افراد کارا می دانند استعداد طبیعی آن ها کجاست و تا جایی که ممکن است آن را در کار روزمره شان مورد استفاده قرار می دهند. آن ها سخت تر و بیشتر کار نمیکنند، بلکه هوشمندانه تر رفتار میکنند.
وقتی بر استعداهای طبیعی خود تکیه میکنید، کار شما ساده تر و روان تر پیش خواهد رفت. عملکرد و بازدهی به نحو قابل توجهی افزایش پیدا کرده و فرصت های بیشتری جذب خواهید کرد.
کارآفرینان (به طور خاص)، میتوانند موفقیت شرکت هایشان را با تاکید بر استعدادها و استفاده از آن در جهت به جریان انداختن شرکت، به حداکثر میزان برسانند.
این چالش یا فرصت، کشف استعدادها و به کار گیری اصولی آن ها در جهت کار است. این امر از آنچه به نظر می رسد است دشوارتر است و دلیلش آن است که بسیاری از ما هنوز استعدادهایمان را نشناخته ایم: برخی مهارتها به نظرمان کاملا پیش پا افتاده می آید و فکر می کنیم اگر انجام کاری برای ما آسان است، پس برای همه همینطور است.
چگونه استعدادهای خود را کشف کنیم.
اگر استعداد، مهارتها، دانش و تجربیات خود را با هم ادغام کنید، اثر بخشی چندین برابر می شود. این ترکیب می تواند به اندازه تفاوت میان عملکرد یک فرد «متوسط» و یک فرد «بسیار موفق» باشد، بدون آنکه در میزان تلاش آن ها حتی ذره ای اختلاف باشد!
ابتدا، توانایی های ذاتی خاص خود را شناسایی کنید. برای آنکه بفهمید چه چیزی شما را از بقیه متمایز میکند، چشم اندازی از دیگران بگیرید. از خانواده، دوستان، همکاران و مدیران سابق خود بخواهید که دو یا سه مورد از کارهایی که بهتر از دیگران انجام می دهید را ذکر کنند. و یا آنچه به نظر می رسد راحت تر از دیگران انجام می دهید را با شما در میان بگذارند. از آن ها بخواهید برایتان مثال بیاورند. حداقل از ۱۰ نفر در این رابطه نظر بخواهید. چه پاسخ های مشترکی می شنوید؟ وقتی از این استعدادها استفاده میکنید چه تاثیری می گیرید؟
برخی از استعدادها را نمی توان با پرسیدن از خانواده و دوستان دریافت. در این موارد یک مربی تخصصی بهتر می تواند در کشف استعدادهایتان به شما کمک کند و از آنچه بسادگی قابل دیدن نیست رونمایی کند.
وقتی به ما می گویند که چه استعدادهایی داریم، اغلب پیش خود می گوییم: «درسته، من اینجوری ام»، اما پیش تر نمی رویم!
زمانی را در نظر بگیرید که به هر یک از استعدادهایی که در خود می شناسید، فکر کنید (از زندگی شخصی گرفته تا زندگی حرفه ای تان) و به این فکر کنید که این استعداد چگونه شما را متمایز میکند. این به شما کمک میکند تا طوفانی در افکارتان بوجود آید و راه هایی خلاق برای بکار گرفتن استعدادهایتان پیدا کنید.
تغییرات را به آغوش بکشید: در مسیری گام بر دارید که استعدادهایتان را به کار می آید.
اکنون زمان آن رسیده که از خود بپرسید: «آیا من در حرفه ام به طور منظم از استعداد خود استفاده می کنم؟» به این فکر کنید که چگونه می توانید این استعداد را نمایان تر کنید. شاید متوجه شوید که تنها، بخشی از استعدادتان برای موفقیت در کارتان کافی است.
شاید پی بردن به این موهبت موجب شود که تیمی از افراد مناسب و کارا تشکیل دهید. شاید پیش از این نمی دانستید که این برتری را در میان همکارانتان دارید چرا که این توانایی را پیش پا افتاده می دیدید.
با این درک جدید ممکن است در جستجوی فرصت های بیشتری برای حرفه ای متناسب با توانایی های خود باشید و یا شانس شرکت در مصاحبه های احتمالی آینده را پیدا کنید. با نهایت استفاده از استعداد ذاتی می توانید.
اگر این استعداد تازه کشف شده، برای شغل فعلی تان کارایی نداشته باشد، چطور؟
جلسه ای با رییس تان تشکیل دهید و در مورد کشف جدید خود با او صحبت کنید. خود را آماده کنید که در این رابطه ایده هایی را با او در میان بگذارید. از او بپرسید که چگونه می توانید بر استعدادهای تان تکیه بیشتری داشته باشید و از او بخواهید در صورت امکان فرصت هایی در این رابطه در اختیارتان بگذارد.
هنگام کشف استعدادهای ذاتی تان، اگر متوجه شدید که در شغل فعلی تان چندان بکار نمی آیند، آن را نشانه ای بدانید که شاید زمان در پیش گرفتن مسیر حرفه ای جدید فرا رسیده است.
عمر خود را در شغلی که سعی در بهبود نقاط ضعف شما دارد به هدر ندهید. منظور کارهایی که هیچوقت در آن با استعداد نخواهید شد و در عین حال نیازمند زحمات زیادی است تنها برای اینکه در پایان یک کارمند متوسط بشوید.
بهره بری از استعدادهای شما در شغل تان به شما اجازه می دهد که تاثیر و کارایی خود را افزایش دهید و به شما در پیدا کردن فرصت هایی فرای باورهایتان کمک میکند.