تمام افراد بررگسال، نسبت به کودکان برخورد مناسبی از خود نشان نمی دهند. برخی از آنها به جای کمک کردن به بچه ها، آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهند.
ضربه زدن، کشیدن توأم با زور و فشار، داد و فریادهای پی در پی، همه و همه میتوانند به عنوان نمونه های مختلف آسیب به شمار روند و متاسفانه برخی از کودکان همه روزه با چنین صحنه های دردناکی مواجه هستند. تجاوز به حقوق کودکان، احساسات آنها را جریحه دار می سازد و موجب ایجاد رعب و وحشت در آنها می شود.
برخی از مردم تصور میکنند که هیچ گونه آسیبی به کودکان وارد نمی آورند. این دسته از افراد جزء کسانی هستند که همیشه ترشرویی میکنند و منتظر جرقه ای هستند تا بمب عصبانیتشان منفجر گردد. البته نمی توان به این افراد لقب “آزار دهنده” اطلاق کرد، چراکه در این میان عده بسیار زیاد دیگری نیز هستند که آسیب های فجیع تری را به کودکان وارد می آورند.
گاهی اوقات غریبه ها از کودکان سوء استفاده میکنند. اما در اغلب موارد، قربانیان به طور کامل با آزار دهندگان خود آشنا هستند. فرد متجاوز می تواند هر کسی باشد، حتی یکی از والدین، مادرخوانده یا پدر خوانده، یا یکی از بستگان دیگر، مثل: دایی عمو و یا پسرخاله.
این فرد هم می تواند زن باشد و هم مرد، بزرگسال باشد یا کم سن و سال، شاید کودک آنرا به طور کامل بشناسد و یا اصلاً هیچ گونه آشنایی با او نداشته باشد. گاهی اوقات معلمین، مربی ها، و یا حتی پرستارهای کودک نیز میتوانند از بچه ها سوء استفاده کنند.
آزار رساندن به کودکان و یا به هر شخص دیگر کار درستی تلقی نمی شود. با این کار افرادی که مورد تجاوز قرار می گیرند، احساس ترس، وحشت، بی ارزشی، و نگرانی میکنند و نمیتوانند به درستی بخوابند، درس بخوانند و یا بازی کنند؛ البته باز هم در این مرحله روش های درمانی خاصی وجود دارد؛ اما چطور می توان تشخیص داد که کسی مورد آزار و اذیت قرار گرفته؟
پس از تشخیص در حق فرد مذکور چه کاری میتوان انجام داد؟
انواع آزار و اذیت
این گزیده به شما کمک میکند تا راحت تر بتوانید انواع مختلف آزار و اذیت را شناسایی کنید. موارد مختلف آن عبارتند از: آزار و اذیت های فیزیکی، ج.ن.س.ی، لفظی یا احساسی، و بی توجهی
آزار و اذیت فیزیکی
وارد آوردن ضربه های شدید با دست و یا با شیئی مانند کمربند به ویژه هنگامیکه کبودی، خون مردگی و یا جراحت نیز بر روی بدن ایجاد شود، جزء نمونه های بارز آزار و اذیت فیزیکی است. تکان دادن، هل دادن، سیلی زدن، و لگد زدن را نیز می توان در این دسته طبقه بندی کرد. گاهی اوقات چنین آزار و اذیت هایی میتوانند برای روزها، ماهها، و حتی سال ها نیز به طول انجامند. فردی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرد معمولا این مطلب را با دیگران در میان نمیگذارد به ویژه اگر فرد آزار دهنده او را از انجام چنین کاری منع کرده باشد؛ باید توجه داشت شخصی که متحمل چنین سوء استفاده هایی می شود شدیداً نیازمند کمک می باشد.
سوء استفاده های ج.ن.س.ی
همه ما به هر حال طعم نوازش معقول و متعارف را چشیده ایم. بغل شدن توسط مادر و یا پدر ، جمع شدن در بغل مادر بزرگ برای شنیدن یک داستان شیرین، و یا در آغوش گرفتن عروسک در رختخواب همه به عنوان نمونه هایی از لمس شدن موجه هستند. اما اگر لمس کردن از حوزه اصلی خود خارج شده و احساس نامساعد و مغشوشی را در فرد ایجاد کند، می توان بر روی آن نام سوء استفاده گذاشت، به ویژه زمانیکه کودک از طرف مقابل درخواست توقف این کار را کرده باشد ولی او هیچ توجهی به کودک نکرده باشد.
بدن افراد کاملاً شخصی بوده و متعلق به خودشان می باشد.
آزار و اذیت لفظی یا احساسی
یکی دیگر از نمونه های آزار و اذیت، فاقد هرگونه لمس کردن می باشد. اگر کسی تمام مدت فریاد بکشد، کلمات تهدید آمیز به زبان بیاورد، کودک را با نام های پست مورد خطاب قرار دهد، کلیه این امور به عنوان آزار و اذیت شفاهی و احساسی حساب میشوند. تمام کودکان نیاز دارند تا همواره در تمام مراحل رشد خود، بزرگسالانی را در کنارشان داشته باشند که آنها را دوست بدارد و حمایتشان کند. اگر چنین نیاز اساسی در کودکان برآورده نشود و بیش از اندازه مورد انتقاد و آزار و اذیت لفظی قرار بگیرند، این امر می تواند بر روی درک کودک تاثیر منفی بگذارد و سبب شود تا او احساس بدی نسبت به خودش پیدا کند.
