نشانه های پرخاشگری را که در رفتار او می بینید با او در میان بگذارید.
برای نمونه: تو هنوز از راه نرسیده شروع کردی به دخالت در کار من؟! من تصمیم گرفتم برای شام چی درست کنم. خرید کردم، سبزیجات را آماده کردم و همه ی کارها رو به راه است. حالا تو تصمیم گرفتی به زور ماهی کباب کنی. چند دفعه باید تکرار کنم که من ترجیح می دهم خودم به تنهایی آشپزی کنم؟
احساس خودتان را آنطور که در واقع حس میکنید به او بگوئید.
مثلاً این مطلب برای من بی معنا و بی ارزش است. ادامه نده! چون سبب رنجش من می شوی و در ضمن مرا سخت عصبانی می کنی!
از دوست خود بخواهید تا شما را از احساسات خشمگینانه تان رهایی بخشد
مثلاً دلم نمی خواهد وقتی به خانه می رسد با این حالت خشم با او روبرو بشوم، اصلاً دلم می خواهد این موضوع کوچک را فراموش کنم و دیگر حرفی راجع به آن نزنم.
نتایج به دست آمده را با نزدیکان خود در میان بگذارید.
چنانچه همسرتان تمایلی به تغییر رفتارش نشان نمی دهد شما برنامه ی رفتاری بعدی خود را تنظیم کنید.چون ممکن است در حین نشان دادن واکنش، ناگهان و به شدت احساس ترس، خجالت، حسد و یا بی پروایی در شما شکل بگیرد.
پس باید پیش از شروع، عواقب اعمال خود را در نظر بگیرید و رفتار خود را کنترل کنید،
حتی اگر واکنش شما چندان هم جدّی نباشد. تغییر باید آرام انجام شود تا تأثیر مطلوب را بجا گذارد. چنانچه این تغییرات محکم وحساب شده انجام گیرد، به تدریج می تواند تأثیر مطلوب را بگذارد.
همیشه پی آمدهای احتمالی گفتار و رفتارتان را در نظر بگیرید
و سپس به آسانی آنچه را میخواهید بگویید:اگر برای شام ماهی می خواهی، باید من برایت درست کنم. بنابراین نباید دوروبر من بپلکی، نگران باشی و یا در کارم دخالت کنی. اگر این کارهایی را که گفتم نکنی تا یکماه دیگر از خوراک ماهی خبری نیست!
ضمن اینکه در مقابل فرد پرخاشگری که وجودش در زندگی شما مهم و مؤثر است، باید از موضع خود حمایت کنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل کنید و قدم پیش بگذارید که پایه های اصلی زندگی تان استحکام خود را از دست ندهد.
یکی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است. سعی کنید با قبول مشکلات موجود در ارتباط خود با فرد پرخاشگر، باور کنید که او قادر به بهبود رفتار خود نیست. بدین ترتیب به تدریج روابط شما بهتر خواهد شد و اوضاع رو به بهبود خواهد گذاشت.
می توانید برای تسکین احساسات برانگیخته ی خود:
به دوستان دیگرتان توجه بیشتری کنید.
برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف کنید.
در فعالیت اجتماعی شرکت کنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش کنید.
شاید گاهی تحمل از کف بدهید و فکر کنید که چرا باید این همه تحمل به خرج داد؟ اما نتایج مفیدی که از این رهگذر به دست خواهند آمد، ارزش تحمل کردن را دارد. بنابراین، پافشاری به خرج دهید تا پیشرفت کنید.
در اینجا دو نکته ی بسیار اساسی را یادآوری می کنیم :
اول، ابراز احساسات خوشبینانه و رفتار توأم با نرمش
دوم پافشاری معقول برای مقابله با پرخاشگری نابجای او.
مطمئن باشید زندگی توأم با سلامتی شما، ارزش شکیبایی را دارد. به او فرصت دهید تا این ارزش را از چگونگی رفتارتان دریابد.
عشق یک طرفه شما برای برقراری روابط سالم و بهره مند شدن از سلامتی کافی نیست. او نیز باید به طور مؤثر به شما علاقه مند باشد و عملاً آن را نشان دهد.
برای رسیدن به نتایج مورد نظر باید به موارد زیر توجه کنید:
قابلیت تغییر پذیری و انعطاف
آمادگی لازم برای اصلاح رفتار در هر زمان
اقدام به تمرین تدابیری که تا کنون برای کاهش بدبینی، خشم و پرخاشگری توصیه شده است.
با وجود این اگر یکی از طرفین قبول نداشته باشد که تغییر روش امری لازم و ضروری است، پافشاری در مورد این عدم پذیرش، مانعی جدی در راه برقراری ارتباط سالم و لذت بخش خواهد بود.
توجه داشته باشید که اگر غالباً دنبال فرصتی است تا شما را سرزنش کند و حتی هربار پس از آنکه در موردی از او عذرخواهی میکنید، دست بردار نیست و پس از گذشت یک ماه به هیچ وجه از بردباری شما حسن استفاده را نکرده و تغییر روش نداده است، شما باید تغییر رفتار دهید و به دنبال در پیش گرفتن چاره ای دیگر باشید.
اکنون دیگر شاید لازم باشد به دنبال متخصصی باشید تا با اقدامات مناسب، روابط شما را بهبود بخشد. فکر می کنم عاقلانه ترین راه این است که هر دو نفر به اتفاق از مشاوری با تجربه مانند روانپزشک، مددکار اجتماعی، روانشناس و یا یک روحانی کمک بگیرید و با او مشورت کنید.
اگر همسر شما موافق باشد چه بهتر از این فوراً درمان را با کمک فردی متخصص شروع کنید ؛اما اگر موافق نباشد، که اغلب نیز چنین است، چه باید کرد؟
پافشاری کنید به او بگوئید: مدت ها پیش دوستت داشتم و هنوز هم چنین است اما نمی دانم چه شده است که روابط، ما چون گذشته صمیمانه و گرم نیست. چندی است که به دنبال پیدا کردن مشکل هستم، بیا با هم آن را بیابیم و حل کنیم. بیا به یک مشاوره مراجعه کنیم به این امید که او بتواند مشکل کوچک ما را حل کند و اوضاع مثل سابق شود.