حس دردناکی است وقتی از همسری دروغ بشنوید که با صداقت و درستی با او رفتار کردهاید و تمام زندگیتان را وقفش کردهاید. این کاملا طبیعی است در مقابل دروغهای همسرتان عکسالعمل تند نشان دهید و عصبانی شوید، اما بیشک میدانید با ناراحتی راه به جایی نخواهید برد، بهتر است به طور کاملا اصولی با این مشکل برخورد کنید.
علت دروغگویی همسرتان را پیدا کنید، ممکن است شما مقصر باشید
علت دروغگویی همسرتان را پیدا کنید، چهبسا در بعضی موارد علت دروغگویی همسر، خود شما و نحوه برخورد شماست. بسنجید ببینید که دروغهای همسرتان تا چه حدی به عکسالعملهای شما مربوط است. یکی از پیامدهای سختگیریهای بیمورد، حساسیت بیجا و کنترل شدید، سرزنشها و… توسل به دروغگویی است. در حقیقت همسرتان به خاطر بعضی از رفتارهای شما تبدیل به یک دروغگو شده است. مثلا ممکن است همسرتان به خاطر گفتن حقیقتی، از جانب شما مورد مواخذه قرار گرفته و کار به دعوا و تلخی رسیده است. در چنین شرایطی دروغ گفتن همسر، راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی است، چه بسا با خود میگوید: اگر درباره کارهایم دروغ بگویم راحتترم تا آنچه بخواهم مورد توهین قرار بگیرم یا از انجام کاری که دوست دارم محروم شوم.
بنابراین بهترین راه حل برای این که همسرتان دروغ نگوید این است که به همسرتان احساس امنیت بدهید و شرایطی را فراهم کنید که او از راستگویی هراسی نداشته باشد. به جای اینکه نسبت به دروغ حساس باشید، به موضوعی حساسیت نشان دهید که سختگیری در مورد آن بیجاست و توجیه عقلی و شرعی و عرفی ندارد.
تقویت رابطه عاطفی میتواند این هراس را از بین ببرد و امنیت لازم را به وجود آورد. اگر همدیگر را کمی آزاد بگذارید و اجازه دهید هرکدام آنطور که دوست دارید زندگی کنید، بیشک بهمرور تبدیل به دو دوست خواهید شد که دیگر لزومی بر دروغ گفتن هم نیست. البته لازم است اگر خودتان نیز در مواردی بنا بر دلایلی دروغ گفتهاید، آن را ترک کنید. از خودتان شروع کنید و با خود و همسرتان قول دهید تحت هیچ شرایطی دروغ نخواهید گفت.
چشم بر بعضی دروغها ببندید
گرچه دروغ، دروغ است و همیشه امری مذموم و ناپسند محسوب میشود، اما خواه یا ناخواه در زندگی با آن مواجه میشویم و از آنجا که مفری از آن نیست مجبور به پذیرش این حقیقت هستیم که دروغ وجود دارد و ما باید راهحلی برای مواجهه و مقابله با آن داشته باشیم. در نخستین گام مواجهه با دروغگویی، توجه به نوع دروغ است و اینکه با توجه به مدت زمان رابطهتان، چه مقدار دروغ شنیدهاید؟
گاهی زوجین، دروغهای کوچک و کم اهمیتی به یکدیگر میگویند که تاثیر چندانی در ادامه یا قطع رابطه ندارد، مثلا همسرتان به شما میگوید وقت پزشک دارد، اما به جای رفتن به مطب دکتر، به خانه یکی از دوستانش میرود، گرچه این رفتار شما را ناراحت و اذیت میکند، اما احتمالا مشکل خیلی بزرگ و جدی در زندگیتان ایجاد نمیکند. بهتر است همیشه این مساله را مدنظر داشته باشید که دروغگوییهای همسرتان تا چه حد در زندگی و سرنوشت شما تاثیرگذار است، گاهی دروغ از اهمیت کمی برخوردار است و تاتیر چندانی در زندگیتان نداشته و نخواهد داشت، اینجاست که شما میتوانید از آن چشم پوشی کنید. زن و شوهرها باید بپذیرند گاهی دروغ گفتن یک نفر و انعطافپذیری طرف دیگر درباره آن دروغ، میتواند تنش کمتری را در زندگی ایجاد کند، یعنی بعضی دروغها را میشود به قول معروف زیر سبیلی رد کرد، گرچه گاهی نیز دروغهای همسران آنقدر بزرگ است که یکی از طرفین طاقت شنیدن و تحمل آن را ندارد و به یک مشکل کاملا پیچیده منجر میشود.
بیشک عدم صداقت در مسائلی چون درجه تحصیلی و شغلی، رابطههای پنهانی و… جزو دروغهای کوچک محسوب نمیشود. معمولا دروغهای بزرگ باعث میشود یکی از طرفین مدام در حال اثبات بیگناهی خود باشد یا در حال مچ گرفتن و پیدا کردن سرنخهایی برای اطمینان از خطاهای دیگری باشد. این کش و قوسهای بسیار، به رابطه زن و شوهر لطمه زده یا گاه آن را مختل میکند.