بی توجهی فیزیکی
این نوع بی توجهی زمانی به وقوع می پیوندد که کودکان در خانه ای زندگی کند که در آن بزرگسالان هیچ توجهی به تأمین وسایل ضروری و مورد نیاز او مانند: غذا، لباس های تمیز و مرتب، و جایی مناسب برای خواب، از خود نشان ندهند. زمانیکه والدین و یا سرپرست نسبت به کودک بی توجهی میکنند، ممکن است که کودک هیچ گاه حمام نکند، زیر یک پتوی گرم نخوابد، و در زمان مقرر مورد معاینه پزشکی قرار نگیرد.
شناسایی آزار و اذیت
کودک به راحتی قادر به تشخیص آزار و اذیت نیست. اگر کسی او را طوری لمس کند که موجبات ناراحتی اش فراهم گردد، اگر او دچار کبودی و یا جراحت شود، اگر در خانه ای زندگی کند که هیچ گاه غذای مناسب در آن پیدا نشود، و همواره در معرض داد و فریاد قرار داشته باشد، این کودک به طور قطع قربانی آزار و اذیت شده.
خانه کودک باید مکانی باشد که در آن احساس راحتی، آرامش و امنیت داشته باشد. اگر در هنگام رفتن به خانه از خود اضطراب و تردید نشان دهد، و زندگی خانوادگی خود را از دوستانش مخفی نگه دارد، تمام این موارد به عنوان نشانه هایی از این هستند که در زندگی او چیزی درست نیست. اگر دوست شما مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، ممکن است شما ببینید و یا از دیگران بشنوید که چنین اتفاقی در مورد او رخ داده و یا شاید خودش شخصاً این موضوع را با شما در میان بگذارد. شاید در همسایگی و یا مدرسه بچه هایی را ببینید که همیشه دور چشمانشان سیاه است و یا استخوانهایشان شکسته هستند و یا شاید در هنگام پرستاری از کودکان ببینید که روی آنها اثراتی از کبودی وجود درد.
شما موظف به انجام چه کاری هستید؟
در ابتدا اگر احساس کردید شخصی شما را به گونه ای لمس میکند که برایتان خوشایند نیست، باید به او “نه” بگویید آن هم با صدای بلند، و سپس محل را ترک کنید. بعد هم موضوع را با یکی از بزرگترهایی که اعتماد بیشتری به او دارید، در میان بگذارید. حتی اگر شخص آزار دهنده به شما گفت که این یک بازی است و یا اگر به کسی بگویی به دردسر می افتید، شما به هیچ وجه نباید به حرف های او توجه کنید. به یاد داشته باشید: شما مرتکب هیچ اشتباهی نشده اید که بخواهید از بابت آن بترسید.
اگر یکی از دوستان شما مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد، شما می توانید به او کمک کنید که راحت تر بتواند موضوع را با بزرگتر ها در میان بگذارد. اگر احساس میکنید که دوستتان در معرض آزار و اذیت قرار دارد ولی مطمئن نیستید که حدستان درست است یا نه، می توانید در مورد این مطلب با والدین و یا معلم های خود مشورت کنید. اگر زمانی حدود یک هفته سپری شد و هیچ کس کاری انجام نداد، موضوع را با شخص دیگری در میان بگذارید. آنقدر این کار را ادامه دهید تا بالاخره یک نفر پیدا شود و به دوستتان کمک کند. اگر موفق به دریافت کمک از جانب بزرگترها نشدید، خط های تلفنی رایگانی برای کمک به شما وجود دارند که در هر زمان حاضر به همکاری می باشند.
گاهی اوقات آزار و اذیت ها آنقدر ادامه پیدا میکنند که کودک دیگر هیچ دلیلی برای بازگو کردن آنها نمی بیند، چراکه تصور میکند اشتباه از جانب خودش بوده. فردی که به آنها آسیب وارد می آورد، می گوید که تمام این کارها یک راز است و اگر فاش شود ممکن است کسی آسیب ببیند. این ها فقط تهدید هایی بی پایه و اساس هستند و کودکان به هیچ وجه نباید حرف های آنها را باور کنند! در میان گذاشتن این امور با بزرگتر ها به هیچ وجه به معنای فاش کردن آنها نیست. این امر، یک کار شجاعانه و کاملاً صحیح تلقی می شود.
کودکی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرد به شدت نیازمند یاری بزرگترهاست. شروع کمک به منزله ختم تمام آزار و اذیت هاست و هر چه این آسیب ها زودتر خاتمه پیدا کنند، کودک خیلی سریع تر می تواند مجدداً احساس امنیت و آرامش را تجربه کند.