اگر غیبت کننده حسناتی نداشته باشد ، تکلیف چیست ؟
در روایات بیان شده است که اگر غیبت کننده حسناتى نداشته باشد ، گناهان شخص غیبت شده به او منتقل مى شود و با این حال مورد خشم خداقرار گرفته و در نزدخداوند شبیه به ” مردار خور ” می باشد .۱
منع زبان از غیبت به دو صورت است : صورتى اجمالى و صورتى تفصیلى ؛
صورت اجمالى آن است که فرد بداند با غیبت کردن از دیگرى با توجه احادیث و روایات ، خود را در معرض ‍ خشم خدا قرار داده و تمام کارهاى نیکش باطل است ؛ زیرا با توجه به روایات ، حسنات غیبت کننده در روز قیامت به شخصی که از آن غیبت کرده است منتقل مى شود ، چرا که غیبت کننده ریختن آبروی غیبت شونده را مجاز دانسته است .
کمترین درجه مجازات غیبت کننده
کمترین درجه (مجازات ) غیبت این است که از ثواب اعمال غیبت کننده کاسته مى شود .
پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: « آتش در چوب خشک ، سریع ترازغیبت در حسنات بنده اثر نمى کند .»۲
مواظب حسناتمان باشیم !
اگر به این موضوع یقین پیدا کنیم که غیبت ، حسنات آدمی را نابود کرده و بدون کسب اجازه صاحب نامه ، اعمال حسنه او را درنامه ی اعمال فرد غیبت شونده ، قرار می گیرد ، کمی در گفتار و حرکات و هر آنچه می تواند زمینه ای برای غیبت باشد ، بیشتر دقت می کنیم و با احتیاط بیشتری رفتار خواهیم کرد .
همان طور که گفته شد ، درمان بیمارى به قطع کردن علت (میکروب ) بیمارى است وما در اینجا به بیان این موضوع می پردازیم :
باید بدانیم که عیب و نقصی که در غیاب برادر مؤمن گفته می شود (غیبت )، دو جنبه دارد ، به عبارتی ما پیرامون دو موضوع در مورد دیگران زبان به غیبت باز می کنیم :
۱- مادی – جسمی
۲- معنوی – روحی
* درباره « نقص جسمی »‌ باید گفت: بیان کردن عیب و نقص برادر مؤمن و نکوهش او، مربوط به پدیده و آفرینش آفریدگار است، در نتیجه این رفتار ، به ناقص پنداشتن فعل آفریدگار برمی گردد؛ یعنی اگرکسی از انسان مؤمنی به لحاظ جسمانی غیبت کند ، در واقع آفرینش (و قضا و قدر) خداوند را مورد سؤال قرار داده است .
آگاهی از این نکته و تأمل و درنگ در آن، انسان را در کنار گذاشتن این رفتار ناپسند یاری می کند . غیبت کننده باید توجه کند که حقیقت رفتار ناشایست او، ایراد گرفتن بر خدا است .
۲- درباره «نقص روحی» می توان گفت: مبتلا بودن به نقایص روحی و رذایل اخلاقی برای مؤمن عیب است ؛ ولی غیبت کننده باید توجه داشته باشد که آیا خود از آن عیب مبرا است ؟! اگر او معتقد باشد که خود دارای هیچ عیبی نیست ، با این رفتار، به عیبی بزرگ دچار شده که همان غیبت کردن است.
به بد گفتن خلق چون دم زدی
اگر راست گویی سخن هم، بدی ۳
پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «آتش در چوب خشک ، سریع تر از غیبت در حسنات بنده اثر نمى کند»
تصمیم جدی برای درمان غیبت!
کسی که بر درمان بیماری غیبت تصمیم گرفته است ، باید بداند که به جای برشمردن عیب دیگران ، بهتر است به عیب های خود بپردازد ؛ به طوری که پیامبر گرامی (ص) می فرماید:« طوُبی لِمَن مَنَعهُ عَیبُهُ عَن عُیُوبِ المُومِنینَ ؛ خوشا به حال کسی که عیب خودش، او را از پرداختن به عیب مردم باز می دارد .» ۴
و نیز حضرت علی علیه السلام می فرماید: «طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیُوبِ الناسِ؛ خوشا به حال کسی که عیب و نقص خودش او را سرگرم کرده است تا به عیوب دیگران نپردازد.» ۵
از راه های دیگری که برای جلوگیری از غیبت سفارش می شود این است که انسان پیش از گفتن هر سخنی، به «مشروع یا نامشروع بودن » و «سود و زیان های دنیایی و آخرتی» آن توجه کند.
