مربیگری مانند جاذبه است، شما می دانید که آنجاست، می دانید که وجود دارد، اما چگونه تعریفش میکنید؟! مربیان بزرگ بسیاری ظاهر می شوند. به یک مفهوم، مربیگری قدرتمند و توانمندانه مسئله ای درونی است و به مفهومی دیگر، ویژگی هائی مشخص وجود دارند که از دید اکثریت، معرف رهبری کیفی اند. رهبری، فرآیند نفوذ بر اعضاء گروه، در راستای ایجاد سخت کوشی و تعهد در آنان، برای دستیابی به اهداف تیمی است. مربیان هم میتوانند وظیفه ـ محور باشند و هم شخص ـ محور، اما مربیان ورزشی بیشتر به مقوله وظیفه محوری اتکا می نمایند.
مربیان می بایست ویژگی هائی را که می کوشند به تیم شان تزریق کنند، در اختیار داشته باشند. برای نمونه اگر شما از اعضاء تیم میخواهید که متکی به نفس، خوددار و منظم باشند، در وهله نخست باید همه این ویژگی ها را خود دارا باشید. یکی از نیرومندترین ابزارهائی که شما می توانید از آن بهره بگیرید، داشتن الگو است. شما بسان یک نمونه تأثیرگذار برای بازیکنان خود هستید و هر آنچه انجام دهید دیده خواهد شد. وینس لمبوردی می گوید: رهبران ساخته می شوند، به دنیا نمی آیند. آنها دقیقاً مانند هر چیز دیگری که در این کشور با سخت کوشی پدید می آید، ساخته می شوند.
مربیان بزرگ پژوهشگر و باهوش هستند
مربیان بزرگ اغلب درمیدان مسابقه، پژوهشگر و باهوش هستند. آنها مانند همه پژوهشگران بزرگ ادعای همه فن حریف بودن نمیکنند. آنها حس میکنند همیشه چیزی برای یادگیری هست و راغبند که اشتباهات را بپذیرند. مربیان برجسته برپایه واقعیات تصمیم می گیرند و برای انجام تکالیف پیچیده، احساس و شفافیت مشترک را به کمک می طلبند.
حتی هنگامی که فشار بیش از اندازه است، آنان باید راهکار مناسب را برای موقعیت مناسب برگزینند. این مربیان دارای افکاری سازمان یافته اند، به جزئیات دقت میکنند و به خاطر آمادگی کلی شان، به ندرت غافلگیر می شوند. دانش گسترده به ایشان این اجازه را می دهد که آموزنده و محرکی بزرگ باشند. از این گذشته آنها به اندازه کافی باهوشند که بدانند بارها ناچار خواهند بود به خاطر شرایط ناپایدار، آنچه را که با دقت برنامه ریزی کرده اند، تغییر دهند. پس انعطاف پذیری و داشتن ذهنی باز، اهمیتی سرنوشت ساز در مربیگری دارد. مربیان موفق نه تنها عمیقاً خودجوش و ذاتاً پرشور هستند، بلکه همین اشتیاق را در روابطشان پرورش می دهند.
چارکز شواب می گوید: من توانائی خود برای ایجاد اشتیاق میان افراد را بزرگترین موهبتی می دانم که دارم. بهترین راه ارتقاء چیزهائی که در انسان وجود دارد، قدردانی و تشویق است. این مربیان دارای انرژی فراوان بوده، هیجانی برای انجام وظیفه پدید می آورند و برای اعمال مثبت، نقش شتاب دهنده را بازی میکنند.
یک مربی باید محرکی خوب و دارای نیروئی مشوق در گفتار خود باشد تا به ورزشکاران القا کند که تنها در صورت سخت کوشی دستمزد خود را خواهند گرفت و اینکه انجام عالی هر کار، امری ارزشمند است. مربی نمی تواند فرض کند که منشأ انگیزش را می شناسد. حتی بازیکنانی که پیوسته تحریک می شوند میتوانند از ناحیه ای غیر از مربی برانگیخته شوند. آنها هم باید در جایگاه مردم عادی و هم در موقعیت بازیکن تشویق شوند.
مربیان بزرگ جسارت دارند
از مشخصات مربیان بزرگ، اعتمادبه نفس، جسارت و احترام است. مربیان بزرگ به صورت حساب شده ای خطرپذیرند. نوآورند و به تصمیم خود اطمینان کامل دارند. ایشان درک کرده اند که ترسو بودن، آنها را به سرمنزل مقصود نخواهد رسانید. این اعتمادبه نفس و جسارت معمولاً به اعضاء تیم منتقل خواهد شد.
