چهار شیوه اصلی و مهم وجود دارد تا افراد خوشحال باشند:
▪ عزت نفس:
افراد خوشحال، خود را دوست دارند.
در دهه ۱۹۸۰ هیچ موضوعی بهاندازه خود و خویشتن، روان شناسان را مشغول نکرد. بسیاری از گزارش ها حاکی از آن است که افراد باعزت نفس بالا، از سلامتی بیشتری برخوردارند و حتی در زندگی خانوادگی ، شغلی و جمعهای دوستانه نیز رضایت بیشتری دارند. به عبارت دیگر، وقتی افراد خود را میپذیرند، زندگی و پستی و بلندی های آن را نیز میپذیرند و احساس خوبی در مورد آن دارند.
در حال حاضر، داشتن عزت نفس بیشتر، امری محال نیست زیرا بسیاری از کتابها، مقالات و برنامهها در مورد اینکه بهخودمان احترام بگذاریم، تواناییهای خود را تقویت کرده و مثبت بیندیشیم و احساس قربانی بودن و بدبختی نکنیم،وجود دارد که میتوانیم از آنها بهرهمند شویم.
باید گفتار منفی را نیز قطع کنیم. برای اینکه در زندگی به محبت برسیم باید ابتدا به خودمان علاقه داشته باشیم.
در ارزیابی عزت نفس، افراد در شرایط گوناگونی قرار میگیرند ولی هیچکس نمره صفر نمیگیرد زیرا ممکن است عزت نفس ما ضعیف باشد اما در اعماق وجودمان دارای آن هستیم پس باید آنرا تقویت کنیم. بد نیست بدانید افرادی که عزت نفس ضعیفی دارند، در کلام خود به جای عبارت من خوب فکر میکنم میگویند گاهی اوقات یا تا حدی خوب فکر میکنم.
از طرف دیگر افرادی که عزت نفس خوبی دارند مایل به برقراری روابط بیشتر اجتماعی با دیگران هستند. چنین افرادی در روابط اجتماعی مسئولیتپذیر هستند و بیشتر سعی میکنند کارهای مثبت انجام دهند زیرا خود را مسئول و پاسخگوی کردارشان میدانند. بیشتر به موفقیت فکر میکنند تا شکست. بههمین دلیل مرتب از خود نمیپرسند: مگر من چه کردهام که مستحق چنین مشکلی باشم ؟ زیرا میدانند که گفتار و رفتارشان پیامد و عواقبی دارد پس تمایل دارند کارهایی انجام دهند که پیامدهای مثبت داشته باشد تا در انتها پشیمان نشوند.
البته بسیاری افراد نیز خود را بهتر از متوسط میبینند ودر قضاوتهایشان نسبت به رفتار گذشتهشان همواره خود را محق می دانند که این امر نباید با عزت نفس اشتباه گرفته شود. ما باید بتوانیم به عقاید و نظرات دیگران احترام بگذاریم و در مواردی نیز با افراد آگاهتر از خودمان مشورت نماییم. زیرا در غیراین صورت فقط خود را کامل میپنداریم و هیچ حرکت و رفتار مغایر به تمایل خود را نخواهیم پذیرفت که خود این موضوع نیز میتواند منجر به افسردگی و یاس شود.
مرتب خود را با دیگرانی که از نظر خانوادگی، درآمد و تحصیل از شما بالاتر هستند مقایسه نکنید بلکه سعی کنید با امید به خدا و تکیه بر تواناییهایتان خود را باور کرده و به سمت کمال حرکت نمایید.
نهایتاً اینکه
عزت نفس باید مثبت و واقعگرایانه باشد، زیرا بر مبنای دستاوردهای واقعی افراد شکل میگیرد. باید واقعیت آنچه هستیم بپذیریم تا احساس خوبی داشته باشیم.
▪ خوشبینی:
افراد خوشحال، امیدوار هستند.
