توصیه های روانشناس معروف برای طرز رفتار برای شوهر وابسته به خانواده خود
میگویند اگر میخواهید رابطه یک مرد را با زنی ارزیابی کنید به رابطه و نحوه رفتار او با مادرش نگاه کنید. اگر مردی به مادرش احترام میگذارد و دوستش دارد و خوش رفتار است این مرد احتمالا رفتار شایسته با زنان را بلد است.
اصولا این ایده که برای انتخاب هر فردی چه زن یا مرد به نوع رابطه و رفتار او با خانوادهاش توجه کنید بسیار رایج است و خیلیها هم واقعا در شکل دهی یک رابطه به این موارد توجه زیادی میکنند.
اما اگر بفهمید طرف مقابل ( در اینجا از وابستگی مردها به مادر یعنی پسر مامانصحبت میکنیم و مثال میآوریم) بیش از اندازه با مادرش صمیمی و راحت است چه؟
▪ اگر او همه دیدگاهش در مورد زندگی را مدیون مادر (والد)ش باشد چه باید بکنید؟
مشکل زمانی شروع میشود که میفهمید طرف مقابلتان بیش از اندازه به مادرش وابسته است، و این مادر است که همه چیز را برای او تعیین میکند. بعید نیست که او بگوید شما چه چیزهایی نیاز دارید و چه باید بخواهید. چنین رابطهای اساسا اشتباه است. خواه مردی چنین باشد یا زنی.اینکه انگیزهها ی این نوع نزدیکی چه هستند هم مهم نیست، مساله این است که حریم یک رابطه نباید تحت تاثیر نزدیکیهای عجیب و بیش از اندازه دیگران باشد.
▪ چرا نمیتوان با این موضوع کنار آمد و چرا این شکل از رابطه پذیرفتنی نیست؟
دو تا خوب اما سه تا زیاد است
رابطه مشترک بین دو نفر شکل میگیرد و پیوندهای عاطفی دو فرد درگیر رابطه اصلا شبیه روابط دیگر نیست. این رابطه واقعا نیاز به فرد سومی ندارد. ظاهرش این است که نفر سوم این رابطه، در خانه و زندگی شما نیست، او پشت در خانه نایستاده است اما حضورش همواره در هوا معلق است. یک حضور پنهان که حرکت و نحوه رفتار شما را تحت تاثیر قرار میدهد و آزاردهنده است.
آرزوی مرد، فرمان مادر است
مردهایی که به مادر وابستگی و نزدیکی بیش از حد دارند معمولا خواستههای مادر را اجرا میکنند و هر چیز و هر کس دیگری را نادیده میگیرند این زمانی بیشتر آزار دهنده و ناامید کننده است که متوجه شوید زندگیتان مختل شده است. چه چیزی بدتر از اینکه رویاهای شما تحت تاثیر اوامر و خواستههای یک نفر سوم قرار بگیرد؟
دخالت در تصمیم گیری
در چنین رابطهای این کافی نیست که شما و طرف مقابلتان با هم به چه نتیجه و تصمیمی رسیدهاید چون همیشه یک نفر دیگر هم باید نظر بدهد. هیچ کس چنین مداخلهای را نمیپسندد. اما شما نمیتوانید به مرد یا زنی که برای تصمیم گیری حتما نظر والدش را میخواهد چنین چیزی را به سادگی بفهمانید.
موضوع ناامید کننده این است که در نهایت تصمیم شما دو نفر مهم نیست چون شما در نهایت نظر این فرد سوم را عملی میکنید و در موقعیتی قرار میگیرید که ماشینی که او گفته میخرید یا رنگ کابینتهای خانه رابا سلیقه او انتخاب میکنید.
پرکردن خلا تنهایی
بعضی اوقات شریک زندگیتان به این دلیل به مادرش وابسته است که مادر همواره از احساس تنهایی شکایت میکند به ویژه اگر او واقعا تنها زندگی کند همواره این انتظار را دارد که پسرش مراقب و متوجه او باشد. او با شکایت از تنهایی و بی کسی سعی میکند تمام توجه و تمرکز فرزندش را معطوف به خود بکند و این از یک مراقبت معمول و مرسوم به وابستگی شدید تبدیل میشود طوری که به همین دلیل زندگی و برنامههای شما تحت تاثیر آن قرار میگیرد.
