چطور در زندگی به اوج قله موفقیت فردی برسید
۱. هیچ چیز را خیلی جدی نگیرید
درست است، زندگی شوخی بردار نیست. مردم مهم هستند. پول برای زندگی لازم است. هیچکس دوست ندارد شاهد زجرکشیدن دیگران باشد. اما در عین حال شاید تعداد مشکلاتی که نتوانیم با لبخندی بر لب یا حسی از شوخ طبعی با آن برخورد کنیم خیلی زیاد نباشد.
شاید بسیاری از ما افرادی را بشناسیم که با سرطان دست و پنجه نرم میکنند ولی همچنان در هر جمعی که حضور می یابند با شوخی ها و خنده های خود جمع را به نشاط می آورند. بسیاری از افراد در دوران رکودهای مالی با مشکلات جدی روبرو شده اند، اما ایمان آنها به آینده به آنها کمک کرده تا طوفان را پشت سر بگذارند. در هر اتفاق و رویدادی در زندگی خود به دنبال نشاط، عشق و نکته ای برای لبخند زدن بگردید.
۲. ذهن جایگاه تفکر است نه احساسات
اگر نوشته ها و آموزه های دکتر کاپیل گوپتا را دنبال کرده باشید، می دانید که او چگونگی رهایی از ذهن و فکر را آموزش می دهد که به سعادت و روشنگری ختم می شود. فکر و ذهن شماست که منشا اضطراب، نگرانی و ناامیدی است نه قلب شما. از ذهن و مغز خود برای یادگیری و نوآوری استفاده کنید. اما در رویارویی با دنیا ذهن را خاموش و قلب خود را فعال کنید. خود را از شر دانشی که سودی برای شما ندارد خلاص کنید و پرسش هایی بپرسید که شما را به سمت درک و دانش واقعی هدایت میکنند.
۳. تعداد افرادی که با آنها ارتباط عمیق و تنگاتنگی دارید را محدود کنید
خیلی از ما اشخاصی را می شناسیم که با تعداد زیادی از افراد آشنا هستند و با حضور در خانواده، جوامع و ارتباطات فیسبوکی گسترده احساس آرامش و قدرت میکنند. اما ارتباطات سطحی معمولا به سرعت پایان می یابند. به دنبال افرادی بگردید که ارزش برقراری ارتباط عمیق و تنگاتنگ را داشته باشند و سپس سعی کنید تجربیات مشترک خود با آنها را بسط دهید.
۴. تنها قاضی خود باشید
نظر بقیه اهمیتی ندارد. درست است، سایرین بطور مداوم در حال ارزیابی شما هستند؛ مشتریان، سرپرستان، خانواده و دوستان. ارزیابی آنها بر اساس منافع خودشان صورت می گیرد، نه منافع شما. شما باید از دید خود موفق باشید. سپس محیط و گروهی را پیدا کنید که به آنچه هستید و توانایی های شما اهمیت داده و قدردان آن است.
۵. هیچ فرصتی را برای یادگیری از دست ندهید
در تمامی موفقیت ها و شکست هایی که تجربه می کنیم موردی برای یادگیری وجود دارد. معمولا این فرصت های یادگیری در موارد شکست، جایی که بطور معمول پشیمانی شکل می گیرد بارزتر و مشخص تر هستند. زمانی که روند یادگیری بیش از اتمام و پایان کار برای شما اهمیت داشته باشد، بزودی خواهید آموخت که هیچ مانعی که غیرقابل عبور باشد وجود ندارد و پشیمانی به هیچ عنوان توجیه پذیر نیست.