چنانچه موافق باشید که همه افراد شانس کافی برای انجام تقریباً همه کارها دارند امیدوار هستید. وقتی به کار جدید دست میزنید، انتظار موفقیت داشته باشید نه شکست. بهعبارت دیگر، وقتی به یک لیوان نصفه نگاه میکنید، نیمه پر آن را ببینید، تا خوشحالتر باشید.
در ضمن افراد خوشبین، سالمتر هستند. آنها در مواجهه با مشکلات نمیگویند:در جایی اشتباه کردم اما سعی میکنم دوباره همه چیز را درست کنم. چنین افرادی کمتر آسیبپذیرند و نسبت به بیماریها نیز قویتر هستند. چنین افرادی حتی در مراحل گوناگون بیماری نیز آثار خفیفتر از خود بروز میدهند در صورتی که افراد بدبین با یک بیماری نه چندان جدی نیز از پا میافتند.
وقتی میخواهید کاری را انجام دهید- اگر خوشبین باشید- حتی موانع موجود را نیز فرصتی برای یافتن راهی جدیدتر و بهتر تلقی میکنید.
اگر خوشبین باشید به جای نه بیشتر میگویید بله.
در این بخش نیز لازم بهذکر است که واقعبین باشید و اهداف محال و غیرقابل دسترس برای خود تعیین نکنید تا با نرسیدن به آنها انگیزه لازم و کافی را برای ادامه از دست بدهید.
بسیاری افراد حتی در مورد ازدواج نیز چنان رویاپردازی میکنند که با عدم تحقیق هر مورد احساس شکست در ازدواج و بدبختی میکنند.
باید به اندازه کافی خوشبین بود تا بتوان حرکت کرد و به اندازهای واقعگرا بود که افکار و رفتار را کنترل نمود و به هر کاری دست نزد.
▪ برونگرایی:
افراد خوشحال، در خود نمیمانند.
مطالعات گوناگون حاکی از آن هستند که افراد برونگرا و اجتماعی افرادی هستند که رضایت بیشتری از زندگی داشته و خوشحالترند. البته بخشی از برونگرایی مربوط به ذات و خلق وخوی افراد است. بدینمعنا که، برخی ذاتاً شادابتر و گرمتر میباشند. آنها با وارد شدن به اتاقی که پر از افراد گوناگون است به راحتی وارد شده و خود را معرفی کرده و با افراد صمیمانه برخورد میکنند. بدین صورت بهتر هم پذیرفته میشوند.
اما این مسئله تا حدی هم اکتسابی است و افراد درونگرا نیز میتوانند با تمرین، آداب اجتماعی را بهتر و بیشتر بهجای آورند. دیگران را دوست بدارند و دوست داشته شوند.
چنین تفکری بهتحقق تجربههای مطلوبتر کمک میکند. گویی طبیعت و روزگار نیز افراد برونگرا را بیشتر حمایت میکند. چنین افرادی راحتتر ازدواج میکنند. احتمال اینکه شغل بهتری پیدا کنند و دوستان صمیمی داشته باشند ،بیشتر است.
برون گرایان بیشتر با مردم در تعامل بوده و دوستان بیشتری دارند. در فعالیتهای اجتماعی نیز بیشتر شرکت کرده و شاید همین مورد برخورد با افراد گوناگون ، فرصتهای مختلفی را برایشان ایجاد میکند.
▪ کنترل شخصی:
افراد خوشحال معتقدند که :خودشان قادر به انتخاب سرنوشت خود هستند.
تحقیقات حاکی از این است که احساس قوی کنترل بر امور شخصی در افراد ،بیش از هر عامل دیگری موجب بروز احساست مثبت و حس رضایت از زندگی و خوشحالی میباشد.
اگر دقت کرده باشید برخی افراد به این عبارات فکر کرده و آنها را بیان میکنند: من نقشی در خوشبختی یا بدبختی خود ندارم یا زندگی مرا با خود برده و من نمیتوانم در جهتی که میروم دخالت کنم یا جهان فقط به کام برخی افراد قدرتمند است.
