▪ هدف خود را شناسایی کنید
وقتی دچار ترس میشوید، بهتر است توقف کنید. گاهی اوقات ترس میتواند بر توانایی شما در مشاهدهی چشمانداز اهداف غلبه کند. در احساسات غرق میشوید و چشمانداز و دیدگاه خود نسبت به آینده را از دست میدهید. سعی کنید بفهمید چه میخواهید. آیا هدف شما دستیابی به ارتقا یا ترفیع است؟ یا میخواهید در یک کنفرانس سخنرانی کنید یا نویسندهی یک رسانهی خاص شوید؟
معمولا وقتی احساس خستگی میکنید توصیه میشود بر یک نقطهی ثابت خارج از خط افق خیره شوید، این کار به پایداری و ثبات بدن کمک میکند. به روش مشابه به ترس فکر کنید. وقتی از چیزی میترسید، برای رسیدن به ثبات بر هدف نهایی خود تمرکز کنید. وقتی چشمانداز و هدف خود را ببینید، بهتر میتوانید ترس را کنار بزنید. اجازه ندهید ترس، دید شما را از بین ببرد.
▪ موانع خود در رسیدن به اهداف را شناسایی کنید
زمانی که در مورد خواستههای خود به شفافیت رسیدید، سعی کنید دلیل ترس خود را پیدا کنید. آیا از انتقاد میترسید؟ آیا از اینکه خودتان نیستید میترسید؟ آیا از رقابت میترسید؟ چه چیزی عامل ترس شما شده است؟
با شناسایی موانع خود میتوانید بر آنها غلبه کنید. اگر موانع را نبینید، نمیتوانید از روی آنها بپرید. برای خلاص شدن از موانع در ابتدا باید آنها را بپذیرید.
اپرا وینفری میگویند آنچه که باعث ترس شما میشود مهم نیست بلکه این ترس خود شما است که قدرت دارد
▪ عامل ترس را بپذیرید
اپرا وینفری میگوید: عواملی که باعث ترس شما میشوند قدرتی ندارد، اما این ترس شما است که قدرت دارد. نگذارید ترس شما را ضعیف کند. از ترس خود خجالت نکشید. سعی کنید نقطهی قوت را در ترس خود پیدا کنید. این نقطهی قوت کلیدی برای پیدا کردن پتانسیل و توانایی اصلی شما است. ترس شما قدرت شما است.
فرض کنید میخواهید در رابطه با ایدههای تیم کاری خود نقشی مشوق و محرک را داشته باشید اما از این میترسید که همه با شما موافق نباشند. نظر شما همان چیزی است که شما را شکل میدهد. نظر شما قدرت شما است. نظر و قدرت خود را بپذیرید. تنوع افکار باعث پیشرفت گفتوگوها و پروژهها میشود. انرژی مربوط به عامل ترس خود را بگیرید و از آن برای غلبه بر ترس خود استفاده کنید. اگر اجازه ندهید ترس نمیتواند شما را متوقف کند.
▪ احساس نارضایتی را به رضایت تبدیل کنید
برای احیای مسیر خود به سمت اهداف، یک قدم کوچک بردارید. خود را از محدودهی آرامش و راحتی خارج کنید. برای مثال هدف شما سخنرانی در یک کنفرانس شناختهشده است اما از این نگران هستید که بهاندازهی کافی خوب نباشید و موردتوجه قرار نگیرید. کار را با صحبت در مورد رویدادهای کوچک شروع کنید. دستاوردهای خود را بنویسید. ببینید انجام چهکارهایی به شما در باور تواناییهای خود کمک میکند. خود را به نه شنیدن عادت دهید. هرچقدر بیشتر نه بشنوید کمتر میترسید. همانطور که کارآفرین میلیاردر مارک کوبان میگوید هر کلمهی نه شما را به بله نزدیکتر میکند.
برای رسیدن به هدف باید خود را از محدودهی آسایش خارج کنید
اگر احساس ناراحتی ندارید، به این معنی است که هنوز از محدودهی آسایش خارج نشدهاید و به سمت هدف خود نرفتهاید. اگر راحت هستید، به این معنی است که ترسیدهاید. این راحتی و آسایش نشان میدهد هنوز قدمی برای نزدیک شدن به اهداف خود برنداشتهاید.
در مورد ریسک تجدیدنظر کنید. ریسک عملی نیست که بپذیرید بلکه عملی است که ترجیح میدهید قبول نکنید. وقتی از محدودهی راحتی خارج میشوید به این کار عادت کرده و یک راحتی جدید را برای خود خلق میکنید. برای رسیدن به اهداف خود، ترس را بهعنوان کلیدی ببینید که قرار است به شفافسازی مسیر شما کمک کند. هدف خود و موانع دستیابی به اهداف را شناسایی کنید، حس ناراحتی را بپذیرید و سعی کنید به آن عادت کنید. آن را طلب کنید بهجای اینکه از آن بترسید.