چطور در طولانی مدت رابطه ازدواج خود را قوی و شاد ادامه دهید
▪ در زندگی روزهایی وجود دارد که با نگاه کردن به چهره همسرتان که در نزدیکی شما به خواب رفته است، با خود میگویید: آیا این همان کسی است که باید برای همیشه با او باشم. وقتی میخواهید ازدواج کنید، با خود میاندیشید که در انتخاب همسرتان درست عمل کردهاید و نیمهه گمشده خودتان را یافتهاید و حاضر هستید آنقدر در کنار و همراه او بمانید تا مرگ شما را از هم جدا کند. اما، به ناگاه یک روز از خواب بیدار میشوید و درمییابید که همسرتان آن کسی نیست که شما میپنداشتید و نمیتواند لحظههای زندگیتان را از شادی و نشاط پر کند. به علاقهای که به او دارید، شک کرده و به علاقه او نیز نسبت به خودتان شک میکنید. حتی، ممکن است گاهی با خود بیندیشید که چرا این فرد را به عنوان شریک زندگی انتخاب کردم و یا چرا در امر ازدواج شتاب کردم؛ اما، حقیقت امر این است که شما معنای واقعی ازدواج را درک نکردهاید و زمانی که این جمله را بر زبان میآوردید: من شریک تو خواهم بود، در غمها و شادیها، درک درستی از این جمله نیز نداشتید. جنس رابطه شما و همسرتان براساس یک زندگی یک روزه بوده است. زیرا، با رسیدن روزهای تکراری و یکنواخت شدن همه چیز، دیگر حاضر به تحمل وضعیت نیستید. با شروع حرکت پنهانی ناامیدی به سمت زندگیتان به طور آشکارا احساس تنهایی و پشیمانی میکنید؛ نه، او همان کسی نیست که من میخواستم. زیبایی آن تصویری که از ازدواج در ذهن پرورانده بودید، از بین میرود و دیگر جلوهای در نظرتان ندارد. شما ازدواج را یک مقصد نمیبینید بلکه به نظرتان ازدواج سفری یکنواخت و خسته کننده است.
از خواب شیرین بیدار شوید و زندگی را با تمام واقعیتهایش بپذیرید. روز را با همه نورهای درخشان و حتی ناملایمش دریابید و باور کنید که امروز روز شادی شماست زیرا، توانستهاید تمام قصههای دورغین درباره سعادت ابدی را از ذهنتان بیرون کنید و حقیقت ازدواج و قصه حقیقی زندگی را با تمام سختیها و ترسهایش باور کنید.
▪ در زندگی روزهایی وجود دارد که باید در آن روزها بیش از حد تصورتان کار و تلاش کنید.
همگان بر این باورند که ازدواج و زندگی مشترک نیاز به صرف انرژی و زمان بسیار دارد و شما در خیال خامتان به این میاندیشید که با کشمکش و دعوا میتوانید بسیاری از عادات آزار دهنده همسرتان را اصلاح کنید. شما کمر همت به انجام اینکار بستهاید و برای رسیدن به این هدف انرژی بسیاریی را صرف میکنید. اما، به این نکته نیز توجه داشته باشید که انسانها طبیعتی پیچیده دارند و رسیدن به چنین هدفی در اصل ساده و آسان نیست.
انسانها هر کدام با شخصیت متفاوتی که دارند، دنیای مجهول و مبهمی هستند. ما باید یکدیگر را با هر آنچه هستیم، بپذیریم. ازدواج یعنی بالا بردن سطح بینش و آگاهی. هر چه میزان آگاهی شما افزایش یابد، همسرتان نیز با مشاهده رشد بینش شما کمی خود را تغییر خواهد داد و بالعکس.. به این ترتیب، دو نفر در کنار هم رشد کرده و میبالند. در واقع، کار اصلی هر یک یافتن راهی برای پرورش یافتن یکدیگر است. در ازدواج کوشش، امری همیشگی است. بنابراین، به خودتان و همسرتان زیاد سخت نگیرید.
