نشانه هایی که به من می گوید یک نفر عاشق من شده
نشانه اول عشق: کلام تاییدآمیز
شامل تشکر و قدردانی از کارهای بسیار کوچک و معمول در خانه. برای مثال چه لباس قشنگی، چه آرایش موی قشنگی، چه دست پخت خوبی، از اینکه بچه را خوب نگه داشتی ممنون، واقعا متشکرم آشغال ها را بردی و … اگر زن و شوهر مرتب و منظم چنین گفته هایی را از هم بشنوند فضای عاطفی بین شان بهتر می شود.
هدف عشق به دست آوردن چیزی که شما میخواهید نیست، بلکه انجام دادن کاری است برای کسی که دوستش دارید و سعادت او را میخواهید.
اما واقعیت این است که وقتی ما کلام تاییدآمیزی دریافت می کنیم به احتمال قوی ترغیب می شویم که متقابلا کاری کنیم. کلام مهرآمیز، تشویق آمیز و فروتنانه زبان بسیاری از مردان و زنان است. البته این زبان اول در افراد با توجه به جامعه ای که در آن زندگی میکنند و با فرهنگ های مختلف و میزان درآمد متفاوت است.
نشانه دوم عشق: وقت گذاشتن برای یکدیگر
دوتایی با هم صحبت کردن، قدم زدن گاه گاهی، به هم توجه کردن، نه اینکه روی دو مبل نشسته و به تلویزیون نگاه کنید، یا در حالی که با گوشی موبایل در دنیای مجازی هستید بگویید و بشنوید. در واقع وجه اساسی وقت گذاشتن برای یکدیگر با هم بودن است، نه در کنار هم بودن.
با هم بودن یعنی توجه متمرکز و کامل و این زبان شامل با هم بودن، گفتگوی متمرکز، نگاه کردن به چشم های همسر در موقع حرف زدن، گوش دادن و در ضمن آن در پی کشف احساسات طرف مقابل بودن، قطع نکردن سخن او، توجه به حرکات بدن مثل مشت گره کرده، فشار بر روی دست، اشک، ابروان گره خوردهای لرزش صورت و …
بسیاری از ما برای تجزیه و تحلیل مسائل و یافتن راه حل تربیت شده ایم. گاهی فراموش می کنیم که ازدواج یک رابطه است نه پروژه ای که باید آن را کامل کنیم. البته در این زبان نیز شخصیت افراد مورد توجه است. دکتر چاپمن دو نوع شخصیت را مشاهده کرده؛ نوع اول، «دریای مرده یا بحرالمیت»، افرادی که مخزن عظیمی در وجودشان است که اطلاعات را در آن ذخیره میکنند و از حرف نزدن کاملا راضی و خشنودند. همیشه در برابر پرسش ها که کجا بودی؟ می گویند: هیچ جا! چه کردی؟ هیچی! یا اتفاقی افتاده؟ نه اتفاقی نیفتاده!
این نوع شخصیت تنها گیرنده و دریافت کننده است. با اینکه درونش احساسات و حرف های بی شماری است و در طول روز تجربه ها، احساسات و افکار بسیاری دریافت میکند، اما نمی تواند بر زبان جاری کند. مانند دریای مرده که در غرب خاورمیانه رود جلیله به طرف جنوب به دریای اردن میریزد. بحرالمیت هیچ کجا نمی رود، تنها دریافت میکند و چیزی پس نمی دهد.
نوع دوم «وروه جادو»، شخصیتی که هر چه از طریق دروازه چشم و گوش وارد می شود، بلافاصله از دروازه دهان خارج میکند. البته این دو تا مدتی با هم خوبند.
