چرا خانمها نباید با یک مرد متاهل وارد رابطه دوستی شوند
دلیل مردان متاهل برای رابطه با دختران مجرد
▪ حالت اول مردان متاهلی که نخست خود را مجرد جا میزنند
هر مردی میداند اکثر دختران تاع احساساتشان رفتار می کنند ، و فقط کافیست تا او را به خود وابسته کنند تا به خواسته های خود دست یابند ، دسته ای از مردان متاهل برای برقراری رابطه با یک دختر مجرد ، نخست خود ار مجرد عنوان می کنند و بعد از مدتی موضوع تاهل خود را به میان می کشند
▪ حالت دوم مردان متاهلی که عنوان می کنند قصد جدا شدن از همسرشان را دارند
دسته ای دیگر برای آرام کردن دختر هب او می گویند قرار است از همسرم جدا شوم و دختر هم به همین امید رابطه با او را ادامه می دهد اما در ادامه با بهانه هایی نظیر ، مهریه ، یا وجود فرزندان هرگز از همسرشان جدا نمی شوند
▪ دسته سوم مردان متاهلی که وانمود می کنند با همسر خود مشکلات جدی دارند
من با زنم سازش ندارم، زنم فلان و از این قبیل بهانه ها تا دختر مجاب شود
بهر حال فرقی ندارد به چه دلیل در هر صورت رابطه با مرد متاهل یک رابطه نادرست و ممنوعه است
▪ وقتی شما نمی توانید رابطه ای را علنی کنید و به آن افتخار کنید
هر زمان که رابطه شما پنهانی بود و نتوانستید علنی کنید و یا نمیتوانید سرتان را بالا بگیرید و به آن افتخار کنید ، آن رابطه حتما عقلانی نیست و این را خودتان بهتر از هر کس دیگری می دانید ، حال چرا با وجود اینکه میدانیم یک رابطه نادرست اما ادامه می دهیم ؟
ممکن است طرف شما با وعده هایی نظیر طلاق گرفتن از همسر و امثالهم شما ار ترغیب به ادامه چنین رابطه ای کند
ممکن است شما از ابتدا نمی دانستید که او فردی متاهل است و تصور می کردید با یک آقای مجرد در ارتباط هستید و بعد از وابسته شدن متوجه وضعیت تاهل او شدید و دیگر به علت وابستگی نمی توانید او را ترک کنید
▪ در هر صورت این وضعیت نشان دهنده اینست که شما صرفا دارید احساسی برخورد می کنید
وقتی می گویید من نمی توانم از او جدا شوم ، یعنی بخشی از شما دچار مشکل است چرا که انسان با هر جدایی می تواند خود را سازگار کند هر چند که در ابتدا سختی ها و دشواری هایی برای او دارد که البته طبیعی است اما اینطورم نیست که در عمل نتوانید ، در حقیقت شما با بکار بردن واژه نتوانم از او جدا شوم یک توجیه برای تداوم این رابطه ایجاد می کنید
در نتیجه چون نمی توانم پس باید ادامه دهم اما نمی دانید که هر چه بیشتر این رابطه را ادامه دهید شدت وابستگی بیشتر می شود و قدرت آن نتوانستن افزایش پیدا می کند
▪ آخر رابطه با مرد متاهل چیست ؟
در رابطه ای که شما اختیار خودتان را دست احساستان سپرده اید ، فرد مقابل برای شما تعیین می کند که کی او را ببینید، کی با او صحبت کنید، کی با او رابطه ج.ن.س.ی داشته باشید و حتی کی این رابطه تمام شود شما به چه دل بستید ؟
چند سال به قول خودتان در این رابطه بودید به کجا رسیدید ؟ این رابطه چه پیشرفتی از روز اول تا کنون داشته ؟ قراره به کجا برسه ؟ آخرش چی ؟
▪ مرد متاهلی که دوست دختر دارد قابل اعتماد و تکیه زدن است ؟
حتما برای خودتان توجیه می کنید خب زنش برایش کم گذاشته و اگر روزی با من ازدواج کنه من براش هیچی کم نمیذارم که بخواهد نیازش را با شخص سومی تامین کند ، اشتباه شما دقیقا همینه ، شما فقط و فقط بر اساس حرفهای ان مرد متاهل در مورد همسرش دارید قضاوت می کنید ، اگر بگوید همسر من زن خوبی است آیا شما رابطه را ادامه می دادید ؟ پس باید توجیهی داشته باشد تا این رابطه ادامه پیدا کند
شاید بگویید من چون دوستش دارم ، می خواهم کاری کنم تا زندگیش با همسرش گرم تر شود ؟ اگر شما چنین قصدی دارید بدانید تا زمانی که شما در زندگی ایشان حضور دارید چنین اتفاقی نمی افتد و بدتر باعث سرد شدن ایشان می شوید
از طرف دیگر اگر یکی از زوجین در تامین برخی نیازها ی همسر کوتاهی کند آیا طرف مقابل این حق را پیدا می کند آن بخش از نیازهایش را با فرد سومی تامین کند ؟ به هر حال در ازدواج صد در صد خواسته ها و انتظارات برآورده نمی شود و این طبیعت ازدواج است اما دلیل بر این نمی
احساسات را کنترل کنید
هر روزی که این رابطه بیشتر ادامه پیدا کند خارج شدن از آن دشوار تر است پس به جای اینکه احساسات شما را کنترل کند ، شما احساساتتان را کنترل کنید و عاقلانه با این موضوع برخورد کنید ، حتما برای مدتی خارج شدن از این رابطه دشوار است اما بعد از آن احساس رهایی خواهید داشت.