چنین عباراتی نمایانگر احساس عجز فرد میباشد و در نتیجه استرس بیشتر و ناکامی در زندگی نیز از پیامدهای آن خواهد بود.
در مقابل افرادی که احساس کنترل بر امور شخصی و خویشتن دارند از سلامت جسمی و روحی بیشتری نیز برخوردارند. از حق انتخاب خود در زندگی لذت برده و ۹۳درصد آنها افرادی فعال، آگاه و خوشحال هستند. چرا که این احساس کنترل همواره با نوعی مدیریت در امور همراه است و این مدیریت با مدیریت زمان همراه شده و زمانی که فرد حداکثر استفاده را از زمان خود میکند، بدیهی است که نتیجه بهتری هم میگیرد و به دستاوردهای بیشتری میرسد که موجب اعتماد به نفس بیشتر و خوشحالی او میباشد.
▪ نهایتاً چگونه خوشحال باشیم؟
▪ تاکنون به اندازه کافی گفته شد که خوشحالی بهدنبال احساس عزت نفس پدید میآید و خوشبینی نیز در این میان نقش قابل توجهی ایفا میکند. اما اینکه ما باید خود را تقویت کنیم، مورد دیگری است.
نخسیتن گام این است که خود را مسئول اتفاقات و مسائلی که برایمان رخ میدهد بدانیم. بدین ترتیب برای بهتر شدنشان تلاش میکنیم و موقعیت خود را در جهان هستی ارتقا میدهیم.
شاید جالب باشد که بدانید، تحقیقات نشان میدهد اکثر افراد موفق در دوران کودکی با مشکلات بسیاری روبه رو بودهاند. همین مشکلات انگیزهای به آنها داده که بخواهند سرنوشت خود را بهدست گیرند و در این راه از تمام توان خود استفاده کنند. بدین ترتیب قابلیتها و شایستگیهای آنان شکوفا شده و بهتدریج موفق شدهاند.
پس به یاد داشته باشید که انگیزه، ثبات، توسعه فکر و اندیشه، توافق ، مصالحه و آگاهی از جمله عوامل تأثیر گذارند.
باید بپذیریم که قدرت تأثیر بر سرنوشت خود را داریم. حداقل میتوانیم حضور اجتماعی خود را موثرتر و مطلوبتر گردانیم.
ما شاید محصول گذشته خود باشیم، اما آنچه میتوایم تولید کرده و به وجود آوریم، آینده است
شخصیت انسان مانند رنگ چشم برنامهریزی نشده تا هرگز قابل تغییر نباشد. پس حرکت کنید و مطمئن باشید با وجود تمام محدودیتهایی که در زندگی هر یک از ما وجود دارد، میتوانیم انتخاب کنیم و بهتر و موثرتر بیندیشیم و زندگی کنیم
▪ سفر یک روزه
این روزها سراغ هر آژانس مسافرتی که بروید، فهرستی از تور های یک روزه طبیعت گردی یا تاریخی را به شما نشان می دهد. کافی است بدانید دنبال چه سبکی از سفر هستید تا یکی از آنها را انتخاب کنید و یک روز متفاوت را بگذرانید، قالیشویی در کاشان، طبیعت گردی در سوادکوه یا ستاره بینی در کویر شهداد؟ سخت نگیرید و یکی از این گزینه ها را انتخاب کنید. محققان می گویند گشت و گذار و سفرهای کوچک شما را از آنچه هستید، شادتر میکند.
▪ به شکاف دیوار بخندید
این توصیه را حتی اگر بارها و بارها شنیده باشید، باز هم تا آخر بخوانید. روانشناسان می گویند گرچه خلق و خوی شما بر حالت چهره تان هم اثر میگذارد اما گاهی این چهره شماست که حال تان را بهتر میکند و خلق تان را تغییر می دهد، پس حتی اگر در انبوه مشکلات غرق شده اید، بهانه های کوچکی برای خندیدن پیدا کنید و تا می توانید لبخند بزنید. خنده واقعا بر هر درد بی درمانی دواست.