دریای مرده، شنونده بسیار خوب و وروره جادو، سخنران فوق العاده ای است و معمولا در برخی مواقع گفته می شود خدا در و تخته را خوب به هم جور کرده و خصوصا در ازدواج های سنتی این ادعا بسیار قابل قبول است اما بعد از پنج سال که این افراد از خواب بیدار می شوند، با خود می گویند: «راستی او مرا خوب می شناسد اما من اصلا او را نمی شناسم!!! یا چقدر او را نمی شناسم، در حالی که او از تمام خصوصیات و زندگی من باخبر است و اینجاست که زندگی دو نفر به بن بست رسیده و به تدریج یکنواختی و روزمرگی عارض می شود. یکی از راه های یادگیری یک الگوی مناسب این است که هر روز مدتی را با هم بگذرانیم و هر دو طرف رابطه روزانه بتوانند سه مورد از اتفاقاتی که در روز برای شان افتاده را برای همدیگر تعریف کنند.
نشانه سوم عشق: دریافت هدایا
هدایا از نمادهای بصری عشق است و برای برخی افراد بسیار مهمتر از برخی دیگر است. اگر زبان اصلی عشق همسرتان دریافت هدیه است، شما می توانید هدیه دهنده حرفه ای شوید و در واقع یکی از آسان ترین زبان های عشق برای یادگیری است.
یکی از این هدایا حضور فیزیکی شما در موقعیت های خاص است، مثل بودن شما در هنگام تولد فرزند یا زمان های بحرانی که ممکن است برای هر دو نفر رابطه پیش آید؛ مانند از دست دادن عزیزان، رفتن به سفر یا در لحظات خوشی و ناخوشی. در برخی افراد شاخه گلی کفایت میکند. این موضوع با توجه به استطاعت مالی طرفین و نوع نگرش آنان و بستر فرهنگی که در آن رشد کرده اند و حتی جوامع مختلف متفاوت است.
نشانه چهارم عشق: خدمت به یکدیگر
دو طرف رابطه در خدمت به یکدیگرند. در امور خانه داری، بچه داری و تمام مسئولیت های یک زندگی مشترک بدون در نظر گرفتن مرد و زن بودن. البته یادمان باشد درخواست کردن به عشق جهت می دهد ولی دستور دادن جریان عشق را متوقف میکند.
آنچه ما پیش از ازدواج برای یکدیگر انجام می دهیم دلیلی بر کارهایی که پس از ازدواج انجام خواهیم داد، نیست و یادمان باشد در جوامع سنتی غلبه بر کلیشه ها مهم است. برای مثال ظرف شستن یا جارو کردن مردان و …. خدمت کردن به یکدیگر نباید اجباری باشد بلکه باید آزادانه صورت گیرد و مطابق درخواست طرف مقابل باشد. خدمت عاشقانه یعنی برآورده ساختن انتظارات همسر من. می توان با انجام سه کاری که خودتان به آن علاقه ای ندارید اما می دانید همسرتان به آنها علاقه دارد او را غافلگیر کنید. بسیاری از زوج ها می پندارند که بر کلیشه های مجود در رابطه با نقش زن و مرد غلبه کرده اند اما به طور ناخودآگاه به آن کلیشه ها پای بند هستند. کارهایی را که در دوران نامزدی و عاشقی انجام می دادید برای احیای نزدیکی و صمیمیت بیشتر دوباره انجام دهید و ارتباط بهتر را تجربه کنید.
نشانه پنجم عشق: تماس فیزیکی
تماس فیزیکی می تواند رابطه را بسازد یا از هم بگسلد. هم می تواند نفرت را منتقل کند و هم محبت را. اگر زبان اصلی عشق همسرتان، تماس فیزیکی است، هیچ چیز مهمتر از این نیست که وقتی گریه میکند در آغوشش بگیرید. برای برخی افراد تماس فیزیکی زبان اصلی عشق است، این افراد به لحاظ عاطفی نیاز دارند همسرشان لمس شان کند، دست در موهای آنها کرده و در آغوش کشیدن شان را تکرار کند، دستان یکدیگر را بگیرید.
