راهکارهای روانشناسی برای داشتن زندگی شاد بعد از طلاق
معنای زندگی چیست؟ جواب دادن به این سوال، یکی از سختترین کارهای دنیاست.
امیدوارم ناامید نشوید اگر بگویم در طی قرون گذشته، تلاش فیلسوفان و روانشناسان به نتیجه نرسیده و هیچ جواب مشخصی برای این سوال پیدا نشده است. گفتم مشخص برای اینکه جوابهای مختلفی برای این سوال وجود دارد.
مثلاً بعضیها میگویند باور داشتن به یک قادر مطلق یا یک ناجی به زندگی معنا میدهد (که به آن معنای کیهانی گفته میشود)، بعضیها میگویند که هیچ معنایی وجود ندارد و در واقع جستوجو برای پیدا کردن معنای زندگی، خود به زندگی معنا میدهد.، اما در نهایت ما روانشناسان به این نتیجه رسیدهایم که نمیتوان یک معنای واحد برای تمام آدمها در نظر گرفت و افراد باید تلاش کنند که خودشان برای خودشان معنایی بسازند.
چگونه به زندگی بعد از طلاق معنا دهیم؟
موقعیتی که شما در آن قرار دارید، موقعیت دشواری است. احتمالاً چیزهایی خواندهاید یا شنیدهاید که بهتر است بعد از طلاق انجام دهید.
مثلاً اینکه ابتدا دست از انکار بردارید و باور کنید که زندگی مشترک شما تمام شده است، بعد به اندازهٔ کافی برای رابطه از دست رفته، سوگواری کنید، سپس حمایتهای اجتماعیتان را گسترش دهید. این روند، سالمترین روند سپری کردن فرایند بعد از طلاق است. حالا باید مواردی را پیدا کنیم که زندگیمان را پرشور کند. من پیشنهادهایی برای شما دارم.
احتمالاً این جملهٔ من با بحث اولی یعنی وجود نداشتن نسخهٔ واحد معنا برای آدمها و تلاش برای پیدا کردن معنای شخصی در تضاد است، ولی روانشناسها فهمیدهاند که بعضی چیزها میتوانند معنای زندگی بسیاری از آدمها باشند، این موارد به شرح زیر هستند:
ارتباط با آدمهای جدید را تجربه کنید.
ارتباط اجتماعی یکی از مهمترین شیوههای معنا بخشیدن به زندگی است. مطالعات نشان میدهند که مواردی مثل پول، سلامتی و احساسهای خوب، شادی را به زندگی هدیه میدهند ولی هیچکدام لزوماً زندگی را معنادار نمیکنند و این خبر غمانگیزی است که آدمهای شاد، الزاماً زندگی پرمعنایی ندارند.
ولی از بین این موارد، ارتباط اجتماعی هم شادی میآورد و هم به زندگی معنا میدهد. ارتباط اجتماعی میتواند شامل رابطه با دوستان، خانواده، گروههای جدید و یا حتی برقراری ارتباط عاطفی با یک فرد جدید باشد.
مسئولانه زندگی کنید.
بسیاری از آدمها در دورههای سنی خاصی، دچار یکجور احساس گناه نسبت به زندگی خودشان میشوند که اصطلاحاً به آن احساس گناه وجودی گفته میشود.
مثلاً به این فکر میکنند که چه کارهایی میتوانستند بکنند ولی نکردند، چه پتانسیلهایی داشتند ولی به فعلیت نرساندند، چه توانمندیها و استعدادهایی داشتند ولی شکوفا نکردند. احتمالاً شما بعد از طلاق خیلی به این مسائل فکر کردهاید. بهواقع طلاق یکی از موقعیتهایی است که انسانها را با این احساس گناه مواجه میکند.
مسئولانه زندگی کردن، یعنی شما مسئول تمام اتفاقهای زندگیتان هستید و البته این شما هستید که نویسندهٔ داستان زندگیتان هستید؛ بنابراین، مسئولیت زندگیتان را بپذیرید و به شیوهای زندگی کنید، که بعدها دچار احساس گناه وجودی نشوید، یعنی حالا فرصت خوبی است که از تمام توانمندیهایی که دارید استفاده کنید.
طرحها و پروژههای جدیدی برای زندگی ترتیب دهید
یکی از روشهایی که موجب میشود زندگی پرشورتر و معنادارتر دنبال شود، این است که پروژههای جدیدی در زندگی داشته باشید. برخی از افرادی که طلاق میگیرند، منفعل میشوند و اختیار زندگیشان را به دست تقدیر میسپارند و کنترل کمی روی زندگیشان دارند.
برنامهریزی کنید، علایق و سلیقههای فراموش شدهتان را بازیابی کنید و به زندگیتان موج بیاندازید، یعنی کارهایی را انجام دهید که مثل موج به تمام زندگیخودتان (یا احیاناً فرزندانتان) سرایت کند.
نوعدوستی را فراموش نکنید
افراد نوعدوست، دیدگاه خوبی نسبت به دنیا و آدمها و تمام موجودات زندهٔ دنیا دارند. آنها تمایل دارند که به هر شکل ممکن نسبت به حال خوب دیگران حساس باشند. لزومی ندارد که حتماً کمکهای مالی بکنید یا عضو موسسهها یا خیریهها باشید تا نوعدوستی کنید.
همین که مهربانیتان را به دیگران گسترش دهید، همین که عاطفهتان را به دیگران هدیه کنید، همین که دیگران را دوست داشته باشید، شما آدم بخشندهای هستید. نوعدوستی و بخشندهگی به زندگی آدمها معنا میدهد.
حتی میتوانید تجربههای بعد از طلاقتان را در اختیار افرادی که تازه طلاق گرفتهاند، قرار دهید تا آنها نیز دورهٔ بعد از طلاق را به خوبی سپری کنند. بسیاری از آدمها از اینکه شنیده شوند و کسی باشد که دنیا را از دید آنها نگاه کند و همدلی کند، احساس خوبی پیدا میکنند و لذت میبرند.
خلق کنید و عشق بورزید
آفرینش نیز یکی از آن مواردی است که به زندگی آدمها معنا میدهد. پرورش گل در یک گلدان کوچک، یا اگر فرزندی دارید، تلاش برای رشد شکوفای فرزندتان، همگی انواعی از خلق کردن و آفرینش هستند. عشقورزی نیز نوعی خلق به حساب میآید. به آدمها عشق بورزید و هیجان را در آنها زنده کنید.
در واقع قصد دارم بگویم که بهانههایی برای بودن در زندگی بسازید. بهانههایی هرچند کوچک، ولی لذتبخش. یادتان باشد که زندگی صرفاً به دست آوردن چیزها نیست، زندگی لذت بردن از همین لحظهای است که در آن هستید.
زندگی یک هدیه است، که حداقل در این دنیا یکبار نصیب هرکس میشود، این هدیه را دریافت کنید، قدرش را بدانید و از آن نهایت استفاده را ببرید تا از زندگی لذت ببرید.