▪ گناهکار را ببخشید
محققان می گویند بخشیدن، درست مثل پیروی از رژیم سالم برای سلامت ما مفید است و بر سلامت قلب و بالاتر رفتن خلق اثر میگذارد. اما شاید تاثیر انتخاب رژیم غذایی درست در ۱۰۰ ساعت چندان واضح نباشد. پس می توانید میانبر بزنید و با بخشیدن یکی از کسانی که تصور ناخوشایندی در ذهن تان حک کرده شروع کنید.
کار ساده ای نیست اما می توانید به بستری که او در آن زندگی میکند، سن و سالش، ویژگی های شخصیتی و بسیاری از عوامل دیگر توجه کنید و برای گذشتن از اشتباه او تلاش کنید.
▪ صبح زود، توچال
نمی خواهیم صحبت های کلیشه ای در مورد طبیعت گردی و معجزه کوه را تکرار کنیم اما از شما می خواهیم که چند دقیقه ای خودتان را در دمای۹/۱۳°C قرار دهید. محققان می گویند هوای تازه به ویژه اگر تا این اندازه خنک باشد، حال شما را خوب میکند. نگران نباشید این بار نیازی به چند ساعت وقت گذاشتن برای خوشحال تر شدن ندارید. کافی است ۲۰ دقیقه در هوای پاکی که تا این اندازه خنک است قرار بگیرید تا شادتر شوید. خوشبختانه صبح های پاییزی، پیدا کردن جای خنک برای نفس تازه کردن کار سختی نیست.
▪ کمی میکروب لازم است
آلودگی همیشه هم بد نیست. محققان می گویند، بعضی باکتری های موجود در خاک دوست شما هستند و باعث ترشح بیشتر سروتونین در مغز شما می شوند. از آنجا که سروتونین هورمونی شادی آور و ضدافسردگی است، ترشح بیشتر آن می تواند حال شما را بهتر کند، پس اگر در خانه باغچه دارید، بیلچه را بردارید و یک خانه گلی درست کنید. اگر هم آپارتمان نشین هستید، بازی در ساحل یا طبیعت خاک آلود اطراف شهر را انتخاب کنید.
▪ یاد گرفتن یک نکته هم حال تان را خوب میکند
اگر میخواهید حال تان بهتر شود، یک چیز تازه یاد بگیرید. محققان می گویند یادگرفتن نه تنها تصور شما را نسبت به خودتان بهتر میکند بلکه به خوشحال تر شدن شما هم کمک میکند. بد نیست قبل از شروع شدن این ۱۰۰ ساعت در یک نشست یا کارگاه آموزشی ثبت نام کنید و چند ساعتی را به یادگرفتن مهارت یا دانش تازه اختصاص دهید.
▪ روزی ۲ساعت برای خانه تان وقت بگذارید
از خستگی نترسید و به جان خانه بیفتید. نگذارید هیچ گوشه ای آلوده بماند. اگر دست تنها از پس تمیز کردن همه خانه برنمی آیید، از همسر یا شرکت های خدماتی کمک بگیرید تا در چند ساعت همه جا برق بیفتد. محققان می گویند تمیز کردن خانه از هر فعالیت دیگری شما را شادتر میکند. از نظر پژوهشگران اگر تنها ۱۷ ساعت در هفته برای نظافت خانه وقت بگذارید، رضایت تان از زندگی بیشتر شده و آرام تر می شوید.
▪ دوباره عاشق همسرتان شوید
اگر مسئولیت های بی شمار و روزهایی که پی درپی هم می گذرند شما را سرد و خسته کرده، از این ۱۰۰ ساعت برای احیای عشق تان کمک بگیرید. خاطراتی که با همسرتان داشته اید را بیرون بکشید؛ نامه ها، کارت پستال ها و یادگاری ها. در کنار هم روزهایی که برای تان ماندگار مانده اند و این یادگاری ها را از خود بر جا گذاشته اند را مرور کنید. سری به خیابان های خاطره های تان بزنید و سعی کنید روزهای خوشی که کم کم رو به فراموشی هستند را زنده کنید.