از شما حمایت نمیکند؟
وقتی خانوادهاش بیدلیل و منطق از شما انتقاد میکنند یا مسبب ناراحتیتان میشوند، از شما دفاع نمیکند و حتی جلوی دیگران، فورا حرفهای مادرش را تکرار میکند و انتظار دارد که حق را به او بدهید؟
شما به حمایت همسرتان حتی در کوچکترین لحظات زندگی نیاز دارید. گاهی ممکن است حق با شما نباشد و او هم سرزنشتان کند اما نیاز دارید که در مقابل دیگران انگشت اتهام را به سمت شما نگیرد.
پول توجیبی میگیرد؟
آیا خواستگارتان هنوز از نظر مالی به خانوادهاش وابسته است و حتی اگر شغلی دارد، دغدغهای برای پسانداز و آیندهنگری ندارد؟ چنین مردی احتمالا به پشتوانه خانوادگیاش دلگرم است و دوست دارد دیگران مسئولیت زندگی او را بر عهده بگیرند.
شما قرار نیست با یک مرد ثروتمند زندگی کنید اما کسی که به آن نیاز دارید، مردی است که از نظر مالی به کسی وابسته نباشد و برای ساختن یک زندگی مستقل تلاش کند.
منتظر نظر دیگران است؟
شما قرار است وارد یک وادی جدید شوید و تصمیمهای جدی برای آیندهتان بگیرید، اما او همیشه برای گرفتن هر تصمیمی به نظر دیگران تکیه میکند. گاهی هم وقتی در مورد موضوعی صحبت میکنید، نظرش را ابراز میکند اما به محض مواجه شدن با مخالفت دیگران، تصمیم تازهای میگیرد.اگر نامزدتان نمیتواند تنها با کمک شما تصمیمی برای آیندهاش بگیرد، احتمالا در رده بچهننهها جا دارد. درست است که شما به مشورت با کسانی که تجربه بیشتری دارند نیاز دارید، اما قرار نیست اجازه دهید که دیگران برای همه زندگیتان تصمیم بگیرند.
مدام از نامزد قبلیاش میگوید
برای شما وارد شدن به یک زندگی تازه یعنی کنار گذاشتن همه تجربههای تلخ یا شیرین گذشته. اما او هنوز شادی یا خشم زندگی گذشتهاش را فراموش نکرده است و مدام درباره نامزد قبلی یا تجربههای خواستگاری ناموفق قدیمیاش صحبت میکند.برای چنین مردی، بسیاری از گرههای احساسی هنوز باز نشدهاند و او نتوانسته با اتفاقاتی که برایش افتاده، کنار بیاید. چنین مردی هنوز عقدهها، خشمها و ترسهای حلنشدهای دارد و قرار است این کولهبار را با خودش به این رابطه بیاورد.