به عبارتی می توان گفت: اندیشه در سخن، پیش از بیان آن، مانع بسیاری از گناهان زبان می شود.
زیباترین راه برای درمان غیبت
یکی از دیگر راه هایی که آدمی را در دوری از غیبت کمک میکند ، کمک خواستن از خداست که این خود دو گونه است :
نخست : این که انسان به صورت کلی و در همه اوقات از خدا درخواست کمک و یاری کند تا به رذایل اخلاقی چون ؛ غیبت دچار نشود؛ همان گونه که در دعاها هم آمده است که : « خدایا مرا از غیبت پناه ده .» ۶
دوم : در جایی که زمینه غیبت فراهم و آبروی فرد در خطر است و شرایط اقتضا می کند که شخص برای حفظ آبروی خود ، از دیگران غیبت کرده ، عیوب ایشان را آشکار سازد ، در واپسین مرحله ، با خدا باشد و از او بخواهد که آبرویش را حفظ کند و بگوید: « خدایا! با تو معامله می کنم و برای تو از آبرویم می گذرم و آن را به تو می سپارم . تو خود آبروی مرا حفظ فرما .»؛ چرا که خداوند بهتر از هر انسانی در حفظ و نگه داری حیثیت انسان ها ، توانا است.
امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید:« غیبت ، تلاش انسان ناتوان است .» ۷
حضرت علی علیه السلام می فرماید: « طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیُوبِ الناسِ ؛ خوشا به حال کسی که عیب و نقص خودش او را سرگرم کرده است تا به عیوب دیگران نپردازد»
توسّل به ائمه، راهی برای دوری از غیبت
یکی از شیوه های مهمی که در کنار تلاش برای خودسازی در انسان بسیار مهم و ضروری است ، توسل به ائمه می باشد ، در حقیقت همان گونه که بسیاری از ما برای شفا بیماری جسمی از ایشان درخواست کمک و شفا داریم ، در بیماری ها و امراض پلید روحی نیز دوچندان به کمک این بزرگواران نیازمندیم .
در حقیقت در خواست کمک در کنار تلاش و اراده و خواستن ما باعث خواهد شد ، که راهی که پیمودن آن بسیار طولانی و سخت است ، در مدت کوتاهی به سرانجام رسد .
از طرف دیگر باید ، این توسلات را متداوم ادامه دهیم و در صورت موّثر نبودن ، تلاش خود را بیشتر کنیم ، نه آنکه خدای ناکرده به این بزرگواران یا این توسلات بدبین شویم .
نتیجه گیری :
باید بدانیم هرگاه با خشنود کردن مردم خشم خدا را طلب کنیم ،خدا بر ما نیز خشم مى گیرد. پس ‍ چگونه راضی می شویم که دیگران را محترم و شاد کنیم و مولاى خود (خدا) را کوچک بشماریم و براى خشنود ساختن آنان از خشنودى خدا دست برداریم ؟
چگونه راضی می شویم که اعمالی که با مشقت و سختی بسیار در دنیا برای کسب سعادت در آخرت به دست آورده ایم را ، خیلی راحت از دست داده و از بین ببریم ؟!
کمی به خود آییم و بر رفتار ها و گفتارهایمان تجدید نظری داشته باشیم .
———————————————————————————-
پی نوشت ها :
۱- مصباح یزدی ، محمد تقی ، آموزش عقاید، جلد ۳ ، ص ۱۵۲
۲- کلینی ، ج ۱۰ ، ص ۱۲۳
۳- سعدی: بوستان
۴- کلینی ، کافی ، ج ۸، ص ۱۶۸
۵- محدث نوری ، مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۱۱۶
۶- علامه مجلسی ، بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۴۳
۷- صبحی صالح ، نهج البلاغه ، ص ۵۵۶

همیشه در حال غیبت کردن هستم چطور ترک کنم