آیا ظاهر زیبا برای موفقیت در جامعه مهم است یا خیر
دانشگاه تگزاس در تحقیقی به نام «آیا زیبایی رمز خوشبختی است؟» یک بار دیگر به بحث پردامنه و جاودانه زیبایی جسمانی و تاثیر آن بر زندگی ما پرداخته است.
برای این منظور نظرات بیش از ۲۵ هزار نفر در چهار کشور گردآوری شد و توسط دو اقتصاد دان به نام های دانیل هامر مش و جیسن ابروایا مورد بررسی قرار گرفت.
در این مطالعه سطح موفقیت و خوشبختی ابراز شده از سوی افراد با میزان جذابیت جسمانی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه مشخص شد: ۱۰ درصد افرادی که به لحاظ زیبایی جزو ۱۵ درصد بالای جدول بودند به طور متوسط خوشحال تر و خوشبخت تر از آنهایی بودند که در یک سوم پایین جدول معیار جسمانی قرار داشتند. یعنی به طور مشخص آنها که کمتر زیبا بودند غمگین تر بودند.
دانیل هامرمش در این باره می گوید: زیبایی فردی انسان را خوشبخت تر میکند. البته میدانم که این نتیجه تعجب آور نیست. اما آنچه که شگفت آور است این است که هیچکس تا کنون این امر را به طور واقعی اندازه گیری نکرده است.
حال چرا معمولی ترها غمگین تر از زیبارویان بودند؟ پاسخ آن به مشکلاتی بر میگردد که در طول زمان به دلیل تحت تاثیر قرار ندادن اطرافیان خود با آن برخورد کرده اند آنها عملاًَ کمتر پول در می آورند. در پیدا کردن همراهی برای زندگی خود با مشکل مواجه میشوند. در جوامعی که روز به روز به زیبایی ظاهری توجه بیشتری نشان میدهند مشکل بیشتری در پذیرفته شدن پیدا میکنند.
تمام این داده ها تا اینجا به نظر بدیهی میرسد. اما مطالعات نشان میدهد که افراد جذابتر به طور متوسط ۵ درصد بیشتر از دیگران در طول زندگی خود پول درمیآورند. زنان و مردان زیبا در واقع بیش از دیگران مورد توجه معلم، مربی و اطرافیان خود قرار می گیرند.
مجله نیوزویک در گزارشی اعلام کرد: افراد جذاب از امتیازات زیادی در دنیای کار برخوردار می شوند. نویسنده مقاله نتیجه میگیرد: واقعیت بازار کار این است: بهتر است زیبا باشید با هوش متوسط؛ تا اینکه نابغه باشید با قیافه معمولی!
سقراط میگوید که آنقدر در مورد زیبایی کم میداند که نمیتواند بگوید زیبایی به خودی خود چیست؟
این جمله تنها مختص سقراط نیست. توصیف زیبایی الزاماً در بین انسان ها یک شکل نیست و اشکال مختلفی پیدا میکند. یعنی هر فرد برای تعریف زیبایی معیار و مختصات ویژه ای را ارائه میکند. بنابراین ورود به حیطه بیان مختصات زیبایی تا حد زیادی سلیقهای به نظر می رسد و افراد مختلف گاه با سیلقه فاحش نظری متفاوت در مورد زیبایی بیان میکنند.
از این روست که آناتول فرانس میگوید: «به عقیده من، هرگز به درستی نخواهیم دانست که چرا یک شئ زیباست.»
بسیارند افرادی که با اعتماد به نفس و اخلاق نیک توانسته اند خود را مصداق معنوی زیبایی جلوه دهند و علی رغم نواقصی که در ظاهر و فیزیک داشته اند، مورد توجه و خوشایند دیگران قرار گیرند. از این رو در پاسخ به پرسش زیبایی کدام است ملاک های متعددی دخالت دارند که هر کدام نقش تعیین کننده ای ایفا میکنند و نباید صرفاً به زیبایی جسمانی بسنده کرد. یکی از بزرگان در جایی گفته است: اگر زن یا مردی صرف نظر از زیبایی دارای اخلاق خوب باشد مانند عدد ۱ هستند و اگر از آراستگی و زیبایی ظاهری هم بهره مند بودند گویی یک صفر جلوی عدد گذارده ایم. یعنی اخلاق به کمک ظاهر انسان میآید و آن را ۱۰ برابر میکند و اگر یک حذف شود فقط صفر باقی میماند.