والدین باید بدانند لجبازی که در حدود سنین سه تا شش سالگی بروز میکند از ویژگیهای رشدی بچه ها محسوب شده و اختلال نیست و توجه کودک در این مرحله فقط به خودش است و نمیتواند خودش را جای دیگران بگذارد که عمدتا این مشکلات مربوط به خانواده هستند.
تداوم لجبازی در کودکان عمدتا به خانواده مربوط بوده و نحوه برخود آنان با کودک شخصیت اصلی او را تشکیل میدهد.
وقتی والدین کودکان را مجبور به انجام عملی برخلاف میلشان میکنند، آنها لجباز می شوند به طوری که کودکان به جروبحث کردن، نق زدن، مجادله کردن و درخواستهای مکرر متوسل می شوند.
گاهی نیز علت لجبازی کودکان به دلیلبی ثباتی رفتار والدین در برابر لجبازی های آنها است که مثلا یک روز هیچ عکس العملی در برابر لجبازی نشان نمی دهند و روز دیگر از آنها می خواهند مطابق با خواسته آنها رفتار کنند. اگر همیشه با کودکان رفتار ثابتی داشته باشیم کمتر لجبازی میکنند.
وقتی کودکان مورد بی توجهی والدین قرار می گیرند، تدریجاً بهانه گیر و لجباز می شوند که سعی میکنند از طریق منفی کاری و لجبازی توجه دیگران را به خود جلب کنند؛ مثلا هنگام صحبت کردن دیگران داد و بیداد کرده یا موقع غذا خوردن از سر سفره بلند می شوند که گاهی ممکن است والدین در برابر چننین رفتاری کودک را تنبیه کرده یا با بحثهای طولانی وی را متقاعد کنند که در این صورت به تدریج کودک یاد میگیرد که برای کسب توجه دست به این رفتارها بزند.
محرومیت از نوازش و مهر مادری، تحمل درد و نیاز به استراحت، بیصبری کودکان در برابر خواستههای بحقشان مانند رفع گرسنگی، کثرت دفعات بیماری در کودک یا به دنیا آمدن کودک دیگری در خانه موجب لجبازی کودکان میشود.
موارد ذکر شده از مهمترین عواملی است که کودکان را به لجبازی مجبور میکند ولی عوامل دیگری مانند ناکامی، احساس سرکوبی شدید، عدم ارضای خواستههای مشروع کودک و میل به سلطه گری نیز نقش بهسزایی در بروز لجبازی کودکان دارند.
هدف این نیست که کودکی را تربیت کنیم تا آرام باشد و از همه دستورهای والدین اطاعت بی چون و چرا کند بلکه هدف این است که والدین یاد بگیرند که چگونه رفتار لجبازی کودک را کاهش داده و رفتار مناسب را در وی تقویت کنند، زیرا واکنش والدین در برابر لجاجت و سرکشی کودک، در تداوم رفتار لجوجانه او مؤثر است.
مهمترین راهکارهای درمانی لجبازی در کودکان
انتقاد همراه با تشویق نتایج بهتری به دنبال دارد و کودک نیازمند توجه است که اگر دیدگاه شما منفی باشد، او از راه های منفی به هدف خود می رسد.
رفتار کودک را تحسین کنید نه شخصیت او را، همچنین وقتی از او انتقاد میکنید شخصیت او را زیر سؤال نبرید، مثلا به جای اینکه بگوییم خیلی بچه بدی هستی می توان گفت من از شیوه پاسخ دادن تو خوشم نمی آید.
هیچگاه در برابر سماجت کودک کوتاه نیایید، بدقول نباشید، کودک را به تنبیه کردن تهدید نکنید و خطاهای کودک را بپذیرید، انتظارات خود را از کودک مشخص کرده و فضای خانه را متشنج نکنید.
برای اصلاح رفتار کودک هرگز از تنبیه بدنی استفاده نکنید واز دیدن فیلمها و بازیهای رایانهای خشن که ممکن است برخلق و خوی فرزندتان تاثیر گذارد، جلوگیری کنید.