▪ کار خیر بکنید
اگر گشتی در فضای مجازی بزنید، حتما از نمایشگاه ها و فروشگاه هایی که خیریه ها در گوشه و کنار شهر برپا کرده اند با خبر می شوید. سر زدن به بازارچه های خیریه، یکی از بهترین راه ها برای شادتر شدن است. محققان می گویند، کمک کردن به دیگران شما را شادتر میکند و اگر تنها ۱۰۰ساعت از سال تان را وقف نیازمندان به کمک کنید، حال تان از این رو به آن رو می شود.
▪ بخوابید
تصور نکنید تمام این ۱۰۰ ساعت باید فعالانه به دنبال شادی و آرامش باشید. اگر میخواهید حال تان خوب شود از خواب تان نزنید. خواب کافی احساسات منفی را از شما دور میکند و تمرکز و خلاقیت تان را بالاتر می برد. محققان می گویند خوش خوابی شما را شادتر هم میکند. پس برنامه ۴ روزه را طوری بچینید که خواب تان کم و زیاد نشود.
در دنیای پراضطراب و سراسر استرس امروز، آرامش و راحتی خیال نعمتی است که بسیاری آرزوی آن را دارند. اما برای رسیدن به آرامش تنها آرزو کافی نیست، بلکه باید قدم پیش نهاد و کاری کرد. آن چه در پی می آید برخی تکنیک های روانشناختی است که ضمن کمک به رفع تشویش و نگرانی، آرامش، نشاط و شادی را در زندگی ما رونق می بخشد.
راز اول: با خدا ارتباط برقرار کنید
حداقل نیاز انسان به روح خدایی، مانند احتیاج نوزاد است به مادر. به همان میزان که جسم برای ادامه حیات به هوا و غذا نیازمند است، روح و باطن نیز به هدایت الهی و روح ربانی محتاج است. آرامش جان، زمینی حاصلخیز است که دانه های خواست و نیاز در آن به خوبی می روید، نیازهای به حق خود را در یاد خداوند که آرامش جان و قلب است، بکارید تا به خوبی تحقق یابند. خداوند همراه کسی است که او همراه خداوند باشد. با توجه به خداوند و خواندن نام های او، همراهی و پشتیبانی خدا را به سوی خود جلب کنید. انسان همان است که به آن توجه می کند، پس به خداوند توجه کنید تا الهی شوید. به خدا توکل کنید. هرچه ارتباط شما با خدا، آن نیروی عظیم و خرد لایتناهی بیشتر و بیشتر شود، آرامش و نشاط بیشتری را در خود تجربه می کنید و هر چه ارتباط شما با خدا محدودتر شود، ترس و اضطراب بیشتری بر شما چیره می شود. خداوند فرموده است: اگر مرا یاری کنید، شما را یاری می کنم و قدم هایتان را استوار می گردانم. یار خدا بودن یعنی بر اساس قوانین الهی رفتار کردن، گناه نکردن، کمک به دیگران، نرنجاندن دیگران، احترام به والدین و غیره. یار خدا بودن در واقع همان یاری کردن به خود است.
