قطعی ترین راه برای درمان وسواس فکری عملی چیست
وسواس فکری یعنی مدام تصور میکنید کاری را انجام نداده اید و مدام با خود تکرار میکنید که فلان کار را انجام دهید. این فکرها چنان فرد را پریشان میکند که دچار اضطراب و استرس می شود و از انجام کارهای روزمره باز میماند.
شاید برای شما اتفاق افتاده باشد وقتی میخواهید از منزل خارج شوید بارها شیر گاز یا سیم اتو را چک کنید. این بررسی کردن ها در حد عادی مشکلی نیست، اما اگر تداوم یابد و کاری انجام شده را مدام بررسی کنید که آیا درست انجام داده اید یا نه، آن گاه اختلال روانی محسوب می شود که روان شناسان به آن وسواس فکری می گویند.
وسواس فکری موضوعات مختلفی را در بر می گیرد، مثلا ممکن است کسی این فکر به ذهنش برسد که نکند من تصادف کنم برای همین به خیابان نمی رود یا سوار ماشینش نمی شود یا اینکه مدام استرس دارد فرزندش که در مدرسه است دچار حادثه شود. این افراد به جزئیات توجه دقیق دارند و کارها را تکرار و به طور مکرر اشتباه احتمالی را کنترل میکنند.
آنها نمیتوانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و دائم اضطراب دارند کاری را که در ذهنشان است، انجام دهند.
جالب است بدانید این افراد نمیتوانند براحتی از اشیای قدیمی دل بکنند زیرا تصور میکنند شاید در آینده بتوانند از آنها استفاده کنند.
یکی از کاربران پرسیده اند نمی دانم مواردی که ذکر می کنم در حیطه تخصص شماست یا نه. من دو تا مشکل دارم یک صداگریزی است. شدیدا به برخی صداها مثل صدای بینی ملج و ملوچ و… حساسیت دارم و بعد از شنیدن مکرر این صداها به شدت عصبانی می شوم و به هم می ریزیم به طوری که دیگر اصلا رفتارم منطقی نیست. دوم اینکه مدتی است دچار وسواس فکری شده ام. کارها را با دقت انجام می دهم اما دچار شک می شوم و گاهی از ترس اینکه کاری را درست انجام نداده ام تپش قلب می گیرم با اینکه به خودم می گویم درسته همه چی درسته اما دیوانه وار دچار اضطراب می شوم. این حالت کاملا پیش رونده است و کنترلی روی آن ندارم.
متخصص علوم اعصاب و روان و عضو ممتاز انجمن هومیوپاتی به این سوال پاسخ می دهد.
▪یکی از راه های درمان وسواس کاستن کنترل هاست
▪هومیوپاتی یکی از موثرترین شیوه های درمان انواع وسواس فکری است
مواردی را که اشاره کردید، با هومیوپاتی قابل درمان است. برای توضیح بیماری بهتر است این مساله را با مثالی شروع کنم. فرض کنید همسر شما هیچ گونه سابقه وسواس و چک کردن بی مورد قفل و کلید منزل را ندارد. اما شما امروز که از سر کار برمی گردید، با خودتون یک جوشکار می آورید و یک درب آهنی آکاردئونی با دو تا قفل بزرگ را روی درب ورودی منزلتان جوش بدهد. به نظر شما آیا انجام اینکار سبب افزایش احساس امنیت شما و همسرتان می شود؟
پاسخ برخلاف انتظار منفی است. درواقع افزایش دادن امنیت خانه از روی یک پیش فرض انجام شده و آن امن نبودن خانه بوده است. جالب اینکه این پیش فرض ضمنی و گفته نشده، تاثیر بیشتری بر احساس شما خواهد گذاشت. به عبارت راحت تر وقتی کسی خیلی از سلامتی اش مراقبت میکند، به این دلیل است که فکر میکند به احتمال زیادی بیماری های خطرناک و لاعلاجی مبتلا خواهد شد و انجام این مراقبت ها این وسواس فکری را تشدید میکند. پس می توان گفت یکی از راه های درمان وسواس کاستن کنترل هاست. مثلا در مورد بیماری شما بهتر است کمتر خودتان را کنترل کنید و بگذارید افکار و اعمال وسواس گونه راحت تر بروز کنند و شما خودتان را کمتر ملامت کنید.
این یک اصل روانشناسی است. به گونه ای که اگر شما میخواهید فرزندتان خوب غذا بخورد نباید او به صورت مکرر تشویق به خوردن غذا کنید، بلکه باید خودتان خوب غذا بخورید و هیچ وقت از او نخواهید که غذا بخورد.
این نسخه در بسیاری از موارد با کمک یک روانشناس مجرب قابل اجرا و اثربخش خواهد بود. اما در بیماری وسواس، شدت و طول دوره شکل گیری وسواس معمولا به ما اجازه صبر و مدارا را نمی دهد. در این موارد مداخله پزشکی برای سرعت بخشیدن به درمان احساس می شود.
هومیوپاتی یکی از موثرترین شیوه های درمان انواع وسواس فکری به کمک شما می آید. البته باید به این موضوع توجه کرد که مکانیسم اثر داروهای هومیوپاتی با داروهای اعصاب و روان کاملا متفاوت است چراکه نگرش این دو طب با یکدیگر تفاوت بنیادین دارد. در هومیوپاتی اصل بر یافتن ریشه های اصلی وسواس فکری و عملی است.
در هومیوپاتی هر فرد یک مدیر فرض می شود که رفتارش را بر طبق مقتصیات و مصالح شخصی اش تنظیم میکند. بنابراین در صورت بروز مشکلی باید از این مدیر پرسیده شود شما چه نفعی از برطرف نکردن این مشکل می برید. در راستای این نگرش مورد قبول در روانشناسی یک هومیوپات در مواجهه با بیمار وسواس همواره از خود می پرسد که بیمار از انجام این مراسم وسواسی چه سودی می برد؟ یا اگر این کارها را انجام ندهد، مجبور به انجام چه کار ناراحت کننده ای می شود؟ در غالب موارد پاسخ به این سوال، راهگشای خوب تشخیصی خواهد بود.
نکته آخر اینکه در طب رایج صرفا آرام کردن بیمار و کاهش موقتی اضطراب هدف است که البته داروهای اعصاب و روان معمولا در این مورد بسیار سریع و کارآمد عمل میکنند اما هیچگاه نمیتوانند ریشه بیماری را پیدا و رفع کنند.