دلایل دروغگویی همسر
علت دروغگویی همسرتان را پیدا کنید
دست خودتان است که مشخص کنید تا چه حد مجاز به دروغ گفتن یا دروغ شنیدن هستید
گاهی رفتار و کلام یکی از همسران به دروغگویی منجر میشود، این در حالی است که هیچ یک قصد چنین کاری نداشتهاند، اما شرایط طوری رقم میخورد که شما یا همسرتان دروغگو شناخته شوید. مثلا همسر شما میگوید تا یک ساعت دیگر خانه است، اما این یک ساعت کجا و خانه رسیدن او کجا؟ در این مواقع، اگر چه همسرتان خود متوجه شده است که زمان به خانه آمدنش را خیلی هم درست نگفته، ولی متمایل است در همان زمانی که به شما گفته است به منزل آید، اما تلاش او برای عملی کردن حرفش چندان کافی نیست و در نتیجه حرف و عملش دو تا میشود و این تنها یک نمونه از اتفاقاتی است که در زندگی خیلی از زن و شوهرها پیش میآید.
در این شرایط شما میتوانید این مساله را از دو زاویه مورد توجه قرار دهید، از یک نظر میتوانید اینگونه فکر کنید که همسرتان توانایی چندانی در برنامهریزی زمانی خود ندارد و نمیتواند کارهای خود را بدرستی تنظیم کند یا آنچه علتی دیگر، برای تاخیر آمدنش پیدا کنید و از نظر دیگر آنچه، اینطور به موضوع نگاه کنید که همسرتان فردی دروغگوست که هیچ اهمیتی برای شما قائل نیست. شما کدامیک از این نظرگاهها را بیشتر میپسندید؟ به نظر شما کدامیک برخورد مناسب و پسندیدهتری است؟ این امر بسیار مهم است که بدانید در بهوجود آمدن چنین رفتاری ممکن است شما و همسرتان هر دو مقصر باشید.
با همسرتان گفتوگو کنید
اگر اعتمادتان را از دست دادهاید و احساس میکنید دیگر نمیتوانید با دروغگویی همسرتان کنار بیایید، بهتر است به دنبال یک راهحل برای مواجهه با دروغگویی همسرتان باشید، قطعا با انتخاب راهحلی مناسب، نهتنها میتوانید رفتار مناسبی داشته باشید، بلکه خواهید دانست که چگونه احساستان را مدیریت و آنها را ابراز کنید. گفتوگو یکی از راهحلهاست. پیش از آنچه بخواهید درباره درغگویی همسرتان با او صحبت کنید، بهتر است حسابی فکر کنید و واکنشها و جوابهای او را پیشبینی کنید. به عبارت دیگر، پیشبینی کنید؛ بعد شروع به صحبت کنید.
بیشک اگر به پاسخهای احتمالی نیندیشید، هرگز نمیتوانید بدرستی با او حرف بزنید و گفتوگوی مفید و ثمربخشی داشته باشید. با حدس زدن واکنشها و تمام جوابهای احتمالی همسرتان میتوانید کاملا مجهز شوید و با دستی پر پیش بروید. با این روش شما خواهید دانست اگر همسرتان فلان جواب را داد در مقابل آن پاسخ، چه عکسالعملی نشان دهید. به دیگر سخن، شما با پیشبینی رفتارهای همسرتان، خیلی خوب میدانید چه رفتاری باید نشان دهید و بهترین تصمیمتان چیست. البته لازم است خودتان را آماده به شنیدن هر حقیقتی کنید ممکن است چیزهایی به شما بگوید که غافلگیر شوید یا دوست نداشته باشید، آنها را بشنوید. البته ممکن است بعضی از دلایلی که همسرتان را بیان میکند، شما را قانع کند، به طور کاملا روشن و صریح به او بگویید که حرفهایش را قبول دارید، اما دوست ندارید حتی به خاطر آن دلایل هم دروغ بشنوید ولو آنچه به قیمت ناراحتی بسیارتان تمام شود. بهتر است در انتهای صحبتتان، خط قرمزها و حدها را برای هم مشخص کنید و به همسرتان بگویید در چه مواقعی جایز به دروغ گفتن نیست و شما او را بابت آنها، نخواهید بخشید. صبر داشته باشید و برای چند بار هم شده به او فرصت جبران بدهید تا بتواند خود را اصلاح کند.
نزد روانشناس بروید
اگر دروغگویی همسرتان تبدیل به یک عادت شده است او را نزد مشاور بروید تا در یک پروسه درمانی بتوانید این مشکل را حل کنید، چهبسا زندگی با فردی دروغگو، امنیت روانی شما را تهدید کند و باعث اضطراب و افسردگیتان شود.