این مسئله به روحیه و توانایی کودک بستگی دارد. باید در وهله اول کودک را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم به او مسئولیت دهیم چون اگر به کودکی که آمادگی پذیرش مسئولیت ندارد مسئولیت دهیم، دچار مشکل می شود و اعتماد به نفسش پایین می آید.
در واقع چون نمی تواند آن مسئولیت را انجام دهد، احساس سرخوردگی میکند؟
– دقیقا همین طور است. احساس میکند که چرا مثل دیگران نمی تواند آن کار را انجام دهد و برای همین احساس شکست میکند.
در بعضی از خانواده ها به کودک مسئولیت هایی می دهند که واقعا مناسب سن و سالش نیست. این والدین فکر میکنند با سپردن مسئولیت های دشوار، کودک زودتر به رشد جسمی و عقلی می رسد. فکر میکنید چه کودکانی بیشتر در معرض این مشکل هستند؟
– معمولا کودکانی که در خانواده های پرجمعیت رشد میکنند و خواهر یا برادر بزرگتر از خود دارند، بیشتر دچار این مشکل می شوند و دیگر اعضای خانواده دائم به او دستور می دهند. ممکن است کودک در درازمدت از این دستورها خسته و حرف شنوی اش کمتر شود.
در این صورت چه راه حلی پیشنهاد میکنید؟
– والدین نباید اجازه دهند بچه های بزرگتر به کوچکتر دستور دهند یا او را تحت فشار بگذارند. درخواست پدر و مادر و شأن آنها به مراتب بالاتر از فرزندان دیگر در خانه است.
بچه هایی که دائم در حال اجرای دستورات افراد دیگر خانواده هستند، در درازمدت چه شخصیتی پیدا خواهند کرد؟
– ممکن است لجباز شوند و اعتماد به نفس شان پایین بیاید.
به نظر شما بهتر است کودک در پذیرش مسئولیت آزاد باشد یا محدود؟
– نباید مسئولیت را به آنها تحمیل کنیم؛ برعکس باید سعی کنیم حس مسئولیت پذیری را در کودکان مان به وجود بیاوریم. به این معنا که بهتر است کودک در پذیرش مسئولیت خود آزاد باشد اما باز هم می گویم به توانمندی کودک هم باید توجه داشت.
بعضی از والدین حتی روی لباس پوشیدن کودکان شان نیز حساسیت به خرج می دهند و فکر میکنند اگر لباس های بزرگتر از سن واقعی کودک تنش کنند، کودک زودتر احساس بزرگی خواهد کرد!
– این کار کاملا اشتباه است. باید اجازه دهیم کودک مطابق با سنش رشد کند و دوران کودکی اش را به خوبی بگذراند. اگر این اتفاق نیفتد و سعی کنیم او را بزرگتر از سنش جلوه دهیم، به مرور زمان از نقشی که به اجبار به او واگذار شده است، خسته می شود و از دوران کودکی اش هم آنطور که باید لذت نمی برد.
مسئولیت دادن به کودکان در دخترها و پسرها چقدر با یکدیگر متفاوت است؟
– معمولا چون دخترها حرف شنوی بیشتری دارند، از نظر کلامی قوی ترند و زودتر و راحت تر با مسئولیت هایی که به آنها واگذار می شود، کنار می آیند ولی پسرها چون شیطنت بیشتری دارند، ممکن است خیلی حرف شنوی نداشته باشند اما باید با توجه به سن کودک به او مسئولیت بدهیم و می توانیم از مسئولیت های کوچکتر شروع کنیم، مانند جمع کردن مدادرنگی ها یا بردن نمکدان یا قاشق و چنگال برای پهن کردن سفره.
والدین چطور میتوانند احساس خوبی به کودک شان بدهند تا از انجام وظیفه ای که برعهده او گذاشته شده، لذت ببرد؟
– والدین باید برای ایجاد یک حس خوب و مشارکت بیشتر در خانه به کودک کمک کنند؛ مثلا به او بگویند من اسباب بازی هایت را جمع می کنم، تو مدادرنگی هایت را جمع کن. در واقع این حس مشارکت، همدلی و دوستی بیشتری ایجاد میکند و کودک هم با رغبت بیشتری مسئولیتش را انجام خواهد داد.
قبل از مسئولیت سپاری، توانمندی کودک را بشناسید
مسئولیت دادن به کودک، فرمول مشخصی ندارد و باید با توجه به توانمندی و شناختی که از کودک داریم، به او مسئولیتی واگذار کنیم. مثلا ممکن است توانمندی ی کودک ۴ ساله از یک کودک ۸ ساله بیشتر باشد، برای همین واقعا سن تعیین کننده نیست اما نکته ای که در این میان بسیار مهم است، این است که باید به کودک بیآموزیم مسئولیت کاری را که انجام می دهد، به عهده بگیرد چون این کار باعث افزایش توانمندی و قدرت او می شود.
مثلا اگر به او پول می دهیم که به خرید برود، باید اجازه انتخاب را هم به او بدهیم یا وقتی از او بخواهیم در تمیز کردن خانه کمک مان کند، باید این اجازه را هم داشته باشد که مهمان دعوت کند اما گاهی متاسفانه والدین یا از این طرف بوم می افتند یا از آن طرف بوم. یعنی یا آنقدر به کودک مسئولیت می دهند که او را خسته میکنند یا اصلا این کار را نمیکنند که کودک دیگر نمی تواند توانمندی هایش را بشناسد؛ برای همین توصیه می شود با توجه به سن کودک از او بخواهیم کاری را برعهده بگیرد تا هم از کودکی اش لذت ببرد و هم انسان مسئول و با اعتماد به نفسی بار بیاید.
نگاه جامعه شناس
گاهی سخت گیری والدین نتیجه معکوس می دهد
من با مسئولیت دادن به کودکان و نوجوانان مخالف نیستم و معتقدم کودکان باید مسئولیت پذیر بار بیایند اما باید با توجه به سن و توان کودک به او مسئولیت دهیم چون اگر بیشتر از حد به او مسئولیت دهیم، در درازمدت نه تنها کلافه می شود بلکه از انجام مسئولیتش هم هیچ لذتی نخواهد برد.
قبل از هر چیزی باید از توان کودک مان شناخت کافی داشته باشیم. از طرف دیگر معمولا افرادی که در کودکی وظایف سنگینی را عهده دار می شوند و والدین به آنها سختگیری میکنند، وقتی وارد جامعه می شوند از انجام دادن کارشان لذت نمی برند و سعی میکنند از بار مسئولیت شانه خالی کنند. رفتار والدین با کودکان شان نقش مستقیمی در آینده آنها دارد.
البته فضایی که کودک در آن رشد میکند هم مهم است؛ مثلا کودکان روستایی از همان سنین کودکی کارهای بزرگی انجام می دهند و ناراحت هم نیستند چون شیوه زندگی روستایی اینگونه است اما یک کودک شهری توان یک کودک روستایی را ندارد، به همین دلیل باید برای مسئولیت دادن به کودکان مان همه چیز را در نظر بگیریم تا از نظر روانی و جسمی آسیبی نبینند.
از طرف دیگر،نباید به کودک هیچ مسئولیتی ندهیم چون در این صورت مسئولیت پذیر نخواهد شد و نمی تواند در آینده روی پای خودش بایستد؛ بنابراین باید مسئولیت مناسبی برای او در نظر بگیریم.