بی دلیل جلوگیری کنید.
۸. فاجعه را باور نکنید
هرگز اجازه ندهید که در زندگی تان به یک نقطه آخر و لبه پرتگاه برسید. برای مثال کسی که فکر میکند زندگیش با یک فاجعه مواجه شده و هیچ برگ برنده ای ندارد با خود می گوید که هرگز نمیتوانم یک کار خوب پیدا کنم و موفق باشم. امیدتان را از دست ندهید. هر شکستی مقدمه پیروزی است. برای اینکه در این نوع زندگی گرفتار نشوید باید سعی کنید افکار مثبت داشته باشید. همچنین شما می توانید با عقل و منطق تان تصمیم بگیرید. برای مثال اگر در آزمون استخدام شکست خورده اید از خود بپرسید که درست است که من در این آزمون شکست خورده ام اما آیا دیگر هیچ کار خوبی پیدا نخواهم کرد؟
۹. یک برنامه برای خودتان داشته باشید
اگر در یک مسیر روشن قدم بگذارید که انتهای آن و هدف آن معلوم است ممکن است دیگر کمتر مورد هجوم وسوسه ها و افکار بیهوده قرار بگیرید. اهداف عمده و بزرگی که میخواهید به آن ها برسید را همیشه مد نظر داشته باشید و به آن ها فکر کنید. لازم نیست که همه ی زندگی خود را فلج کنید و تنها برای اهداف تان تلاش کنید اما باید همیشه آن ها را به یاد داشته باشید و تصمیم گیری های تان را با توجه به آن ها انجام دهید. وقتی برای خود یک طرح مشخص دارید در کنترل ذهن خودتان و رسیدن به موفقیت بیشتر موفق تر خواهید بود. همچنین همانطور که می دانید یک برنامه خوب برنامه ای است که اهداف بزرگ مشخص داشته و آن ها را به اهداف کوتاه مدت شکسته باشد.
۱۰. لبخند بزنید حتی اگر آن را دوست ندارید
احساسات منفی توانایی شما را برای کنترل ذهن تان کمتر میکنند. یکی از راه های ساده ای که می توانید به راحتی با احساسات منفی مقابله کنید لبخند زدن است. مطالعات اخیر نشان می دهد که یک لبخند روی صورت تان می تواند واقعا به شما احساس شادی بدهید. پس هر گاه ناراحت بودید یا حس خوبی نداشتید تنها کافی است لبخند بزنید تا دیگر اثری از آن ها باقی نماند.
۱۱. کمی زمان و هزینه هم برای دیگران صرف کنید
تحقیقات نشان می دهد که صرف کردن وقت یا هزینه شما برای دیگران می تواند واقعا حس خوبی به شما بدهد. شادی و رفاه شما افزایش می یابد و احساسات منفی تان کمتر می شود. اینکه چقدر وقت یا پول صرف میکنید نیز اهمیتی ندارد تنها کسانی که دوست شان دارید و احساسات خوبی که پیدا میکنید و همچنین تجربه های ارزشمندتان مهم هستند.
۱۲. ایجاد موانع برای خودتان در کنترل ذهن موثر است
یکی از ترفندهای کنترل ذهن این است که آن را مشکل تر از آنچه که واقعا هست برای خودتان تصور کنید. همچنین می توانید برای رسیدن به یک هدف که آن را نمیخواهید کمی شرایط را دشوار تر کنید. برای مثال اگر میخواهید در روز کمتر تلویزیون تماشا کنید می توانید کنترل آن را در یک جای دورتر قرار دهید تا دم دست تان نباشد و به این ترتیب کمتر به سراغ آن بروید. یا اگر میخواهید در صبح بیشتر چرت بزنید می توایند ساعت زنگ دار را دورتر از تخت تان قرار دهید تا خاموش کردن آن سخت تر بوده و شما را مجبور کند از جای تان بلند شوید. در کل انجام کارهایی که دوست ندارید را باری خودتان سخت تر کنید تا کم کم بتوانید اثر آن ها را در زندگی خودتان کاهش دهید.
۱۳. برای موفقیت های خود پاداش تعیین کنید
هر گاه در یکی از برنامه های خود موفق بودید برای خود یک پاداش در نظر بگیرید. تا به کمک آن خودتان را تشویق کرده و به نوعی برای خودتان یک جشن کوچک بگیرید. مراقب باشید که پاداش های شما بزرگتر از موفقیت های تان نباشد. برای مثال اگر میخواهید که ۱۰ کیلو وزن کم کنید بعد از کاهش یک کیلو گرم وزن در ۴ روز خوردن یک شکلات برای یک جشن ایده آل است اما اگر یک روز بی رژیم را به خود هدیه بدهید ممکن است یک روزه تمام زحمات شما به هدر برود.
۱۴. خودتان را برای شکست های تان مجازات کنید
همانطور که موفقیت های تان تشویق می خواهند شکست های شما هم باید با مجازات و تنبیه همراه باشد. مطالعات نشان می دهد که سختی مجازات می تواند افراد را برای تلاش بیشتر ترغیب کند. برای اطمینان از اثر مجازات آن را به دست یکی از دوستان یا اعضای خانواده تان بسپارید. مثلا اگر یک روز کارتان خوب نبود آن ها میتوانند دسرتان را از شما مخفی کنند یا کنترل تلویزیون را به شما ندهند.
۱۵. کاهش استرس و کنترل ذهن
ذهن و بدن ارتباط مستقیم و گسترده ای با هم دارند. استرس ها میتوانند توانایی شما را در کنترل ذهن خود نیز کاهش دهند. اگر استرس دارید توانایی کنترل شما برای کنترل هرچیزی کاهش خواهد یافت. می توانید با انجام چند کار ساده استرس تان کنترل کرده و کاهش دهید. سعی کنید تکنیک های تمدد اعصاب مانند تنفس عمیق شکمی که شامل تنفس عمیق و نگه داشتن نفس خودتان برای چند دقیقه است را انجام دهید. سپس دم و بازدم را به آرامی انجام دهید. همچنین می توانید با تمرکز روی یک کلمه آرامش بخش خود را آرام کنید. بعضی ورزش ها و استراحت های ماهیچه ای هم میتوانند به شما کمک کنند. همچنین حرف زدن با اعضای خانواده و یا دوستان تان هم یک سپر محکم در برابر استرس است.