▪ در زندگی روزهایی هست که شب هنگام با عصبانیت بسیار به رختخواب میروید و صبح دم، هنگام بیدار شدن از خواب، از روز قبل نیز عصبانیتر هستید.
شما نیاز به آرامش و خونسردی بیشتری دارید. باید به یک دیدگاه ثابت برسید. باید کمی به زندگیتان استراحت دهید. هر جنگ و منازعهای نیاز به تنفس و استراحت دارد. یک توقف کوچک در هر دعوا به شما اعلام میکند که میزان عصبانیتتان چقدر است و تا چه مرزی پیش رفتهاید و چقدر آسیبب دیدهاید. ممکن است منازعه و دعوای شما از یک قدرنشناسی و ناسپاسی کوچک شروع شده باشد و آنقدر بیهوده رشد کرده و بالیده است که حالا از بدی لبریز شدهاید. وقتی چنین وضعیتی برایتان پیش آمد، فرصت یک استراحت کوتاه را از خود و همسرتان دریغ نکنید تا بتوانید همه چیز را بهتر ببینید و خشمتان را مهار کنید تا بر شما چیره نشود.
برخی مواقع یک بحث منطقی خیلی سریع تبدیل به مشاجرهای احمقانه میشود و به دنبال آن خطاهای دیگر یکی بعد از دیگری به وجود میآید. حتی، اگر بتوانید تمرکز خود را درباره یک موضوع حفظ کنید؛ اما، باز هم در برخی از مشاجرات خشمتان تا زمان رفتن به رختخواب با شما میماند و شما احساس واقعی خود را خفه میکنید. در چنین مواقعی بزرگترین ضربهها به پیکره ازدواج وارد میشود. در چنین لحظاتی حتی اگر قرار باشد تمام روز بعد را نیز به مشاجره و نزاع بپردازید، باز هم اجازه دهید تا احساسات خشم آلودتان کمی فروکش کند و به موقعیت ثابتی برسید تا بتوانید کمکم به آرامش دست یابید.
▪ در زندگی روزهایی هست که ممکن است تا مدتها با همسرتان نزدیکی فیزیکی نداشته باشید؛ اما، نگران نباشید، اوضاع حتما به سامان میرسد.
دوران نبود تماسهای فیزیکی و روابط زناشویی در زندگی مشترک امری کاملا طبیعی است. این دوران هرگز همیشگی نخواهد بود و البته کاملا طبیعی است که بدن انسان پارهای اوقات نیاز به خواب و استراحت بیشتر داشته باشد. بهتر است در مواقعی که به هر دلیلی نمیتوانید به مسائل زناشویی بپردازید، دستکم تماسهای کوچک و سادهتان را در روابطتان حفظ کنید، مانند یک نوازش بسیار ساده و از روی محبت.
▪ در زندگی روزهایی وجود دارد که در مییابید پیدا کردن راهی برای با هم بودن و باهم ماندن بسیار با اهمیتتر از یافتن راهی برای به مقصد رساندن خودتان است. به حتم، هیچ یک از ما قصد نداریم آنهایی را که دوستشان داریم، آزار دهیم. اما، در بیشتر مکانها و زمانها حق را به خودمانن میدهیم. هر چه قدر میزان حقی که به خودمان میدهیم، بیشتر میشود، میزان نارضایتی و ناخشنودی همسرمان نیز بیشتر خواهد شد. متاسفانه، با وجود دانستن این نکته باز هم با این تصور نادرست بقیه عمران را سپری میکنیم که: حق با من است. ولی، هر چه آگاهانهتر رفتار کنیم و همسرمان را به خاطر هر آنچه هست، تحسین کنیم؛ به همان اندازه احترام بیشتری برای خودمان قائل شدهایم.