راز دوم: مثبت فکر کنید
هر فکر، صورتی از انرژی است که در جهت نیکی یا بدی خود تولید می کنیم. با اندیشیدن به افکار بهشتی با نیروی بهشتی مرتبط می شویم، شادی را احساس می کنیم و آفتاب سرور را هر جا که رویم، می تابانیم. یاد بگیرید که احساس هایتان را از طریق افکار مثبت مهار کنید. به دقت افکارتان را زیر نظر بگیرید و هنگامی که یک فکر منفی هجوم می آورد، خودتان را وارسی و به جای آن یک فکر مثبت جایگزین کنید. ذهن مثبت، اوضاع مثبت را به خود جلب می کند. به خاطر داشته باشید که عالم، به نیات ما پاسخ می دهد. افکار و عقاید ما به صورت انرژی از وجودمان ساطع می شود و به جهان بیرون راه می یابد و محیط سعی می کند آنچه را که می خواهیم، به ما هدیه کند. راز توفیق آن است که میزان انرژی خود را در جهت مثبت و صعودی افزایش دهیم و برای خود و دیگران همیشه بهترین ها را بخواهیم. چرا که حتی اگر در مورد دیگران نیت بد و منفی داشته باشیم، آثار مخرب آن گریبانگیر خودمان می شود. چه زیباست که بهترین نیات و آرزوها و افکار را برای خود و دیگران داشته باشیم تا به اوج آرامش و شادی برسیم.
راز سوم: قضاوت خود را به تأخیر بیندازید
در این جهان، هیچ حادثه ای برحسب تصادف نداریم و در همه وقایعی که روی می دهند، لطف و رحمت الهی نهفته است. تمام حوادث برای ما پیام هایی دارند که سبب تکامل روحمان می شوند. مثلاً شما می توانید پیام آن حادثه به ظاهر بد را بعد از گذشت مدت زمانی بفهمید و یا حتی ممکن است تا زمانی که زنده هستید متوجه نشوید. زیرا بسیاری از این وقایع فراسوی ادراک ما و جزء اسرار الهی هستند و تلاش برای فهم حکمت خداوند با هوش محدودمان، مانند سنجش اقیانوس با پیمانه است. همچنین در ذهن الهی از دست دادنی ای وجود ندارد و اگر شما به ظاهر چیزی را از دست می دهید، معادل آن شیء و یا حتی بالاتر از آن را به دست خواهید آورد و تمام این اشیاء به عنوان وسیله ای برای تکامل و زیبایی روح شما هستند. بیایید کاملاً بپذیریم که در هر موقعیت نامطلوب، نیکی پنهانی برای همه وجود دارد. ساقی هر چه ریزد از لطف اوست.
راز چهارم: بر آرامش درونی تمرکز کنید
در دل توفان هم، آرامش نهفته است. مهم نیست که در هر زمانی از روز چه اتفاق بیفتد. هرچه مسائل به نظر مشکل و پردردسر بیایند و هرچه قدر هم که بخواهیم کارهای زیادی را در آن واحد انجام دهیم، باید فقط به خلوتگاه درون خویشتن برگردیم و آرامش درونی پیدا کنیم. برای دسترسی به خلوتگاه درونی، چشم هایتان را ببندید و روشنایی آرام و ملایمی را درون خود تصور کنید. این فضا جایی است که ضربان قلب شما به فرمان شما آرام می تپد- به آن جا بروید. از دور دست، استاد معنوی تان از راه می رسد؛ در گوشتان زمزمه می کند: هرجا می توانید خوبی کنید، در هرچه می توانید، به هرشکل که می توانید، هر وقت که می توانید، به همه اشخاصی که می توانید و تا زمانی که می توانید. نور سفیدی فضای دلتان را آرام می کند، سپس بر این آرامش حاصل شده تمرکز کنید.
راز پنجم: از آنچه هستید راضی باشید
بدن وسیله زندگی است نه جوهر آن. آن قدر که ما انسان ها با ظاهر جسمی خود مشخص می شویم، یک درخت با تنه اش مشخص نمی شود. تجربیات ما باید مثل شاخه های درخت به ما شکل بدهد، ولی این کار را نمی کند. فقط جوهره وجودمان است که با شرایطی محیطی از بین نمی رود، شکسته نمی شود و یا در معرض دید و بررسی دیگران قرار نمی گیرد. وجود داشتن، پرمعنا و پرمفهوم است: من وجود دارم، من هستم، من اینجا هستم، من در حال شدن هستم، تنها من هستم که زندگی ام را می سازم و… هر کدام از ما انسان ها در این دنیا مأموریت خاصی داریم. با کمک کردن به دیگران و مهرورزی به آنان، باعث تکامل روحمان می شویم. رسالت اصلی ما در این دنیا بیدار شدن و بیدار کردن است و زندگی ما به منزله یک سفر است و هدف نیست. منظور از بیداری، فعال شدن در همه ابعاد وجود و همه زوایای زندگی است. مانند: بیداری روحی، بیداری جسمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… بیداری به زمان، مکان و خلاصه در یک کلام بیداری الهی.
