عده ای همیشه به فکر اشتباهات گذشته یا موفقیت های آینده هستند. این افراد که از آنها با عنوان «فکر زده ها» یاد می شود مدام با این فکرها، خودزنی میکنند. فکرزده ها اسیر فکرهای تنش زا هستند و از آنجایی که نمیتوانند از این فکرها خلاص شوند همیشه زجر می کشند.

چرا چنین اشتباهی کردم. چرا بیشتر فکر نکردم. موقعیت خودم را به خطر انداختم…. اینها جملاتی است که گاهی در پی یک اتفاق، همه ذهن برخی را درگیر میکند. آنقدر به این موضوع فکر میکنند که حتی دچار تنش و اضطراب های کنترل نشده می شوند. این افکار زندگی آنها را هم تحت تأثیر قرار می دهد و در روابط اجتماعی آنها خلل ایجاد میکند.
ممکن است همه ما گاهی فکرزده شده و این حالات روانی را تجربه کنیم، اما گروهی همیشه در حال کلنجار رفتن با این افکار مخرب هستند. در حقیقت گفتار درونی آنها تنها به دو شکل مخرب است، یا فکر نشخوار میکنند یا نگران هستند.

نشخوار کردن همان مرور رویداد های گذشته است.

این فکرها از این دست هستند:
باید سر کار قبلی ام می موندم. اگر اونجا مونده بودم الان وضعیت بهتری داشتم.
نگرانی یعنی پیش بینی های منفی درباره آینده که غالباً نقشی فاجعه آمیز دارد. برای مثال می توان به نمونه ای اشاره کرد:
فردا وقت ارائه مطلب حتماً گند می زنم و خودم رو ضایع می کنم. دستام می لرزه، صورتم قرمز میشه و همه می بینن که من چقدر ناتوانم.
شوهرم حتماً یکی بهتر از من رو پیدا می کنه.عاقبت کار من طلاق و تنهاییه. مسلم است که فکرزده ها از کلمات فقط برای توصیف زندگی خود استفاده نمیکنند آنها گاهی تصویر هم می سازند. بسیاری از آنها حتی فیلم سینمایی بدبختی های آینده خود را در ذهنشان می سازند و آن را بارها و بارها مرور میکنند. این دسته از فکرهای بی پایان نمیگذارد فرد کار مفیدی انجام دهد و به موفقیت برسد.
فکرزدگی فقط یک ناراحتی نیست، پرداختن به نداشته ها، اشتباهات و مشکلات، احتمال بروز مشکلات روانی را زیاد میکند. در واقع تمایل به نشخوار فکری، سلامت روان را به مخاطره انداخته، دایره معیوبی ایجاد میکند که رهایی از آن بسختی امکانپذیر است. این حالت چنان زجر آور است که حتی گروهی برای فرار از آن به واکنش های ناسالم دفاعی مانند مصرف مواد مخدر و پرخوری پناه می برند.

بدخوابی یکی دیگر از عوارض فکرزدگی است، که می تواند زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.

می توان نشخوار و پیشگویی فاجعه بار را ترک کرد، تمرین مداوم و محدود کردن الگوهای منفی فکری تنها راه مهار فکرزدگی است. از این رو توصیه می شود به چند نکته ساده توجه کنید:
دقت کنید چه موقعی بیشتر فکر میکنید
آگاهی اولین قدم برای خاتمه دادن به فکر زدگی است. به نحوه تفکرتان توجه کنید.
با افکارتان مقابله کنید
فرار از افکار منفی آسان است. قبل از اینکه فکر کنیم که مرخصی استعلاجی باعث اخراج ما می شود یا فراموش کردن قسط وام مسکن به بی خانمانی ما منجر خواهد شد، بدانید که شاید این فکرهای منفی بزرگنمایی باشند. یاد بگیریم قبل از تبدیل به اضطراب، خطاهای فکری را تشخیص بدهیم و جایگزین کنیم.
مسأله را به شیوه مهارت حل مسأله، حل کنید
افتادن در حصار مشکلات هیچ فایده ای ندارد. پس به جای اینکه به دنبال علت باشید راه حل را بیابید از اشتبا هات درس بگیرید و از مشکلات آتی پیشگیری کنید.
زمان را مدیریت کنید
آرام پز کردن مشکلات فایده ای ندارد،اما بازنگری گاه به گاه خوب است. به راه حل های متفاوت فکر کنید و دنبال اشکالات طرح تان باشید تا در آینده بهتر عمل کنید. روزانه ۲۰دقیقه عمداً نگران شوید، فکر نشخوار کنید. بعد از ۲۰دقیقه به کار مفیدی مشغول شوید.هر وقت متوجه شدید که در حال نشخوار یا نگرانی خارج از وقت مقرر هستید به خودتان تذکر بدهید که قبلاً برای این کار وقت گذاشته اید.
آرام سازی کنید
کسی که در زمان حال زندگی میکند، نمی تواند در گذشته و آینده سیر کند.در زمان حال زندگی کنید. آرام سازی مداوم، فکر زدگی را کاهش می دهد.
کانال را عوض کنید
اگر به خودمان بگوییم که به موضوع یا اتفاقی فکر نکن، نتیجه عکس خواهیم گرفت. بهترین نحوه کانال عوض کردن این است که به فعالیتی مانند ورزش کردن یا مکالمه درباره موضوعی متفاوت بپردازید تا ذهن را از افکار منفی دور کنید.

چطور فکرهای بد و آزار دهنده را از سرم دور کنم