در واقع، به ارزش تعادل و رضایتی که در زندگی یافتهایم، پی بردهایم. به جای اینکه فقط به این نکته بپردازیم که چقدر همسرمان اشتباه میکند، بهتر است هتاکی و بیحرمتی را کنار بگذاریم و در عوض به او بگوییم آماده شنیدن حرفهایش هستیم و یا من این گونه فکر نمیکردم و بعد از آنکه با صداقت و صمیمیت دیدگاهها و حرفهایش را تصدیق کردیم، شنیدن حرفهای ما نیز برای او آسانتر میشود. هنگامی که احساس کنیم به خوبی شنیده میشویم، دیگر نیاز نداریم مرتب حق را به خود بدهیم.
▪ یک ازدواج موفق به این معنی نیست که در آن هیچ نوع بحث و جدلی نباشد بلکه ازدواجی موفق است که در آن مرد و زن خانواده هر دو با هم تلاش کنند تا اوضاع را سامان دهند. برای یافتن تعادل در زندگی بعضی مواقع لازم است که زن و شوهر با همدعواهای کوچک و بزرگ نیز داشتهه باشند. زیرا، در مشاجرات فقط صدایتان را بالا نمیبرید بلکه از حقیقتها با صدای بلند میگویید؛ حقیقتهایی که آنها را در سینهتان دفن کرده بودید و بعد با به زبان آوردن آنها فکر و روحتان را آرامتر میکنید، خودتان و همسرتان را بهتر میشناسید و از نوع و کیفیت رابطهتان آگاه میشوید. این مشاجرات کوچک و بزرگ که گاهی در هر خانوادهای به چشم میخورد، سبب قطع شدن روابط نخواهند شد بلکه ما را قویتر و محکمتر میکند.
▪ در زندگی روزهایی هست که شما در مییابید باید فقط خودتان را تغییر دهید. گاهی اوقات برخی افراد فکر میکنند که میتوانند کسی را که دوستش دارند، عوض کنند تا به ایدهآلها و کمالات نزدیکتر شود. زوجها در ابتدا با حمایت و همدلی و بعد با داد و فریاد و اتمام حجت کردن به انجام اینن کار مبادرت میکنند و آنچنان نسبت به اعتقادشان سرسختی نشان میدهند که گویی این مسؤولیت بزرگ بر گردن آنها نهاده شده و هیچ کاری درستتر از انجام این کار نیست. اما، غالباً تلاشی بیهوده است؛ زیرا تغییر یک انسان بالغ و دور کردن وی از عادات و باورهای قدیمیاش که با آنها بزرگ شده یک امر غیرممکن است.
▪ اگر با ترسها و ناامنیها مقابله کنید، در مییابید که چه نوع شخصیتی دارید. در بیشتر موارد زوجها در روزهای نخست آشناییشان نسبت به هم سوءظن بیشتری دارند. گاهی اوقات این سوءظنها سبب برآشفتگی و مشاجره میشود. تا جایی که از شدت عصبانیت ممکن است به طلاق هم به طور جدی فکر کنند. اما؛ این رفتارهای بی اساس که اسباب تحریک زن و شوهر را فراهم میکند، چند ماه بیشتر دوام نخواهد یافت. بزرگترینن شکستها در روابط زن و شوهر فرصتهای طلایی است تا آنها بتوانند با خودشان روبهرو شوند.اگر ایرادها و کاستیهای همسرتان را همچون مانعی بین خودتان و یک ازدواج مناسب میدانید، کار سختی را پیشرو دارید. اما، اگر از کنار اشتباهات یکدیگر راحتتر عبور میکنید، سفر پر فراز و نشیب زندگی به سمت خودشناسی برایتان آسانتر خواهد شد و حین سفر، هدایای باارزشی نیز دریافت میکنید که یکی از آنها رسیدن به رابطهای مستحکم و باثبات است. طی سفر شما یاد میگیرید که با خودتان به مهربانی رفتار کنید و همین رفتار را نیز با همسرتان داشته باشید.این یکی از عجیبترین زیباییهای ازدواج است. زندگی مشترک پر از لحظات سخت و درسهای سخت است و هیچکس نمیتواند شما را در طی این راه آماده کند. اما، در نهایت همین سختیها و دشواریها است که بزرگترین گنجها را به شما هدیه میدهد و عشقتان را نسبت به قبل عمیقتر و قویتر میکند.