راز ششم: به دستورات اخلاقی احترام بگذارید
از کنجکاوی کردن در زندگی دیگران دوری کنید. از خواندن نامه های شخصی و دفتر خاطرات محرمانه دیگران و گوش دادن به مکالمات خصوصی آن ها اجتناب کنید. بدون درزدن و اجازه گرفتن وارد هر مکانی نشوید. سعی در اثبات درستی نظرات و عقاید خود به دیگران نداشته باشید. تلاش نکنید که به زور، افکار و عقاید دیگران را تغییر دهید. زیرا در صورت رعایت نکردن این دستورات، آرامش خود را بر هم می زنید. به پدر و مادر خود نیکی کنید. با آنان با صدای بلند صحبت نکنید. بتی. جی. ایدی می گوید: زمانی که شما به درگاه خداوند دعا می کنید، این دعاها به صورت شعاع های نورانی به طرف آسمان بالا می روند و فرشته ها برای اجابت آن به زمین می آیند. ولی در میان این شعاع های نورانی یکی از همه فوق العاده قطورتر و نورانی تر است و فرشتگان به محض مشاهده آن سریع به آن مورد رسیدگی می کنند. این پرتو قدرتمند و خیره کننده مربوط به دعای مادر در حق شما است. دعای مادر خالصانه ترین دعاهاست. چه زیباست به والدین خود از صمیم قلب احترام بگذارید و نیازهای آنان را تأمین کنید، زیرا که مهر و نیکی به آنان، سبب آرامش و نشاط در شما می شود.
راز هفتم: دید جدیدی پیدا کنید
پرهای دم طاووس رنگارنگ هستند و هنگامی که از زاویه ای خاص به آنها نگاه می کنید، درخشش و زیبایی بی نظیری دارند. خیلی از مسایل در زندگی، هنگامی ارزش خود را نشان می دهند که از زاویه درست دیده شوند؛ ولی نگرش های متشابه و کلیشه ای، دیدن این زیبایی ها را مشکل می سازد. اگر به هر مسأله ای از زاویه ای درست نگاه کنید، در آن چیزهای باشکوه و زیبایی خواهید دید. سعی کنید همه چیز و همه کس را با چشم های تازه ای ببینید که از طریق عادت، تیره و تار نشده اند. با این روش، شما می توانید ثروت های نامحدودی را کشف کنید. به خاطر داشته باشید که اگر از زاویه ای درست به تمام چیزها و اشخاص نگاه کنید، هر شخص یا هر شیء از طرف خالقتان برای شما ارمغان و پیام زیبایی به همراه خواهد داشت. فلورانس می گوید: تمام انسان ها همچون حلقه های طلایی هستند در زنجیره خیر و صلاح من.