شما را با مادرش مقایسه میکند؟
از انتخاب لباس گرفته تا وسایل خانه، دوست دارد از مادرش الگوبرداری کند و شما را مدام با مادرش مقایسه میکند؟ در هر موردی که اظهارنظر میکنید، میگوید: اما مادرم… و شما را با این رفتار آزار میدهد؟
برای او تنها زن دنیا مادرش است و نمیتواند از راهی که این زن مثالزدنی نرفته، برود. او فقط حاضر است به یک شیوه زندگی کند؛ شیوه مادرش. اما آیا شما میتوانید این سبک زندگی را بپذیرید؟
تبدیل شدن به نفر دوم رابطه
نزدیکی و وابستگی مادر و فرزند گاهی آنقدر پیش میرود که شما کاملا احساس میکنید نفر دوم رابطه هستید و اولویت در همه چیز با مادر است. هیچ کس در یک رابطه عاطفی و مشترک چنین چیزی را دوست ندارد. چنین چیزی عملا تعریف رابطه مشترک یا عاشقانه را بهم میریزد. والدی که مرکز توجه است، نیازهایش در اولویت است و حرف و نظرش از همه مهمتر است این سوال را پیش میآورد که پس من در این رابطه چه کار میکنم؟
مطرح کردن همه موضوعات با او
هیچ چیز به این اندازه آزاردهنده نیست که بدانید مادر همسر و شریک زندگیتان از همه چیز با خبر است و تمام جزئیات زندگیتان را میداند. مردها و زنانی هستند که چنین عادت آزاردهندهای دارند. همه دعواها، تنشها، اختلاف نظرها تا غذایی که خوردهاید و لباسی که خریدهاید به او اطلاع داده میشود. واقعا به کسی ربطی ندارد که شام را چه کسی پخته یا شما کی میخوابید و درآمدتان چقدر است اما او همه چیز را به مادرش میگوید وچه بسا تلاشهای شما برای تغییر این عادت هم به اطلاع مادر برسد.
مدافع بی چون و چرا
پیش میآید که مادرر پدرش حرف نامربوط و نادرستی بزند که شما را به شدت ناراحت کند. اما همسر شما این را نمیفهمد چون او والدش را دوست دارد و تحت هرشرایطی از او دفاع میکند. چنین وضعیتی شما را در موضع بی دفاعی قرار میدهد. احساس میکنید تنها هستید و حمایتی ندارید.
چه باید کرد؟
▪ اگر شما یک پسر مامان هستید
اگر شما مردی هستید که در چنین موقعیتی قرار دارد و اگر شما واقعا نیاز به زن و شریک و رابطهای غیر از مادر( والد)تان دارید باید برای تغییر این وضعیت کاری بکنید. بپذیرید که حضور فعال این والد در رابطه اصلا معنای درستی نمیدهد و این روندی است که باید تغییر کند. خوب است که یاد بگیرید مستقل فکر و عمل کنید و معنای درست وابستگی و احساس تعلق و توجه را به افراد مهم زندگیتان مثل مادر، همسر و دوست را دوباره بازنگری کنید. به احتمال زیاد شما معنای دوست داشتن و توجه و احترام به والدین را اشتباه فهمیدهاید و کارکرد هر رابطه را درست تشخیص ندادهاید.
یادتان باشد صرف نظر از اینکه با این رفتار به دیگری آسیب میزنید این برای خودتان هم اصلا خوب نیست. حالا زمانی است که باید از مادر(والد) تان بخواهید که چند قدم عقبتر برود و شما را در همه لحظههای زندگیتان همراهی نکند. این کار در ابتدا برایتان بسیار دشوار است چون به این روش زندگی عادت کردهاید اما اگر احساس و نیاز شریک زندگیتان برایتان مهم است باید این روند را متوقف کنید. رابطه والدـ فرزندی را دوباره تعریف کنید و مرزهای مشخص تعیین کنید.
▪ اگر همسر وابسته به مادر( والد ) دارید
سعی کنید با مسالمت به همسرتان بفهمانید که مرزهای یک رابطه مشترک با روابط دیگر چه هستند و چرا او باید همه چیز را دوباره تعریف و بازسازی کند. ناراحتی و رنجی که میبرید را بیان کنید. انتقادهای شدید نکنید اما خوب است که بازخوردها و عواقب چنین وابستگیای در زندگیتان را بیان کنید. خوب است بگویید که دخالت، تصمیم گیری و حضور یک نفر دیگر در زندگیتان چطور روی رابطه تاثیر گذاشته است. او را وادار به تغییر این رویه کنید و حتی گاهی لازم است به او نشان بدهید که این وضعیت چه عواقبی برای رابطهتان خواهد داشت.
▪ سنگهایتان را وا بکنید.