شیوه تلاش تیمی به عنوان یک کل، اغلب جلوه گاه کیفیت و تأثیر یک مربی بزرگ است. اعتمادبه نفس یک مربی می تواند به اعضاء تیم توانی مضاعف جهت انجام امور خارق العاده دهد. همچنین مربی باید به بازیکنان احترام بگذارد. اگر ورزشکاران احترام واقعی ببینند، مربی خود را محترم خواهند شمرد. صداقت مهم است زیرا بازیکنان اگر سخنی غلط انداز و به ظاهر معقول را ساختگی تشخیص دهند، آن را نشنیده خواهند گرفت. مربی برای کشف استعدادهای هر بازیکن و دینامیک تعامل گروهی را درک کند. گام اساسی آن است که اعضاء را آنقدر خوب شناخت که قادر بود نقاط قوت و ضعفشان را برای استفاده کامل و بهینه از توان بالقوه آنها در متن تیم، ارزیابی نمود. تقسیم کار نظام مند (یعنی قراردادن بازیکن مناسب در جای مناسب) اهمیتی حیاتی در تیم دارد.
مربیان بزرگ در هنر برقراری ارتباط استاد اند
برای نمونه گزینش شخص مناسب به عنوان کاپیتان بسیار مهم است. این گزینش مستلزم شناخت مربی از توان تک تک بازیکنان است. مربی بزرگ در هنر برقراری ارتباط استاد است. او می داند شدیداً نیازمند آن است که با کلمات بازی کند. مربیان باید گوشی شنوا و ذهنی باز داشته باشند. ارتباط متقابل، خوشروئی و داشتن سیاست ”درهای باز“ پیوندهای تیمی را نیرومند می سازد. این امر در ساختن محیطی قابل اعتماد و آزاد، سرنوشت ساز است. درخواست کمک و اینکه بازیکنان بتوانند آزادانه و بدون ترس از مجازات با یکدیگر ارتباط داشته باشند، باید تبدیل به هنجار و ضابطه ای پذیرفته گردد. راه برقراری ارتباط و شیوه راهبری تیمی می تواند نقشی بزرگ در ترغیب بازیکنان به سخت کوشی ایفاد کند.
هدف، پیشرفت تیم جهت دستیابی و بهره گیری کامل از توان بالقوه است. مربی در کنار بازیکنان باید اهداف دست یافتنی و خواسته شده تیم را مشخص کند. اگر بازیکنان به رسالت و اهداف تیم بی علاقه باشند، مربی توانمند، مقوله ای دست نیافتنی می شود. مربیان می بایست حس تفاهمی قوی را که متضمن اعتماد و اطمینان دو جانبه است، گسترش دهند. مربی خوب به معنی انگیزش افراد جهت اعتلاء به والاترین سطوح وجودی شان از راه دادن فرصت به آنها است نه محدود ساختن ایشان.
مورای ومن می گوید: یک مربی کارکشته دارای بینش است، تمرکزی قوی بر پیامدها و نتایج، راهکاری واقع گرایانه برای تحقق این بینش و توانائی انتقال آن و تجدید سازمان با پشتیبانی دیگران، از ویژگی های اوست. وظیفه مربیان آموزش، راهنمائی و انگیزش بازیکنان در راستای دستیابی به اهداف است. مربیان بزرگ توانائی شگرفی برای انتقال شور و هیجان خود به دیگران دارند و همیشه در کنار بازیکنان در بازی هستند.
مربیان بزرگ تیمشان را هدایت میکنند
یک مربی بر تیم فرمان نمی راند، بلکه هدایتش میکند. او مسیر را تدوین میکند، جهت می دهد و فضای اجتماعی و روان شناسانه را توسعه می بخشد. مربی خواه مربی یا بازیکنی با سمت یک کاپیتان، می بایست پاره ای مسئولیت ها را به گروه بدهد و جسارت دادن استقلال به دیگران را داشته باشد. در غیر این صورت اعضا احساس خواهند کرد که اعتمادی به آنان نیست که بتوانند از پس خود برآیند در نتیجه بی تفاوت خواهند شد. در این میان می بایست تعادل حفظ شود و مربی پاره ای مسئولیت ها را برعهده اعضاء گروه بگذارد.
این مقاله به تعدادی از ویژگی هائی توسط مربیان نظر داشته است. کسانی مربیگری عالی دارند که بینش قوی، شور و هیجان و توانائی متعهد ساختن صددرصد افراد را دارا بوده و برای رساندن این بینش و پندار به واقعیت، اقدام لازم را عملی کنند. مربیان بزرگ و هنر ایجاد ارتباط و انگیزش، احترام متقابل، القای اعتمادبه نفس و اشتیاق. نشان دادن و اثبات اعتبار و نیز صداقت بر پایه ای ثابت ممتازند.