راز هشتم: صفت های مثبت خود را افزایش دهید
از غیبت، تهمت، قضاوت نسنجیده در مورد افراد یا حوادث، حسادت، کینه، دروغ، جر و بحث کردن با دیگران و خلاصه رنجاندن دیگران به شدت پرهیز کنید. زیرا با انجام دادن این گونه اعمال تراکمی از نیروهای منفی را به دور خودتان جمع می کنید، کسی که از این همه نیروهای منفی عذاب می کشد، خودتان هستید. زمانی که به دیگران خوبی و کمک می کنید، تجمعی از نیروهای مثبت به دور خودتان فراهم می آورید و این نیروهای مثبت باعث آرامش و شادی شما می شوند، هنگامی که وضو می گیرید، الکتریسیته های ساکن را به سطح بدن خود می آورید؛ آب نیز رسانا است و شما امواج آلفا (امواج آرامش بخش) تولید می کنید. با کشیدن مسح سر، این امواج را به کورتکس مغز انتقال می دهید و باعث می شوید که ناحیه شلوغ ذهن آرام گیرد. با مسح پا، انتقال امواج آلفا را در اندام های پایینی سرعت می بخشید. بیشترین منطقه ای که در روی کره زمین امواج آلفا دارد، کعبه است. زمانی که شما نماز میخوانید و در جهت خانه خدا قرار می گیرید و ۷ قسمت بدن شما با زمین تماس پیدا می کند، امواجی را دریافت می کنید که باعث آرامش شما می شوند. برای افزایش نیروهای مثبت خود می توانید در یک وان حمام، پر از آب و نمک، به مدت ۲۰ دقیقه قرار بگیرید. در بطری های رنگی آب خوراکی بریزید و به مدت ۲ ساعت در معرض نور شدید آفتاب قرار دهید؛ سپس آن ها را در یخچال بگذارید و در موقع لزوم بنوشید. بدون کفش و جوراب روی چمن راه بروید؛ زیرا طبیعت منبع انرژی نیروهای مثبت است.
راز نهم: حس ها را از همدیگر، جدا کنید
اغلب، ما به این مسأله توجه چندانی نداشته ایم که حواس پنجگانه خود را از یکدیگر تفکیک و آن ها را به صورت مجزا از یکدیگر حس کنیم. ذهنتان را برای بالا بردن آگاهی حسی پرورش دهید. امروز بر بینایی تمرکز کنید، فردا برمزه، روز بعد بر بویایی و … مثلاً: زمانی که در حال دوش گرفتن در حمام هستید، قطرات آب را روی بدن خود احساس کنید و از این که باعث تمیزی و آرامش شما می شود، لذت ببرید. موقعی که در حال غذا خوردن هستید فقط بر طعم و مزه غذا تمرکز کنید. وقتی در حال ریختن چای در استکان هستید، به صدای ریزش آن گوش دهید. به این ترتیب، شروع به جدا کردن تجربیات حسی تان از یکدیگر کنید و از بابت هر کدام لذت ببرید.
راز دهم: وسایل اضافی را از محیط زندگی تان خارج سازید
اشیاء درون خانه تان را لمس کنید و از خودتان بپرسید آیا به این وسایل احتیاج دارم؟ کتاب ها را از درون قفسه بیرون بیاورید و ببینید آیا دوباره قصد خواندن این کتاب ها را دارید. هر شیء یادگاری را بررسی کنید و از خودتان بپرسید آیا هنوز لحظه ای را که این شیء به یادم می آورد، برایم مهم و با ارزش هستند؟ لباسهایتان را باز کنید و توجه کنید که آیا به تمام این لباس ها احتیاج دارید و از آخرین باری که آنها را پوشیده اید چه قدر زمان می گذرد و آیا دوباره تصمیم به پوشیدن آنها دارید؟ بعد از این بررسی کاملی که به عمل می آورید تمام وسایل و لباس های اضافی تان را یا به دیگران ببخشید و یا آنها را حراج کنید. زیرا که هر شیء انرژی خودش را دارد و اگر به کار نرود در خانه به آب راکد تبدیل می شود. همچنین جای مناسبی برای جوندگان و پشه ها می گردند. پس باید مراقب باشید و بگذارید انرژی آزادانه جریان یابد و آب جاری گردد. اگر کهنه ها را نگه دارید، تازه ها جایی برای تجلی خویش نمی یابد. پس برای چرخش انرژی و پیشرفت در زندگی تان وسایلی را که مورد احتیاج تان نیست از محیط خارج سازید.