تماس فیزیکی به عنوان نشانه ای از عشق، اعماق وجودمان را لمس میکند و به عنوان یکی از زبان های عشق شکل قدرتمندی از ارتباط است. تمام اشکال منفی در این تماس را باید حذف کرد، از تماس های آزاردهنده حذر کرده و به جای آن از شیوه های مثبت و لذتبخش استفاده کنید.
وضعیت های بحرانی شامل مرگ، بیماری های خطرناک و … می شود، اما می تواند ضربه های کوچک روزمره را دربر گیرد که این ضربه ها تاثیر عاطفی بزرگی دارند. راهی پیدا کنید تا به جای سکوت یا ابراز واژه های توخالی، با توجه و محبت یا تماسی نرم و ملایم ابراز همدردی کنید. تماس های عاشقانه رگ حیاتی زندگی عاطفی افرادی است که تماس فیزیکی زبان اصلی عشق آنهاست. از آنجایی که ما به طرزی متفاوت ابراز عشق کرده و عشق را دریافت می کنیم، زنده نگه داشتن عشق بعد از ازدواج کاری بس دشوار است.
سخت است درک درستی از ابراز عشق همسرمان نداشته و زبان عشق ورزی به او را ندانیم. به دورن کودکی خود نگاه کنید. آیا از جانب والدین تان به قدر کافی احساس محبت کردید، زیرا میزان این محبت بر نحوه ابراز عشق شما به همسرتان بی تاثیر نیست. آیا شکست های شما همان شکست های والدین تان بوده و اینکه در طول چند سال زندگی مشترک چه جریانی باعث خوشحالی و ناراحتی طرف مقابل تان بوده است. در واقع شما با کنکاش در روابط برای بهبود کیفیت زندگی بهترین عمل را انجام می دهید.
عشق جایگاه اصلی و عمده ای در رفتار انسان دارد اما این واژه از ابعاد و تعابیر متعددی برخوردار است. مقصود از رابطه زناشویی در درجه اول حمایت از عشق و صمیمیت است و ازدواج اولین جایی است که می توان مخزن عشق را در آنجا پر کرد. ما اغلب اوقات انواع رفتارهای آزاردهنده مان را به بهانه و انگیزه عشق توجیه می کنیم. شما با پیدا کردن این مشکل در روابط جستجو میکنید چرا تحت لوای عشق این مشکل پررنگ تر شده است.
هر چند تجربه دوران عاشقی بسیار هیجان انگیز است اما کوتاه مدت و عملی خودمحورانه است. عشقی که به راستی به سعادت عاطفی همسرمان کمک میکند بر مبنای عقل، اراده و انضباط استوار است و خود انضباط به تنهایی می تواند باعث تحول و تکامل در روابط شود. همیشه در طول زندگی فهرستی از دو دسته موضوعات مربوط به دوران عاشقی خود و همسرتان تهیه کنید. در یک دسته از احساسات، باورها، انتظارت تو نظایر آن و در دسته ای دیگر از احساسات، عواطف و انتظارات خام و غیرواقع بینانه و حتی زیانبارتان را که از عوامل بازدارنده یک رابطه پخته و بالغانه بوده اند، بنویسید و نقطه شروع این روزمرگی و سردی را پیدا و از آن زمان به بعد تأمل و اندیشه کرده تا راه حلی برای آن نقطه پیدا کنید. البته ناگفته نماند، زبان عشق در جوامع مختلف با فرهنگ های مختلف، متفاوت است.
اختلاف زبان در ذات فرهنگ بشری است. در صورتی که ما بخواهیم با فرهنگ های مختلف به طور موثر ارتباط برقرار کنیم باید زبان افرادی که در آرزوی ارتباط با آنها هستیم را بیآموزیم. با زبان عشق، شما می توانید جرقه رابطه ای نویدبخش را بیفروزید یا شعله ای را که رو به خاموشی می رود را از نو فروزان کنید و رویاهای یک روابط خانوادگی سالم را تحقق بخشید. باشد با بارور کردن درخت زندگانی با آبیاری مهر و عشق، ثمره و میوه های عاشقانه بچینید.