اگر هنوز با چنین مردی پیمان ازدواج نبستهاید، بهتر است قبل از پاسخ مثبت، با او در این مورد صحبت کنید. برایش توضیح دهید که داشتن استقلال فکری، مالی و رفتاری تا چه حد برایتان مهم است و از اینکه دوست دارد به وابستگیاش پایان دهد مطمئن شوید. اگر او چنین شرطی را برای ازدواج پذیرفته، بهتر است مدت دیگری در دوره نامزدی بمانید و او را بیشتر محک بزنید و بدانید آیا به وعدههایش پایبند بوده و برای تغییر تلاش کردهاست؟
▪ عجله نداشته باشید
اگر با یک بچهننه زندگی میکنید یا تصمیمتان را گرفتهاید که به چنین خواستگاری جواب مثبت دهید، باید صبور باشید. این افراد به سادگی تغییر نمیکنند و در بسیاری از موارد، نسبت به تغییر کردن موضع میگیرند. باید بپذیرید که تبدیل کردن او به یک مرد مستقل اتفاقی نیست که یکروزه بیفتد و شاید سالها برای تغییر شخصیت او به زمان نیاز داشته باشید.
▪ خط پایان را بشناسید
از همان روز اول رفتارهای اینچنینی همسرتان، شما را آزار میداده و هر راهی را برای پایان دادن به آنها رفتهاید؟ اگر با وجود این مرد زندگی شما هنوز تغییری نکردهاست باید بپذیرید که او با همین ویژگیهایش شریک زندگی شماست. آیا میتوانید او را بپذیرید و بدون تلاش برای تغییر در کنارش بمانید یا گمان میکنید که تحملتان تمام شده و باید به این زندگی بینتیجه پایان دهید؟.
▪ شرایط را درک کنید
زندگی با چنین مردی آسان نیست. پس اگر برای ازدواج با او مصمم شدهاید، بهتر است این واقعیت را بپذیرید. ممکن است برخی حرفها، کارها و رفتارهایش عمیقا شما را آزار دهد، پس باید از همیشه صبورتر باشید. اگر او را با وجود این شخصیت پذیرفتهاید، پس نباید با نشان دادن وابستگی فکری و اقتصادیاش به دیگران، آشفته و ناراحت شوید. در قدم اول او را همینطور که هست، بپذیرید و بعد برای تغییر تلاش کنید.
▪ با خانوادهها وقت بگذرانید
ممکن است در آغاز راه فاصله گرفتن همسرتان از خانوادهاش او را بترساند و نسبت به ادامه این شکل زندگی مردد باشد. پس هیجانزده عمل نکنید و تا زمانی که شرایط آرامتر شود صبر کنید. جدا کردن او از خانوادهاش به قیمت بحث و قهر به شما کمکی نخواهد کرد. یادتان نرود به میان آمدن پای قهر، یعنی ناموفق بودن شما در حل مشکل.
▪ با او حرف بزنید
زنان وابسته به خانواده ی پدری
البته جریان پرماجرای وابستگی شق دیگری هم دارد. وابستگی به خانواده فقط شامل حال مردان نمی گردد. دختران بسیاری هم هستند که وابستگی عمیق و بسیاری به خانواده شان دارند؛ دخترانی که همانند مادرشان فکر میکنند مدل او زندگی میکنند و حتی می توان گفت بدون وجود مادرشان قادر به حل کوچک ترین بحران های زندگی شان نیستند.زندگی کردن با زنان وابسته به خانواده همانند زندگی کردن با مردان وابسته سختی های خاص خودش را دارد.
این دختران غالباً دیرتر از بقیه به استقلال می رسند و شاید در چند سال نخست زندگی حتی کوچک ترین تصمیمات زندگی شان بدون وجود مادرشان اتخاذ نکنند.گر به دنبال ازدواج با چنین دختری هستید باید بدانید که جریان استاقلال طلبی در زندگی شما کمی دیرتر اتفاق می افتد. اما بد نیست خودتان هم پا پیش بگذارید با صحبت و تبادل نظر با همسرتان به این استقلال سرعت بخشید.
با شوهر بچه ننه چطور رفتار کنیم؟.